این مقاله را به اشتراک بگذارید
اسطوره، فضا و معماری
زنان در جوامع کهن
«ایزدبانوان در فرهنگ و اساطیر ایران و جهان» کتابی است از صدرالدین طاهری که از طرف انتشارات روشنگران و مطالعات زنان منتشر شده است. مؤلف در این کتاب در دوبخش به بررسی ایزدبانوان جهان باستان و ایزدبانوان ایران باستان پرداخته است. جایگاه ایزدبانوان در جوامع کهن یکی از مفاهیم محوری این پژوهش است. کتاب مقدمهای دارد درباره حضور و جایگاه زنان در جوامع کهن و پیوند این جایگاه با نقش اقتصادی زنان. در بخشی از این مقدمه که در آن به ساختار «مادر مرکزی» در جوامع کهن اشاره شده، میخوانیم: «بار مفهومی اصلی مادرمرکزی نهتنها قدرت زنانه، که قدرت زن بهعنوان مادر است. این نیرو به سبب جایگاه مادری زن در اجتماع به او داده میشود، زیرا زایش پشتوانه برتری اجتماعی و اقتصادی یک خاندان، پایداری یک تبار و ماندگاری و دوام یک نژاد است». نویسنده در پایان مقدمه درباره شیوه تحقیق خود در این کتاب مینویسد: «این نوشتار تلاش دارد با بررسی تندیسهای زنانه بازمانده از تمدنهای کهن راهی به فهم جایگاه ایزدبانوان در میان این جوامع بیابد». کتاب با تصاویر مختلفی از تندیسهای باستانی همراه است که نویسنده موضوع مورد بررسی خود را براساس آنها پیش برده است. در جایی از مقدمه کتاب درباره حضور زنان در امور تجاری و حقوقی جوامع باستانی و همچنین درباره سهم زنان در کارگاهها میخوانیم: «کتیبههای بهدستآمده از شوش نمایانگر حضور زنان در امور تجاری و حقوقی است، بهگونهای که گاه تمام دارایی شخص به دختر یا همسرش ارث رسیده… . در ایلام میانه، مشروعیت پادشاهی از طریق شاخه زن به دست میآمد و تداوم مییافت و نام خاندانی مادر بر کودک نهاده میشد… اسناد بایگانی هخامنشی نشان میدهند زنان سهم مهمی در کارگاهها داشتهاند. زنان باردار هدیه شاهی و کمکهای پس از زایمان و پنجماه تمام جیره ویژه دریافت کردهاند. پس از زایش نیز نوزادان در زمان کار مادر به وسیله مهدکودک نگهداری شدهاند. در کارگاهها با بانوان مدیر بسیاری روبهرو میشویم که بالاترین دستمزد را دریافت میکنند. در کنار دستمزد برابر، زنان میتوانستند ساعات کار کمتر یا نیمهوقت بردارند.»
فضا و تخیل
«بوطیقای فضا» کتابی است از گاستن باشلار که با ترجمه مریم کمالی و محمد شیربچه از طرف انتشارات روشنگران منتشر شده است. باشلار در این کتاب از زاویهای متفاوت به عناصری که در نگاه اول شاید عادی و معمولی تلقی شوند نگریسته است. در پیشگفتار جان ر. راستیلگو بر این کتاب درباره آن میخوانیم: «بوطیقای فضا منشوری است که با آن همه جهان از اثر ادبی گرفته تا کارهای خانه، زیباشناسی و درودگری معنی عظیم و حیرتانگیزی میگیرند.» کتاب شامل ١٠فصل است با عنوانهای: «خانه»، «خانه و جهان»، «کشوها، قفسهها و گنجهها»، «آشیانها»، «صدفها»، «گوشهها»، «مینیاتورها»، «بیکرانگی درون»، «دیالکتیک درون و برون» و «پدیدارشناسی تدور». در بخشی از مقدمه مفصل باشلار بر این کتاب درباره فضا آنگونه که باشلار به آن پرداخته است، چنین آمده است: «در کنار ارزش حمایتگرانه فضا که ارزشی پوزیتیو است، ارزشهای تخیلگرایانهای وجود دارد که به زودی حاکمیت مییابد. فضای تحت حاکمیت تخیل نمیتواند در معرض مقیاسهای نقشهبردار بیتفاوت قرار بگیرد. در ارزشهای پوزیتیو زندگیای جریان دارد که با وجود جانبداری از تخیل وجود را در حمایت از خویش نگاه میدارد. در قلمروی تخیلات بازی دنیای درون و برون عادلانه نیست، حال آنکه در این صفحات کمتر از فضای خصمانه سخن به میان میآید. فضای تنفر و مبارزه را تنها میتوان در کتابهایی بررسی کرد که موضوع آن مکاشفه روح و تخیلات باشد. در حال حاضر باید خیالات جذاب را در نظر بگیریم. با درنظرگرفتن خیالات خیلیزود روشن میشود که جاذبه و دافعه تجارب متضادی نیستند بلکه تنها عباراتی متضاد هستند. وقتی الکتریسیته یا مغناطیسم را بررسی میکنیم، به طور متقارن از جاذبه و دافعه سخن میگوییم. تنها نکته مورد نیاز تغییر علامات جبر و مقابله است. اما تخیلات به خوبی خود را با ایدههای کامل یا حتی عقاید قطعی مطابقت نمیدهند. تخیل بیوقفه خیالپردازی میکند و خود را با خیالات جدید غنا میبخشد. قصد من کشف همین گنجینه وجودِ بهتخیل درآمده است.»
قصه نقد معماری
«سایههای نور» عنوان کتابی است از همایون عالمی درباره معماری ایران که از طرف انتشارات روشنگران منتشر شده است. کتاب چنانکه از عنوان فرعی آن برمیآید مروری است بر «سیر تحول زیبایی در معماری ایران». مولف در مقدمه کتاب توضیح میدهد که این کتاب درباره «شاهکلیدهایی» است که «معماری هر شیوه ساختمانی در ایران را به وضوح بیان میکنند. شیوههای مختلفی که نمایشگر تغییرات عمیق فرهنگی در این سرزمین هستند.» مولف در مقدمه درباره موضوع کتاب و شیوه پرداختنش به این موضوع مینویسد: «آنچه میخوانید کنکاشی در نقد معماری و زیبایی ایرانی، به زبانی ساده و داستانی است. قصه نقد معماری است. قصه تلاش دائم مردم این مرزوبوم جهت دستیابی به زیبایی است. زیبایی چه درونی و چه بیرونی مترادف با فرهنگ جامعه است. پس صحبت از معماری خودبهخود ما را به سوی بحث از فرهنگ آن جامعه میکشاند. نقد یعنی محکزدن عنصری براساس مفاهیم مشترک. اما در معماری ایران هنوز این مفاهیم مشترک دقیقا روشن نشده است. پس سعی من در این مقوله بیشتر تعیین و درک آن مفاهیم مشترک است که بتوان ساختمانهای گوناگون را با آن سنجید. از طرفی، تشریح سبک معماری و شهرسازی نمیتواند به گسستهای عمدی و سهوی آثار تاریخی ما اشاره نکند. بنابراین تنظیم مفاهیم مشترک معماری ایران باید نه تنها به باقیمانده میراث فرهنگی ما، بلکه به آنچه ازبینرفته نیز بپردازد. یعنی معماری و شهرسازی و شیوههای ساختمانی که هنوز در خاطرات جمعی و در ادبیات و فرهنگ ما زنده و باقی است.» بعد از آن، سبکهایی که دکتر محمدکریم پیرنیا، محقق برجسته تاریخ معماری ایران، برای معماری ایرانی برشمرده معرفی میشوند. این سبکها عبارتند از: ١. شیوه پارسی، ٢. شیوه پارتی،
٣. شیوه خراسانی، ۴. شیوه رازی، ۵. شیوه آذری و ۶. شیوه اصفهانی. کتاب سایههای نور، شامل چهاربخش است با عنوانهای: «نمونههایی از معماری ایران قبل از اسلام»، «نمونههایی از معماری ایران در دوران بعد از اسلام»، «معماری و زیبایی» و «معماری امروز و فردای ایران».
شرق