این مقاله را به اشتراک بگذارید
استاد علی معلم دامغانی برای او شعر می سراید، بهروز افخمی نامش را در فیلم سینمایی «روباه» مطرح می کند، برنامه محبوب شبکه ۳ برای او جشن تولد می گیرد و مجری برنامه لباسی با تصویر او به تن می کند، شبکه افق مستندی از نبرد تحت فرماندهی او پخش می کند، کسی تصویر او بر کیک تولد نقش می زند و… بودن نام او در تیترهایی هایی مانند «عکس منتشر نشده…»، «تازه ترین عکس…» و… در رسانه ها دم دستی ترین مشاهدات این روزهاست.
قاسم سلیمانی حالا نام آشنایی است. درست یا نادرست و خواسته یا ناخواسته در روزگار بی قهرمان جامعه ما نام فرمانده سپاه قدس است به عنوان یکه قهرمان اقتدار بین المللی ایران در تمام رسانه ها تکرار می شود و هربار انتشار خبر تازه ای از او توده مخاطبان رسانه را به خود جلب می کند. تحلیل های مختلفی در خصوص پرداخت گسترده رسانه ای داخلی و خارجی به این سردار سپاه ایران وجود دارد اما شهرت بین المللی و محبوبیت او دربیرون از مرزها هم به افزایش حساسیت ها دامن زده است و موجب شده عده ای برای ادای دین و عده ای با مقاصد دیگر مانند کسب شهرت و دیده شدن نام او را به میان بیاورند. این مسئله به خصوص در تولیدات هنری و رسانه ای به چشم می خورد که اقبال مخاطب ایرانی به آنها تضمین شده به نظر می رسد.
اما در روزهای اخیر انتشار خبری کوتاه توجه ها را به خود جلب و سوال هایی را در ذهن ها ایجاد کرد. آن هم خبر ساخت فیلم سینمایی با نام «سردار» با محوریت سردار سلیمانی توسط یک مستند ساز جوان بود. سید سعید حسنپور، در گفتگو با رسانه ها از تولید فیلم سینمایی «سردار» با محوریت عملیاتهای بینالمللی سپاه قدس و با هدف به تصویر کشیدن فتح بیتالمقدس توسط نیروهای محور مقاومت و سرداران ایرانی بهخصوص «سردار حاج قاسم سلیمانی» خبر داده و گفته بود: مراحل پیشتولید این فیلم آغاز شده است. «سردار» فیلمی راهبردی و استراتژیک است که نابودی رژیم صهیونیستی و داعش را به تصویر میکشد.وی حسن عباسی، ابوالقاسم طالبی، نادر طالبزاده و شهریار زرشناس را اعضای شورای تولید این فیلم سینمایی اعلام کرده بود که در کنار اسامی دیگری او را در اولین تجربه کار سینمایی همراهی میکنند.
انتشار چنین خبری و بازنشر آن در مدت کوتاه نشان توجه بسیار جامعه به یک موضوع روز و در عین حال نیاز به تولیدات هنری با کیفیت درباره این موضوع را ثابت کرد. تا آنجا که با فاصله زمانی کوتاه خبری درباره ایفا کننده نقش سردار سلیمانی در این فیلم در شبکه های اجتماعی دست به دست شد که پرویز پرستویی را گزینه اصلی معرفی می کرد.
طولی نکشید که باران تکذیب ها آغاز شد. اولین واکنش مربوط به ابوالقاسم طالبی بود که درباره حضورش در تولید فیلمی درباره عملیاتهای بینالمللی سپاه قدس با نام «سردار» گفت: هیچ کس در این باره با من صحبت نکرده است و من هیچ اطلاعی از این فیلم ندارم.من در حال حاضر مشغول فیلمبرداری فیلم سینمایی «یتیم خانه» هستم.شهریار زرشناس هم نیز چهره دیگری بود که هرچند سخنی از وی در تکذیب این مسئله منتشر نشد اما پیگیری ها از وی مشخص کرد که مسئله ای همکاری وی در ساخت چنین فیلمی صحت ندارد. نفر بعدی هم رضا امیرخانی بود که هرگونه رابطه با چنین پروژه ای را رد کرد و گفت قرار نیست نویسنده این کار باشد.
جمال شورجه نیز در پاسخ به رسانه هایی که نظرش را درباره این فیلم جویا شدند اعلام کرد: صحبت خاصی هنوز درباره ساخت یک فیلم سینمایی از زندگی سردار سلیمانی نشده و من فقط مشورتی با حسن پور داشتم.اصلا نمیدانم قضیه ساخت "سردار" تا چقدر جدی است؛ نباید اینگونه هم فعلا در خبرها بیاید و اینقدر بازتاب داده شود. خود کارگردان هم بالاخره تجربه سنیمایی ندارد و تازه کار است وقتی اینطور هم اطلاعات میدهد همه حساس میشوند که چه خبر است.
ادامه این روند بود که نشان داد یک هنرمند جوان که سودای موفقیت در سر دارد، بی گدار به آب مصاحبه و انتشار خبر زده است. چرا که حسن پور در گفتگوی دیگری همه چیز را تغییر داد. او اعلام کرد: افرادی که برای عوامل تولید فیلم «سردار» نام برده شدهاند گزینههای احتمالی من برای این فیلم هستند و هنوز با این بزرگواران قراردادی برای این کار بسته نشده است و همانطور که در خبرهای قبلی گفته شده سردار قاسم سلیمانی هیچ اطلاعی از ساخت این فیلم ندارند.
او که به نظر می رسد خودش هم انتظار چنین بازخوردی از صحبتهایش را نداشته در ادامه گفته: فیلم سردار پیرامون رشادتهای محور مقاومت است و چون هنوز در مرحله پیش تولید فیلم هستیم ممکن است سناریوی کار تغییر کند و شخصیت اصلی فیلم درباره یکی از سرداران محور مقاومت باشد. شخصیت اصلی این فیلم صرفاً الگو گرفته از شخصیت حاج قاسم سلیمانی است و این فیلم پرترهای از این بزرگوار نیست و مسلماً در این فیلم اسمی از ایشان و عملیاتهای سری سپاه آورده نخواهد شد.
کنار هم قرار دادن این اخبار واکنش ها که در فاصله زمانی کوتاهی اتفاق افتاد و بخشی از رسانه ها و مخاطبان آنها را درگیر خود کرد نمونه ای قابل ثبت از انتشار نادرست یک خبر را نشان می دهد. نادرست بودن این اتفاق شاید بیشتر به فضای فرهنگی رسانه ای کشور ما مربوط باشد که پر است از اخبار در باره آثاری که قرار است ساخته شوند یا هنرمندی دوست دارد آنها را بسازد ولی اندکی از آنها رنگ واقعیت به خود می گیرند؛ از کوروش کبیر گرفته تا قاسم سلیمانی. نمی توان در کل این موارد رسانه ها را تماما مسئول انتشار دانست چرا که ناپختگی یا ذوق زدگی های شخصی نیز در آن دخیل است. اما از رسانه ها انتظار می رودبرای انتشار خبر در مورد سوژه ها و موضوعات ملتهب و حساس قدری دقت بیشتر به خرج دهند تا فضا خود و جامعه را درگیر چیزی نکنند که اساسا هنوز واقعیت خارجی ندارد و در حد ایده یک هنرمند جوان است.
از سوی دیگر توجه فضای عمومی جامعه به چنین خبری و اشتیاق رسانه ها به آن بیانگر نیاز حرکت فضای سینما و سایر هنرها به سمت سوژه های اینچنین است. مردم دوست دارند داستان رخدادهای مهم اطراف خود و تصویر چهره های محبوب شان در فضای واقعی را روی پرده سینما ببینند. موفقیت های ایران در عرصه های مهم بین المللی و داخلی یک بستر درست و آماده برای این کار به وجود آورده است اما آیا مدیران فرهنگی و هنرمندان ما توان و درایت استفاده مناسب از این بستر را دارند؟ متاسفانه تجربه های موفق زیادی در این مورد ثبت نشده است.