این مقاله را به اشتراک بگذارید
ترجمهی حسین کارگربهبهانی
تم اصلی اغلب آثار گراس را جنگ جهانی دوم و تاثیرش بر آلمانی ها تشکیل می دهد. چنین درونمایه هایی همچنین شامل نقد چگونگی استدلالهای ایدئولوژیکی آنان نیز هست؛ استدلالهایی که پایه های حکومت نازی را تقویت میکرد. در آثار گراس وضعیت شهر دانزیک و جایگاه مبهمش بین آلمان و لهستان غالبا به عنوان سمبل ابهام بین گروه های نژادی قرار میگیرد و همچنین تبار گراس که خانواده ای آلمانی-اسلاوی داشت که در دو جبهه ی مخالف علیه هم می جنگیدند دیده میشود. همچنین در آثارش رابطه ای حمایتی و تقویتی در مورد موضوعات گوناگون که شاید حاشیه ای به نظر برسند دیده می شود. برای مثال شخصیت اسکار پسر بچه کوتولهی رمان طبل حلبی که به به لحاظ بدنی رشد کلامل پیدا نکرده از منظر جسمی سمبل تلقی نازیبای انحراف در طرز تفکر نازیسم است؛ یا رم و مردم سینتی ۱ که ناپاک و ناشایسته پنداشته شده و موکول به اصلاح نژادی میشوند اهمیت زیادی میدهد.
در سبک ادبی گراس ویژگی هایی وجود دارد که به اشکال مختلف مورد استفاده قرار گرفته و به وفور نیز دیده می شوند. او با استفاده از پاره ای ارکان رئالیسم جادویی، به همراه در هم آمیختن شگردهای متنوع و پیچیده نویسندگی، به در هم آمیختن عناصر واقع گرایانه ی حسب حال نویسی که توسط به روایت ماجراها و حوادث خیالی می کند یا یا اتفاقاتی که خلق آیرونی میکنند به هجو کردن حوادث می پردازد تا در بطن آنها انتقاداتی گوناگون اجتماعی و سیاسی را مطرح کند.
برخورد منتقدین و هم کارانش :
آثار گراس به تقسیم کردن منتقدانش به آنان که تجربیات و سبکش را عالی تلقی میکنند و آنان که سبکش را مرتبط با وضع سیاسی اش میدانند منتج میشود؛ به ویژه جان آپدایک نویسنده و منتقد آمریکایی، آمیزه ای از سیاست و انتقادات اجتماعی را در آثارش مورد اشاره قرار می دهد که موجب کاسته شدن از خصوصیاته هنرمندانه آثار او شدهاند. آپدایک در نقدهای گوناگونش از آثار گراس مینویسد : "او در دوره ی فعالیت نویسندگی اش، در هیات یک هنرمند و سوسیالیست معروف تحلیل میرود." آپدایک همچنین در مورد یکی از آخرین رمانهای گراس مینویسد : " او برای رمان نوشتن خود را به زحمت نمی اندازد… فقط از اولین سطور اثرش هرچه میخواهد بگوید را عیان میکند". شاید او غالبا منتقد گراس باشد، اما در عین حال او را یکی از معدود نویسنده هایی میداند که کسی قصد از دست دادن رمان بعدیش را ندارد.
سبک ادبی گراس بسیار تاثیرگذار بوده است. جان ایرونگ، گراس را "مبتکر و مستعد و با ذوق ترین نویسنده ی زنده خواند " و بسیاری مابین "دعایی برای اوِن مینی" نوشته ی ایرونگ و "طبل حلبی" گراس تشابهاتی مورد ملاحظه قرار داده اند. به همین نحو دیگر نویسندگان نیز تاثیرپذیری که دینی را که آثار گراس خصوصا طبل حلبی برگردن آنها داشته اند میکنند. چنان که در آثار این نویسندگان رد تاثیر پذیری از گونتر گراس را به وفور م توان مشاهده کرد.
پی نوشت:
۱- سینتی : مردمی کولی که در اروپای مرکزی زندگی میکنند.
22 نظر
خسرو
بدنیست
فاطمه
بسیار عالی
محمد
بیسار خوب
مسعود
بسیار زیباوعالیست
Sara
افتخار میکنم که ترجمه ی دوست و همکلاسی فعالم رو اینجا میخونم …تبریک میگم بهت حسین جان.. عالی ، عالی، عالیییییی…. 🙂
مژگان
بسیار عالی. کارت حرف نداره بهترین مترجم دنیایی حسین 🙂
افسانه
بسیار عالی
نسیم
ترجمه ی خوبی بود
پیمان
دومین ترجمه این مترجم جوان شیوا بود
نیما
جالب بود
فرشید
ازاین که ترجمه هم دانشگاهی جوانمان برای بار دوم در بزرگترین سایت ادبی ایران چاپ میشه خوشحالم
محسن
ترجمه جالبی داشت
سعیده
بسیار عالی. بهت افتخار میکنم حسین جان.عالییی عالی.تبریک میگم.
نوشین
بسیار عالی .حسین جان تبریک میگم. 🙂
آنا
ترجمه بسیار شیوا و رسایی است ،به امید موفقیت های آتی شما در این عرصه ؛خدا قوت دوست عزیز !
sindokht
عاالی عالی
ناصر
ترجمه خوبی بود امید وارم همیشه موفق باشی
مانی
ترجمه خوبی بود شیوا ورسا
ارشیا
باریکلا حسین جان کارت حرف نداره
علیرضا
عالی بود حسین جان. اقای خسرو ترجمه خوب بود چرا نوشته اید بد نیست ؟
سپیده
بسیار زیبا بود
جواد
بسار خوب موفق باشی حسین جان