این مقاله را به اشتراک بگذارید
نویسندگان از عهد رواج افسانههای کهن تا امروز در پی مانایی و پایداری یادشان در ذهن تاریخ، دست به قلم بردهاند اما در این میان هستند افرادی که تنها با نوشتن یک کتاب، نامشان را در تقویم ادبی جهان برای همیشه حک کردهاند.
در این گزارش به ۱۰ چهره ادبی پرداخته شده ذکه در طول عمرشان تنها یک رمان نوشتهاند و به نام همان کتاب در سرتاسر جهان شناخته میشوند.
«آنا سویل»/ «زیبای مشکی»
«آنا سویل» در آخرین روز ماه مارس ۱۸۲۰ به دنیا آمد. تا ۱۲ سالگی به مدرسه نرفت و نزد مادرش که نویسنده کتابهای کودک بود، خواندن و نوشتن را آموخت. دو سال بعد، آنا در اثر یک تصادف از ناحیه دو قوزک پا به شدت دچار آسیبدیدگی شد و توانایی حرکتیاش را تا حد زیادی از دست داد. او برای رفتوآمد از ارابههای اسبی استفاده میکرد و همین موضوع موجب علاقه زیادش به این حیوانات شد. توجه زیاد او به رابطه انسان و اسب سرانجام موجب شد کتاب «زیبای مشکی» را به نگارش درآورد. سویل رمانش را نه برای کودکان، بلکه برای تمام کسانی که عاشق اسبها هستند نوشت.
او نوشتن کتابش را در سال ۱۸۷۱ آغاز کرد؛ زمانی که وضعیت سلامتیاش رو به وخامت میرفت. آنا در ابتدای کار داستانش را برای مادرش میخواند، اما بعدها خود در تکههای کوچک کاغذ آن را مینوشت و مادرش آنها را بازنویسی میکرد. «زیبای مشکی» در سال ۱۸۷۷ تنها پنج ماه پیش از مرگ آنا، به پایان رسید. خوشبختانه او آنقدر عمر کرد که بتواند موفقیت ابتدایی چاپ کتابش را ببیند. گرچه آنا سویل تنها یک رمان در طول عمرش به نگارش درآورد، اما همان یک اثر نامش را برای همیشه جاودان کرد.
«ادگار آلن پو»/ «سرگذشت آرتور گوردون پایم، اهل نانتوکت»
ادگار آلن پو از پیشگامان داستان کوتاهنویسی آمریکا و استاد تعلیق و وحشت در ادبیات داستانی است. او را بنیانگذار ادبیات پلیسی و از چهرههای شاخص ادبی در زمان شکلگیری ژانر علمی – تخیلی میدانند. ادگار آلن پو اولین نویسنده آمریکایی بود که از راه نویسندگی کسب درآمد میکرد. گرچه پو را بیشتر با داستانها و شعرهایش میشناسند، رمان «سرگذشت آرتور گوردون پایم، اهل نانتوکت» او از جمله آثار مطرح ادبیات آمریکاست که در سال ۱۸۳۸ به نگارش درآمد. «ژول ورن» بعدها در سال ۱۸۹۷ دنبالهای بر این رمان نوشت که به دو نام «اسرار قطب جنوب» و «ابوالهول یخی» شناخته میشود.
«امیلی برونته» / «بلندیهای بادگیر»
اگر اهل ادبیات کلاسیک هستید، بیشک با «بلندیهای بادگیر» آشنا هستید. امیلی برونته، یکی از سه خواهر نویسنده انگلیسی، تنها رمانش را در سال ۱۸۴۷ با نام مستعار «الیس بل» منتشر کرد. او به دلیل اقتضای جو فرهنگی آن زمان، کتابش را با نامی مردانه منتشر کرد، با این حال با نقدهای متعددی روبهرو شد. بعدها «شارلوت برونته» خواهر امیلی که رمان ماندگار «جین ایر» را به نگارش درآورده مقدمهای بر کتاب او نوشت و از او دفاع کرد. امیلی آنچنان توانمند بود که حتی با نوشتن یک رمان، نامش را تا ابد در تاریخ ادبیات انگلیس به ثبت رساند، اما متاسفانه آنقدر زنده نماند تا شاهکار دیگری بیافریند. او یک سال پس از چاپ «بلندیهای بادگیر» بر اثر ابتلا به ذاتالریه درگذشت.
«اسکار وایلد» / «تصویر دوریان گری»
«تصویر دوریان گری» تنها رمان اسکار وایلد، داستاننویس، شاعر و نمایشنامهنویس نامدار ایرلندی، است که البته خیلی به مذاق دوستان و منتقدانش خوش نیامد. وایلد که شعرها و نمایشنامههای موفق بسیاری خلق کرده بود، برای جلب رضایت عمومی تنها رمانش را بازنویسی کرد اما در پایان تصمیم گرفت بیشترین توانش را در همان حوزههای شعر و ادبیات نمایشی صرف کند. گرچه او در زمان حیاتش بیشتر با خلق اثر در همین گونهها به شهرت رسید، «تصویر دوریان گری» بود که شهرتی بینالمللی و ماندگار را در دههها و قرنهای بعد برایش به ارمغان آورد.
اسکار وایلد
«مارگارت میچل» / «بربادرفته»
مارگارت میچل هرگز تصمیم نداشت نویسنده شود اما یکی از همکارانش به توانمندی او در نگارش رمان شک کرد و موجب شد یکی از شاهکارهای ادبیات کلاسیک آمریکا به نگارش درآید. «بربادرفته» در سال ۱۹۳۶ به چاپ رسید و شهرتی را برای میچل به ارمغان آورد که آرزویش را نداشت. این نویسنده آمریکایی با تنها رمانش جایزه ادبیات داستانی پولیتزر ۱۹۵۷ را کسب کرد. «بربادرفته» یکی از پرفروشترین کتابهای تاریخ ادبیات جهان است که نسخه سینمایی آن با بازی «ویوین لی»، «کلارک گیبل»، «لسلی هووارد» و «اولیویا هاولند»، از جمله بهترین اقتباسهای سینمایی محسوب میشود. میچل که از مورد توجه عموم قرار گرفتن متنفر بود، دوست نداشت جلد دومی برای اثرش بنویسد، هرچند عمرش هم به این کار قد نداد. او در سن ۴۹ سالگی در اثر تصادف با یک ماشین جان خود را از دست داد. رمان کوتاه او با عنوان «لیسن گمشده» در سال ۱۹۹۶ پس از مرگش به چاپ رسید.
مارگارت میچل
«رالف الیسون» / «مرد نامریی»
رالف الیسون با چاپ «مرد نامریی» در سال ۱۹۵۲ با استقبال شایان کتابخوانان و منتقدان روبهرو شد. این رمان جایزه ملی کتاب آمریکا را در سال ۱۹۵۳ برای نویسندهاش به ارمغان آورد. الیسون نگارش اثری دیگر را شروع کرد تا موفقیت رمان اولش را تکمیل کند، اما در سال ۱۹۶۷ خانهاش طعمه حریق شد و دستنوشته دومین کتابش در آتش سوخت. او نوشتن را از سر گرفت و دستنوشتهای ۲۰۰۰ صفحهیی از خود بر جای گذاشت. «Juneteenth» نام کتابی است که پس از جمعآوری و ویرایش آخرین یادگاری الیس، به چاپ رسید.
«بوریس پاسترناک» / «دکتر ژیواگو»
بوریس پاسترناک همیشه با لقب «غول شعر قرن بیستم» به یاد آورده میشود، اما تلاش او در دنیای رماننویسی هیچ کم از چیرهدستیاش در عرصه شعر نداشته است. «دکتر ژیواگو» در سال ۱۹۵۷ به نگارش درآمد، اما عملا هرگز به چاپ قانونی نرسید. دستنوشته این کتاب از راه قاچاق از روسیه خارج شد و در خارج از کشور به چاپ رسید. آکادمی سوئدی نوبل در سال ۱۹۵۸، جایزه نوبل ادبیات را به پاسترناک اعطا کرد که میتوان گفت تنها رمان او در چنین تصمیمی بیتاثیر نبوده است. اما قدرت دولت روسیه آنقدر زیاد بود که پاسترناک را مجبور به رد مهمترین جایزه بینالمللی ادبیات کرد و او هرگز موفق به دریافت نوبل نشد.
«هارپر لی» / «کشتن مرغ مقلد»
از زمانی که هارپر لی «کشتن مرغ مقلد» را در سال ۱۹۶۰ به چاپ رسانده، این رمان به یکی از محبوبترین و مشهورترین رمانهای ادبیات آمریکایی بدل شد. لی با تنها رمانش جایزه پولیتزر سال ۱۹۶۱ را از آن خود کرد. «کشتن مرغ مقلد» سالهاست در فهرست کتابهای آموزشی دبیرستانهای جهان قرار دارد. از زمان اولین انتشار این کتاب تاکنون، بیش از ۳۰ میلیون نسخه از آن فروش رفته و به بیش از ۴۰ زبان بینالمللی ترجمه شده است. این نویسنده گوشهگیر و تندخو که علاقه چندانی به رسانهها و مصاحبه کردن ندارد، در سال ۲۰۰۷ مدال آزادی ریاستجمهوری آمریکا را به گردن آویخت. گرچه او سالها روی نگارش رمان دیگری به نام «خداحافظی طولانی» کار کرد، مشخص نیست چرا هرگز اثر دیگری به چاپ نرساند.
با این حال اخیرا خبر رسید که او در همان سالهای ابتدایی پس از چاپ «کشتن مرغ مقلد» جلد دوم آن را هم به نگارش درآورده و به زودی آن را در قالب یک رمان به بازار کتاب عرضه میکند. او کتاب «برو یک بپا بگذار» را که عنوانش را از خطی در انجیل قرض گرفته، در دنباله این اثر نوشته که داستانش در دهه ۱۹۵۰ و ۲۰ سال پس از رخدادهای رمان قبلی اتفاق میافتد.
«جان کندی تول» / «اتحادیه ابلهان»
«اتحادیه ابلهان» رمان مشهوری است که در سال ۱۹۸۰ به چاپ رسید و جایزه پولیتزر را برای نویسنده فقیدش جان کندی تول به ارمغان آورد. تول مدتها پیش از اعطای این جایزه، به دلیل سرخوردگی از رد شدن رمانش و فشارهای دیگر زندگی در سال ۱۹۶۹ دست به خودکشی زد. مادر او با تلاش فراوان، «اتحادیه ابلهان» را به چاپ رساند. این رمان به عنوان یکی از برجستهترین آثار ادبیات داستانی قرن بیستم آمریکا شناخته میشود.
«آرونداتی روی» / «خدای چیزهای کوچک»
«خدای چیزهای کوچک» در سال ۱۹۹۷ به چاپ رسید. این کتاب شبهزندگینامهیی «آرونداتی روی» را به جایزه بوکر رساند و در فهرست پنج اثر برتر ادبیات داستانی سال ۱۹۹۷ از سوی مجله «تایم» قرار گرفت. «خدای چیزهای کوچک» همچنین از رمانهای تحسینشده «نیویورک تایمز» بوده است. «آرونداتی روی» که خبر داده نگارش رمانی دیگر را در دست دارد، در سالهای اخیر بیشتر روی ادبیات غیرداستانی و نگارش فیلمنامه تمرکز دارد.
ایسنا