این مقاله را به اشتراک بگذارید
نقدی گذرا بر سریع و خشمگین ۷ ساخته جیمز وان
ترجمه: مهرناز منتظری
سینماروهایی که چیزی درباره مرگ نابهنگام پل واکر بازیگر اصلی فیلمهای «سریع و خشمگین» نمیدانند؛ هرگز نمیتوانند تصور کنند، «سریع و خشمگین ۷» که این ضایعه ناگهانی در میانه ساخت و تولید آن رخ داد، تا چه حد تحت تاثیر فقدان این بازیگر (که بعد از مرگش باید جایگزینی برای او انتخاب میشد) قرار گرفت. این ضایعه میتوانست روند کل فیلم را با اختلال مواجه کند و برنامه ریزیهای از پیش تعیین شده را نابود کند.
آگاهی از مرگ پل واکر در سانحه اتومبیل در نوامبر سال ۲۰۱۳ تجارب ما در مورد چنین وقایعی را به کل تغییر داد. هر چند که مخاطبان سعی میکنند سکانسی را که در آن تکنولوژی جای خالی واکر را پر میکند، کشف کنند ؛ اما باز هم موفق به شناسایی این صحنه نمیشوند. همه چیز سر جای خود قرار دارد. در نهایت هم مخاطبان دست از تلاش بر میدارند و در عوض با فیلمنامهای که بازنویسی شده است تا واکر را به خارج شدن از صحنه هدایت کند، همراه میشوند و تنها به تماشای یک ملودرام عضله و ماشین مینشینند.
جدا از معجزههای فنی، طبیعت این داستان، تماشای «سریع و خشمگین ۷» را که پر فروشترین فیلم دو هفته اخیر جهان بوده، به چیزی شبیه به یک بازی خطرناک مبدل میسازد: فیلم بارها و بارها برایان اوکانر، کاراکتر پل واکر را در وضعیت خطرناکی قرار میدهد که مخاطب با خود میگوید: «آه این همان سکانسی است که مرگ قهرمانانه واکر را رقم میزند». اما هر بار برایان به طرزی معجزهآسا نجات می یابد. درنهایت در یکی از سکانسها شاهد انفجار بمبی هستیم که نزدیک است خانواده او را بکشد. اما او باز هم با مدیریت همه چیز از اتوبوسی که به سوی مرگ حرکت میکند درست بر فراز درهای بیرون میپرد و نجات مییابد و به سرعت سوار اتومبیلی دیگر میشود تا ماجراها ادامه یابد. نیل موریتز تهیه کننده فیلم نمیخواهد مرگ واکر سر برسد. بنابراین مخاطبان را تا آخرین لحظه مشتاق و علاقهمند به دانستن سرنوشت برایان نگه میدارد. همین باعث میشود دیگر نتوانیم تعداد سکانسهایی را که در آنها برایان هر بار تا پای مرگ میرود و بر میگردد را شماره کنیم.
هر چند نیازی به گفتن داستان نیست. اما علاقهمند به شنیدن آن هستید، داستان از این قرار است که: دکارد شاو (جیسون استتم) برادر اوون شاو یکی از گروههای تبهکاری شکست خورده، تصمیم میگیرد تا انتقام برادرش و خانوادهاش را بگیرد. در این بین مشخص میشود یک برنامه فوق سری نظارت و جاسوسی که چشم خدا نامیده میشود، توسط تروریستهای خطرناکی به سرقت رفته است. خالق این برنامه، رمزی (ناتالی امانوئل) مجبور است به هر ترتیبی که شده از این موقعیت خود را نجات دهد. پس یک مامور قانون وظیفهشناس (کورت راسل) با ارتش شخصی خودش به او قول میدهد به وین دیزل کمک کند تا اگر به همراه گروهش موفق نشد، دکارد را بگیرد و رمزی را نجات دهد و برنامه «چشم خدا» را بازگرداند.
خسته شدید؟ خب طبیعی است که بعد از دوساعت قرار گرفتن در فضای «سریع و خشمگین ۷» باید خسته شوید. اما همان طور که سری فیلمهای «سریع و خشمگین» از قسمت پنجم به بعد با به کار گرفتن دواین جانسون و قدرت کاریزمای او جانی تازه گرفت، در اینجا نیز کارگردان مخاطب را بواسطه او مجذوب نگه میدارد. البته در این قسمت از فیلم، جانسون در اغلب دقایق در حاشیه قرار دارد و بعد از اینکه در یک سکانس انفجار یکی از همکاران خود را نجات میدهد، به بیمارستان میافتد و تمام بدنش باند پیچی می شود. البته نگران او نباشید. زیرا مثل همیشه خیلی سریع به اوج خود باز میگردد و دوباره با بیان این جمله که بابا بر میگردد سرکار وارد سکانسهای اکشن فیلم میشود.
فیلمنامه این فیلم که کریس مورگان آن را نوشته است، با دیالوگهای موجود در آن، در قیاس با سایر کارهای او بسیار اسکار وایلدی به نظر میرسد. البته کسانی که برای دیدن «سریع و خشمگین ۷» به سینما میروند برای نقد این جور مسائل نمی روند. آنها فقط خواهان دیدن اتومبیل اسپورت قرمزی هستند که از خانه قصر مانند بیلیونری در ابوظبی سرقت میشود، از پنجره به بیرون میپرد، در هوا معلق میماند و در نهایت به آسمان خراشی در همسایگی برخورد میکند تا راننده یاد بگیرد ترمزهای خودرو چگونه کار میکند. و نکته آخر اینکه کسانی که با رایانه آشنایی دارند، هیچ مشکلی با اینکه چگونه پل واکر از ابتدا تا انتهای فیلم حضور دارد، ندارند.
سریع و خشمگین ۷
کارگردان: جیمز وان
تهیه کننده: نیل موریتز و وین دیزل
نویسنده فیلمنامه: کریس مورگان
بازیگران: وین دیزل، پل واکر، دواین جانسون، مایکل رودریگوز، جردن برستر، تایرس گیبسون، کریس بریجز، کورت راسل و جیسون استتم
موسیقی متن: برایان تیلور
مدیر فیلمبرداری: استفن ویندون
بانی فیلم/ Hollywood Reporter