این مقاله را به اشتراک بگذارید
۱۰ شخصیت مهم سریالهای کمدی تلویزیون دولتی ایران در دو دهه اخیر
خیلی وقت بود که تلویزیون از یک سریال کمدی روتین و تاثیرگذار خالی شده بود؛ سریالی که بعد از گذشت چند قسمت بتواند با شخصیتهایش مخاطبان را پای تلویزیون نگه دارد و کاری کند که دیالوگها و تکه کلامهایشان در کوچه و بازار فراگیر شود. نقش «زهتاب» با بازی جواد رضویان، این روزها یکی از محبوبترین کاراکترهای «درحاشیه» است.
شیوه صحبت کردن او تقلید میشود و تکه کلامهای «واس ماس» یا «آقایون داداشا» و … در هر کوچه و خیابانی شنیده میشود. به بهانه گل کردن نقش زهتاب، کاراکترهای مهم مجموعههای روتین کمدی را جمع آوری کردیم؛ کاراکترهای تاثیرگذاری که هنوز بعد از سالیان سال، در ذهنهایمان ماندهاند. هنوز در مواقع مختلف، به یادشان میافتیم، از حرکاتشان تقلید میکنیم یا تکه کلامهایی را از قول آنها میگوییم؛ کاراکترهایی که هنوز زندهاند و جان دارند. البته هنوز درباره آخر و عاقبت کاراکتر «زهتاب» و اینکه آیا میتواند مثل نقش «داوود برره» رضویان گل کند یا خیر نمیشود اظهارنظر کرد. در این نوشته روی ۱۰ شخصیت اصلی آثار کمدی که از ابتدای دهه هشتاد تا امسال در ذهنهایمان ماندهاند دست گذاشتهایم؛ ۱۰ کاراکتر بسیار محبوب. البته کاراکتر سریالهای کمدی از جنس آثار رضا عطاران، سعید آقاخانی یا … هم میتوانستند در این بخش حضور داشته باشند اما تصمیم گرفتیم فقط روی کاراکترهایی دست بگذاریم که در سریالهایی فانتزی و روتین نقش داشتند و وارد حیطه آن سریالها نشدیم.
زهتاب / در حاشیه
بازیگر: جواد رضویان
ویژگی بارز کاراکتر: زهتاب ِدر حاشیه، آدمی ملموس است. قابل لمس نه از این منظر که عین این شمایل را هر روز میبینیم بلکه میتوان رد پرنگش را در رفتار آدم های مثلاموجه جامعه پیدا کرد. او آدمی است که بدون زحمت به مال و اموال رسیده و حالا خودش را محق میداند در جزئیترین مساله یک بیمارستان دخالت کند. در قسمتهای اول، دوگانگی شخصیت، از زهتاب کاراکتری جذاب ساخته بود؛ جایی که تظاهر میکرد مایل به حفظ بیمارستان است و در عمل قصد فراری دادن دکترها و فروش آن را داشت. زهتاب در موقعیت جدید هم جذاب است.
تکه کلام: پیش از شروع در حاشیه ، خیلی ها منتظر جا افتادن تکه کلامهای مهران مدیری و حتی مهران غفوریان بودند. کمتر کسی فکر میکرد جواد رضویان به یک باره همه تصورات منفی چند سال اخیر را بشکند و ستاره سریال شود.
خیلی زود اصطلاحاتی مثل « واس ماس، آقایون داداشام ، داداشای گلم و … » سر زبانها افتاد و کلمات شکستهاش مورد استقبال قرار گرفت:«اینجِی به جای اینجا، رفتیتون به جای رفتید و دیگر اصطلاحات من در آوردی.» همچنان میتوان منتظر تکه کلامهای جدید رضویان بود.
مدت زمان پخش سریال: از ششم فروردین تا الان.
تاثیر موفقیت نقش روی بازیگر: در حاشیه بیش از همه به کام رضویان است و احتمالا بعد از یک دوره فترت با رضویانی متفاوت در آینده روبرو هستیم. او موفقیتش را مدیون همکاری دوباره با مدیری است که دو سال پیش از شوخی کردم شروع شد و حالا به اوج رسیده.
بامشاد / نقطه چین
بازیگر: رضا شفیعی جم
ویژگی بارز کاراکتر: مدیری «نقطه چین» را بعد از موفقیت «پاورچین» و در فضایی متفاوت آن کار را ساخت. حدود ده، پانزده قسمت از این سریال روی آنتن رفت، اما مورد استقبال قرار نگرفت و مدیری ناگزیر به تغییراتی در ساختار شد و همین تغییرات پای چند کاراکتر جدید را به مجموعه باز کرد . یکی از آنها بامشاد با بازی رضا شفیعی جم بود. شکم برآمده بامشاد و نوع حرف زدنش از ویژگیهای بارز کاراکتر شفیعی جم در این سریال بود. لباسهای رنگ و وارنگ و اجق وجق بامشاد هم یکی دیگر از ویژگی منحصر به فرد این کاراکتر بود.
تکه کلام: بی وفایی بی فایی دل من از غصه داغون شده
مدت زمان پخش سریال: سریال ۹۰ قسمت بود و حدود ۳ ماه پخش آن از تلویزیون طول کشید.
تکرار نقش: شفیعی جم به شکل بارز مثلا مثل فتحعلی اویسی که کاراکتر «کاووسی» را عینا در چند فیلم و سریال دیگر تکرار کرد، کاراکتر «بامشاد» را با وجود موفقیت زیادی که به دست آورده بود، تکرار نکرد، اما از برخی تکه کلامها و ویژگیهای شخصی او در خلق برخی دیگر از کاراکترهایش استفاده کرد.
بهروز پیرپکاجکی / زیر آسمان شهر
بازیگر: مهران غفوریان
ویژگی بارز کاراکتر: مهران غفوریان پیش از ساخت و بازی در سریال زیر آسمان شهر، میان مردم چهرهای شناخته شده بود . به ویژه آن که با هژیر در این چند نفر نامش بیش از پیش سر زبانها افتاد. با نقش بهروز پیرپکاجکی اما شهرتش همه گیر شد . به ویژه این که کارگردان سریال هم بود و این مجموعه جزو آثار پرمخاطب سال به شمار می رفت. در این سریال موفق، بهروز خیلی زود به چشم آمد. او جوانی خالی بند بود که در هر موضوعی ادعای تبحر و تجربه داشت. نمونه عینی چنین آدمی در جامعه فراوان است و شکل طنزگونهاش در قالب بهروز پیرپکاجکی نمود یافت.
تکه کلام: آن چه بهروز پیرپکاجی را سر زبانها انداخت،خالی بندیهایش بود. بعد از مدتی اگر کسی در بیان واقعیت اغراق میکرد یا ادعایی بیمورد به زبان میآورد ، بهش میگفتند بهروز پیرپکاجکی.
مدت زمان پخش سریال: ۹۰ قسمت
تاثیر موفقیت نقش روی بازیگر: همان طور که نوشتیم غفوریان با این نقش جایگاه خود را به عنوان بازیگر تثبیت کرد و میان مردم محبوب شد.
تکرار نقش: غفوریان سری دوم و سوم زیر آسمان شهر را هم ساخت اما موفقیت قبل تکرار نشد. نقش بهروز هم جذابیت قبل را نداشت و شکستی تلخ برای او رقم زد. این اتفاق تاثیر مستقیم روی مسیر حرفهای غفوریان گذاشت و مدتها طول کشید تا به مسیر اصلی بازگردد. دو سال پیش شوخی کردم و در حاشیه رمقی تازه به این بازیگر بخشیده و در آینده میتوان شاهد موفقیت بیشترش بود.
داود برره / پاورچین
بازیگر: جواد رضویان
ویژگی بارز کاراکتر: داوود در ظاهر یک جوان شهرستانی ساده بود که به خاطر وضعیت نامناسب مالی به تهران آمده بود و دنبال کار میگشت اما در واقعیت یکی از پیچیدهترین شخصیتهای «پاورچین» را داشت. برای رسیدن به منافعش همه را دور میزد، دروغ میگفت، زیرآب میزد و … اما دست آخر به خاطر موفقیتاش در مظلوم نمایی، کسی او را مقصر نمیدانست. مهمترین ویژگی داود، تکه کلامها و صحبت با لهجه بررهای بود. درواقع بعد از آمدن داوود بود که فرهنگی به نام برره در «پاورچین» شکل گرفت.
تکه کلام: من چیکاره بیدم، منِ ببر، نفس من بیده
مدت زمان پخش سریال: «پاورچین» قرار بود سریالی ۹۰ قسمتی باشد اما نهایتا بالای ۱۰۰ قسمت روی آنتن رفت. البته رضویان از قسمت بیستم به بعد و تغییر ساختار سریال به عنوان یکی از شخصیتهای جدید وارد شد و تا آخر ماند.
تاثیر موفقیت نقش روی بازیگر: بازی در نقش داوود برره، بزرگترین اتفاق در زندگی جواد رضویان بود. با اینکه تا پیش از این سریال حضور در تلویزیون را تجربه کرده بود اما هیچ وقت به این اندازه نتوانسته بود مورد توجه قرار بگیرد. محبوبیت شخصیت داوود یا همان «داوِنه» باعث شد تا بلافاصله برای کارهای کمدی بعدی پیشنهاد همکاری داشته باشد.
تکرار نقش: رضویان بارها و بارها در نقشهای مختلف کمدی ظاهر شد اما هیچ وقت مجددا کاراکتر داوود برره را تکرار نکرد.
خانم شیرزاد/ ساختمان پزشکان
بازیگر: شقایق دهقان
ویژگی بارز کاراکتر: در تعریف کلی میشود خانم شیرزاد را یک منشی خنگ و اعصاب خرد کن معرفی کرد. منشیای که آیکیوی به شدت پایینی داشت و کوچکترین مسائل را هم متوجه نمیشد. حماقتها، سوالهای سادهانگارانه، علاقه شدیدش به ازدواج و توهم اینکه همه دلشان میخواهد به او پیشنهاد ازدواج دهند و به طور کلی شیوه صحبت کردن و حرکات دست و سر و خلاصه تکه کلامهای جالباش باعث شد تا بعد از مدتها بتواند به عنوان یک بازیگر زن، مهر موفقیت یک سریال را به پیشانی بزند. درواقع اگر خانم شیرزاد را از سریال «ساختمان پزشکان» بگیریم، بخش مهمی ازجذابیتش را از دست میدهد. همین الان هم شبکههای مختلف برای میان برنامههایشان سراغ سکانسهایی از این سریال میروند که حتما خانم شیرزاد در آنها بازی کرده باشد.
تکه کلام: واقعا؟
مدت زمان پخش سریال: «ساختمان پزشکان» 57 قسمت روی آنتن رفت و قرار بود به فصل دوم برسد که امکان پذیر نشد.
تاثیر موفقیت نقش روی بازیگر: شقایق دهقان خیلی پیشتر از اینکه به خاطر بازی در نقش خانم شیرزاد مورد توجه قرار بگیرد به عنوان بازیگر مطرح کمدی شناخته میشد. او در «پاورچین» با نقش یاسمن، بسیار مورد توجه قرار گرفت اما کاراکتر خانم شیرزاد برای او یک برچسب به همراه آورد. یعنی از آن به بعد خیلیها هنوز با این لقب صدایش میکنند.
تکرار نقش: با وجود بازی در موقعیتهای مشابه، هیچ وقت آن را تکرار نکرد.
آقای کاووسی/ بدون شرح
بازیگر: فتحعلی اویسی
ویژگی بارز کاراکتر: آقای کاووسی از آن دسته مدیرانی بود که زیاد از اتفاقهای دور و برش سر در نمیاورد. بیشتر اطرافیان بودند که وضعیت را تحت کنترل داشتند و آنها هم آدمهای چندان موجهی نبودند. غرغرهای مداوم او در تحریریه، تهدیدهایش درباره اینکه کشتی دارد به گل مینشیند، خساست او در خرید وسایل دیجیتال، اطلاعات ناقصی که از شعرها، ضربالمثلها و زبانهای مختلف داشت و صحبت کردن نصفه و نیمه به زبان عربی، همگی از ویژگیهای جذاب شخصیت او بود. با وجود شخصیتهای جوانی که در این سریال حضور داشتند بیشتر از همه بازی خود کاووسی به چشم آمد.
تکه کلام: دیجیتالم کجا بود، نمیدونم چیچی حافظا و …
مدت زمان پخش سریال: بیشتر از ۱۰۰ قسمت
تاثیر موفقیت نقش روی بازیگر: تجربه بازیگری فتحعلی اویسی به سالها قبل از بازی در «بدون شرح» برمیگشت اما اهمیت نقش کاووسی به قدری بود که خیلیها بعد از آن فامیلی اصلی او را از یاد بردند و صرفا با اسم کاووسی معرفیاش میکردند.
تکرار نقش: بعد از فصل اول و دوم «بدون شرح» و توجه فراوان مخاطبان به کاراکتر کاووسی، فتحعلی اویسی در سریال «کمربندها را ببندیم» هم همان کاراکتر را حفظ کرد. طرز صحبت کردن، خواندن شعرهای نصفه و نیمه، صحبت کردن به زبان عربی و خلاصه بیاطلاعیاش از اتفاقاتی که در اداره تحت مدیریتش میافتاد همگی در این سریال هم تکرار شدند. او از این کاراکتر در سریال «بایرام» مسعود نوابی هم استفاده کرد.
خشایار مستوفی/ زیر آسمان شهر
بازیگر: حمید لولایی
ویژگی بارز کاراکتر: رفتن حمید لولایی در قالب پیرمردی ۸۰ ساله، شیوه راه رفتن، حرف زدن، لرزیدن دست و پا و خلاصه تمام ویژگیهای رفتاری او از جمله جذابیتهای نقش خشایار بود. سرایداری سمج که خودش را یک پا مالک ساختمان میدانست و اجازه نمیداد کسی کاری را بدون اجازه او انجام دهد. مدام غر میزد، رفتاری تهاجمی داشت، با جارو دنبال ساکنان خانه میدوید و از همه مخصوصا پسر خودش گله و شکایت داشت.
تکه کلام: بزنم تو مخت؟ نه! غلام و …
مدت زمان پخش سریال: «زیر آسمان شهر» در سه فصل ادامه پیدا کرد و حمید لولایی با کاراکتر خشایار مستوفی بیشتر از ۲۰۰ قسمت روی آنتن بود.
تاثیر موفقیت نقش روی بازیگر: حمید لولایی با اینکه پیش از «زیر آسمان شهر» در «ساعت خوش» و بسیاری از آثار دیگر حضور پیدا کرده بود اما با نقش خشایار مستوفی، وارد مرحله جدیدی از زندگیاش شد. او توانست کاراکتری کاملا متفاوت با خودش خلق کند و او را به حدی بالاتر از محبوبیت خودش به عنوان بازیگر برساند. خشایار مستوفی حتی همین حالا هم فراتر از یک نقش، به عنوان یک اسم و فامیلی شناخته میشود. خیلیها هنوز حمید لولایی را فراتر از نقش خشایار نمیشناسند.
تکرار نقش: او بعد از موفقیت نقش خشایار در «زیرآسمان شهر» همان کاراکتر را در سریال «زندگی به شرط خنده» هم عینا تکرار کرد.
دکتر نیما افشار/ ساختمان پزشکان
بازیگر: بهنام تشکر
ویژگی بارز کاراکتر: نیما افشار، روانشناسی بسیار قانونمند و مبادی آداب بود که خیلی بیشتر از آنچه در واقعیت بود خودش را جدی میگرفت. مدام احساس میکرد که حقش را خوردهاند اما حتی توانایی یک مشاوره دادن معمولی را هم نداشت. اتو کشیده بودن بیش از حد، سادگی و درستکاری او مقابل خانواده و همکارانی که همگی به فکر سو استفاده و کلاهبرداری و بهره کشی از دیگران بودند، کاملا به چشم میآمد. درواقع بیشتر از اینکه خود شخصیت نیما افشار به چشم بیاید، این تضاد بود که مخاطب را به خنده وادار میکرد.
تکه کلام: اساسا، من معتقدم
مدت زمان پخش سریال: ۵۷ قسمت
تاثیر موفقیت نقش روی بازیگر: بهنام تشکر تا پیش از بازی در این نقش، بازیگر تئاتر بود. درواقع اولین مواجهه مخاطبان با او در همین نقش اتفاق افتاد. با اینکه در قسمتهای اول به نظر میرسید نتواند توجهها را به سمت خودش جلب کند اما خیلی زود توانست خودش را در قالب این نقش ثابت کند و آمادگی این را داشته باشد که مدام از این و آن تو سری بخورد. بعد از بازی در این سریال بود که مدام برای کارهای مختلف دعوت به همکاری شد. در طول یکی دو سال در چند سریال بازی کرد.
تکرار نقش: او بعد از ساختمان پزشکان، هیچ وقت نقش نیما افشار را تکرار نکرد.
مسعود شصتچی / مرد هزارچهره
بازیگر: مهران مدیری
ویژگی بارز کاراکتر: پیمان قاسمخانی از روی شخصیت داستان «پخمه» عزیز نسین، دست به طراحی یکی از شخصیتهای جذاب تلویزیون زد و نامش را مسعود شصتچی گذاشت. این کاراکتر، با فاصله بهترین نقش مهران مدیری هم هست. مهمترین ویژگی آن، باور پذیر بودن شخصیت است که در عین بی دست و پایی، مخاطب با کم شانسی و بدشانسیاش همراه میشد و او را در موقعیتهای مختلف میپذیرفت.
تکه کلام: مهران مدیری پیشتاز استفاده از تکه کلامهایی است که خیلی زود در جامعه رایج میشوند. هنوز میتوان ردی از تکیه کلامهایش از جنگ ۷۷ ( میشه بسه؟) را در ادبیات شفاهی پیدا کرد. در مرد هزار چهره هم دو تکه کلام او خیلی زود جا افتاد : به به و خیلی ممنون که هر دو را با لحنی موکد و با حرکت خاص دست بیان میکرد. هنوز هم در جامعه این نوع بیان شنیده میشود. «من اشتباهی بودم» در قسمت آخر مورد استفاده قرار گرفت اما خیلی زود جایش را در جامعه پیدا کرد.
مدت زمان پخش سریال: ۱۳ قسمت
تاثیر موفقیت نقش روی بازیگر: مهران مدیری پیش از این نقش، هم به عنوان بازیگر و هم کارگردان خودش را تثبیت کرده بود و محوبیتی فراوان میان مردم داشت. با مرد هزار چهره و مسعود شصتچی دامنه این محبوبیت تداوم یافت و حتی منتقدان سخت گیر هم او را ستودند.
تکرار نقش: در مرد دو هزارچهره این شخصیت تکرار شد اما به موفقیت سری اول نرسید و بعد از آن مدیری دنبال خلق کاراکترهای متفاوت برای خود رفت.
فرید / بدون شرح
بازیگر: امیر جعفری
یکی از بازیگران مطرح تئاتری بود که سال ۸۰ برای اولین بار با نقش فرید در سریال «بدون شرح» به تلویزیون آمد. بازی در همان یک اثر کافی بود تا برای همه شناخته شود و پشت سر هم در فیلمها و سریالهای مختلف بازی کند. فرید سردبیر هفته نامه شهرقشنگ بود اما عملا از خودش اختیار چندانی نداشت. مدام تلاش میکرد، ایدههای مختلف میداد و دلش میخواست از سواد ارتباطاتیاش برای بالا بردن سطح روزنامه استفاده کند اما نهایتا از همه تو سری میخورد و کاری از پیش نمیبرد. حتی خود شیرینیهایش برای جلب توجه آقای کاوسی هم جواب نمیداد و همیشه با تمسخر او روبهرو میشد. او از طرف دیگر با خواهرزاده زن آقای کاوسی هم ازدواج کرده بود و حتی در خانه هم چندان جدی گرفته نمیشد. امیر جعفری چند وقت بعد از بازی در «بدون شرح» آن را تا حدی در «کمربندها را ببندیم» تکرار کرد اما بعد از آن به طور کلی از این شخصیت دور شد.
………….
هفت صبح