این مقاله را به اشتراک بگذارید
یک تامل/
یادداشت تند مجری زن تلویزیون به توقف پخش در حاشیه
از رها کردن بیماران در بیابان باید بیشتر ترسید یا از گفتن آن ؟ از قصه خون های آلوده باید بیشتر نگران شد یا از گفتن آن ؟ از مرگ پدران دو تن از نزدیکانم بر اثر اشتباهات پزشکی،از کم سوادی و بی دانشی تعدادی از جراحان زیبایی که دسته گل و یادگاری در صورت مردم جا گذاشته اند و از ده ها قصه ناگفته دیگر باید بیشتر هراسید و ترسید یا از گفتن آن ؟
مبینا نصیری مجری خانم صدا و سیما نوشت:
اوایل حدود ساعت ۸:۴۵ دقیقه و این شب ها حدود ساعت ۹:۳۰ دقیقه…
اوایل زمزمه هایی اعتراض آمیز. رفته رفته توقف ضبط سریال و این شب ها هم که در حاشیه با کلی سلام و صلوات به آنتن رسید خبرهای هر روزه از تحریم مهران مدیری توسط جامعه پزشکی و توقف پخش سریال زبان به زبان و محفل به محفل می گردد و می چرخد تا بار دیگر با نهایت قوا ثابت کنیم که نقدناپذیرانی هستیم پرمدعا…
البته حق می دهم… ما خیلی هم مقصر نیستیم…
اینگونه باورمان داده اند که نقد یعنی تخریب. یعنی توهین. یعنی نخواستن. یعنی اعلان جنگ و منتقد یعنی دشمن…!!!
در حالیکه آنها که خوب می بینند و خوب نقد می کنند دلسوزترند به اوضاع…
آنها که می گویند و چروک بر پیشانی می اندازند بیش تر خواستار پایداری و ماندگاری و اعتبار و آبروی دسته و گروه مقابل هستند تا آنها که در سکوت مراقب کلاه خودشان هستند همانا که پیشانی بی چین از بی دردی سخن می گوید…
حتم دارم مدیری که آن سر دنیا برایش کف می زنند و جایزه یک عمر فعالیت هنری تقدیمش می کنند خوب می داند که نقد از وظایف و الویت های رسانه است در تمام دنیا، همین است که با زبان طنز اشکالات و اشتباهات را نشانمان می دهد شاید چاره ای برایشان بیندیشیم ما هم هنر چاره اندیشیمان را دوباره ثابت کرده او را تحریم می کنیم….
و اما بعد….
آقایان و خانم های فرهیخته….
حرف من با آن تعداد اندکیست که اعتراضاتی بی مورد را مطرح کرده ، حاشیه های زیادی ایجاد کرده و الا و لابدهای فراوانی داشته اند.. وگرنه مردم، هنرمندان و منتقدین همواره قدردان زحمات و اهتمام متخصصین لایق و پزشکان حاذق، خدوم، سایع و پرتلاش این سرزمین که کم هم نیستند بوده اند….
با شما هستم : معترضین در حاشیه و از شما می پرسم
آیا از وجود یک اشتباه بزرگ یا روی دادن یک حادثه تلخ مثل گرو نگه داشتن بیماری در بیمارستان تا دریافت پول باید بیشتر غمگین شد یا از گفتن آن ؟ از رها کردن بیماران در بیابان باید بیشتر ترسید یا از گفتن آن ؟ از قصه خون های آلوده باید بیشتر نگران شد یا از گفتن آن ؟ از مرگ پدران دو تن از نزدیکانم بر اثر اشتباهات پزشکی،از کم سوادی و بی دانشی تعدادی از جراحان زیبایی که دسته گل و یادگاری در صورت مردم جا گذاشته اند و از ده ها قصه ناگفته دیگر باید بیشتر هراسید و ترسید یا از گفتن آن ؟
شما بگویید بیشتر نگران شکسته نشدن قسم و عهدتان هستید، نگران جان مردمتان هستید یا نگران خودتان سفید پوشان طبیب که اینگونه برآشفته اید ؟
اگر شما نیز از جمله پزشکان حاذق و وارسته ای هستید که در فکر حفظ جان مردمتانید که باید بیشتر از روی دادن چنین اشتباهاتی فارغ از درصد و کم و زیادش ناراحت باشید و بیشتر در اندیشه درمان این غده های عفونی….
در حیرتم شما چرا نگرانید ؟
مگر شما حلقه نامزدی در شکم بیمار جا گذاشته یا آپاندیس پیوند داده اید که از گفته شدنش می هراسید ؟؟؟
آقایان و خانم های فرهیخته و تحصیلکرده
چند درصد از شما که سریال مدیری را توهین دانسته و به آن اعتراضاتی بی مورد داشته اید درباره علم رسانه، علم فیلمسازی و برنامه سازی، علم طنز و مباحثی از این دست تخصص دارید ؟
چند کتاب در حوزه برنامه سازی در تلویزیون مطالعه کرده یا چه تجربه هایی در این زمینه داشته اید؟ یا اصلا درباره مفهوم نقد چه مقاله هایی نوشته اید که اینگونه خود را صاحب نظر می دانید …. چه رسد به نقد در مدیوم رسانه آن هم به زبان طنز….
گمان میکنم مدیری کاری را انجام می دهد که حرفه ای آن است.. در آن تخصص دارد و مو در آسیابش سفید کرده است..
بهتر است شما هم به جای دخالت در اموری که در آن تخصص ندارید به کاری برسید که در آن حرفی برای گفتن داشته باشید و اظهار نظر درباره حرفه مدیری را به صاحب نظران و کارشناسان تلویزیون بسپارید.. گمان می کنم اگر به مشی و منوال امروز پیش برویم دیری نمی پاید که مدیران تلویزیون برای ساخت و پخش هر برنامه و فیلم و سریالی باید رفراندوم برگزار کنند…!!!
فارغ از کیفیت طنز این روزهای مدیری که گفتنی درباره اش بسیار دارم و در مجال خودش آن را مطرح خواهم کرد موضوعات و موارد مطرح شده در سریال مدیری فی النفسه عاری از سیاه نمایی است و مابقی اقتضائات طنز…
در آخر از شما می پرسم و به نامی اشاره می کنم که برای تمامی مردم سرزمینم آشناست. شما بگویید :
نمایش برخی اشتباهات جامعه پزشکی از آبرو و اعتبار پروفسور مجید سمیعی پدر مغز دنیا کاست ؟ یا ایشان را نگران و ناراحت و بی تاب کرد ؟
جواب معلوم است…
شما نیز بجای در حاشیه بودن در اندیشه سمیعی شدن باشید….
با احترام به سفید پوشانی که در تلاش برای کسب دانش و خدمت به همنوعانند و نه در حاشیه…!!
مبینا نصیری
پارسینه
1 Comment
رهگذر
متاسفم واسه پزشکایی که جنبه ی بیان حق رو نداشتند