این مقاله را به اشتراک بگذارید
تازه های انتشارات رسم
انتشارات رسم که پیشتر با محوریت هنرهای تجسمی به انتشار کتاب میپرداخت، بهتازگی چند عنوان کتاب سینمایی منتشر کرده که این کتابها هم به سینمای ایران مربوطاند و هم به سینمای جهان؛ دراینبین کتابی نیز به «پیشنمایش» در تولید فیلم مربوط است. در ادامه مروری بر برخی از این کتابها شده است.
جنگ، عشق، تکنولوژی
«فلسفه استنلی کوبریک»، مجموعه مقالاتی درباره سینمای استنلی کوبریک است که با گردآوری و سرپرستی ترجمه اسدالله غلامعلی منتشر شده است. این کتاب در سهبخش با عنوان جنگ، عشق، تکنولوژی تدوین شده و عمده مقالات آن، با نگاهی فلسفی و اگزیستانسیالیستی به سینمای کوبریک پرداختهاند. در مقاله اول این کتاب با نام «شناخت دشمن»، الیزابت اف. کوک با رویکردی اگزیستانسیالیستی، دیالوگی بین اولین فیلم کوبریک (ترس و هوس، ١٩۵٣) و فیلم «دکتر استرنجلاو» (١٩۶۴) که یک کمدی سیاه درباره جنگ سرد است، برقرار کرده. مقاله دوم با نام «آشوب، نظم و اخلاق؛ تأثیر نیچه بر فیلم غلاف تمامفلزی»، نوشته مارک تی. کنراد، مبتنیبر این استدلال است که «آخرین فیلم جنگی کوبریک پژوهشی نیچهای در راستای دنیای مدرن و غیرمعنوی است. هیچچیز پایدار نیست و همهچیز بهطور مستمر در حال تلاش برای نظمی خطرآفرین است». مقاله دیگر کتاب با عنوان «اصول اگزیستانسیالیستی؛ راههای افتخار به کجا هدایت میکند»، به بررسی اولین فیلم جنگی کوبریک (راههای افتخار)، براساس اصول اخلاقی هستی پرداخته است. این سهمقاله تشکیلدهنده بخش اول کتاب «جنگ» است و عناوین دیگر مقالات کتاب نیز عبارتند از: «جایی که رنگینکمان تمام میشود؛ چشمان باز بسته»، «ضربه فنی؛ بوسه قاتل، تن و کوبریک»، «اَبَرانسان نیچه در شمایل کودک- ستاره؛ فراانسان در اُدیسه فضایی» (ترجمه محمد حقیقتطلب) و «نگاهی بر تولید اُدیسه فضایی».
روزها و لحظهها
«جنگل آسفالت»، نوشته مهدی صادقی، چند تحلیل و یادداشت بر فیلم «جنگل آسفالت» جان هیوستن است که از طرف نشر رسم در نمایشگاه کتاب امسال عرضه خواهد شد. در کارنامه جان هیوستن، ۴١ فیلم دیده میشود که ٩ فیلمش اسکار گرفته و دو اسکار کارگردانی نیز به خود او تعلق گرفته است. بهجزاین، هیوستن در ٢٠ فیلم هم بازی کرده. کتاب در یکی از یادداشتهای ابتداییاش، میکوشد به این پرسش پاسخ دهد که چرا «جنگل آسفالت» را برگزیده است: «جنگل آسفالت، صرفا فیلمی نوآر نیست که آن را از این منظر بخواهیم بررسی کنیم. این کار مورخ و معلم سینماست که فقط از دریچه نوآر به این جنگل یا شاهین مالت نگاه میکند. این شیوه نگاه، آسان و آماده است، چراکه به یک اثر هنری، فقط از زاویه ژانر یا سبک آن نگریسته میشود، یعنی فقط پوسته فیلم دیده میشود و نه هسته پرمغزش… جنگل آسفالت، هرچند از نظر ساختار موضوعی و فرمت سینمایی، مؤلفههای نوآر را دارد، اما فقط یک فیلم نوآر نیست. جنگل، بیانیهای است بر روزگار جنگزده. اگرچه این فیلم زمانی تولید شده که جنگ تمام شده، اما صلح کامل هم نیست».
موج نوی سینمای ایران
«روایت مدرن و موج نوی سینمای ایران» کتابی است از اسدالله غلامعلی. در این کتاب که از طرف نشر رسم منتشر شده، چنانکه در توضیح نویسنده در پیشگفتار آن میخوانیم، روایت، در آن دسته از فیلمهای مدرن موج نوی سینمای ایران بررسی و تحلیل شده است که اقتباسی از آثار داستانی مدرن بودهاند، البته با یک استثنا که فیلم «خشت و آینه» ابراهیم گلستان است. نویسنده در پیشگفتار کتاب درباره دلیل استثنا قائلشدن برای این فیلم مینویسد: «فیلم خشت و آینه ساخته ابراهیم گلستان که از نویسندگان نوگراست، به دلیل تأثیرگذاریاش بر شکلگیری موج نو و بهرهمندی از روایت و ساختار سینمایی مدرن، بهعنوان یک نمونه از آثار سینمایی مدرن و غیراقتباسی مورد بررسی قرار گرفته است». نویسنده در بخشی دیگر از این پیشگفتار درباره چگونگی شکلگیری ایده این کتاب مینویسد: «ایده این کتاب، با یک پرسش شکل گرفت؛ خاستگاه اصلی موج نوی سینمای ایران کجاست؟ چه تغییراتی در ساختار جامعه ایران و هنر و ادبیات این کشور صورت گرفت که سینما دچار چنین تحولی شد؟» کتاب «روایت مدرن و موج نوی سینمای ایران» شامل سه فصل است. در فصل اول با عنوان «کلاسیسیسم و مدرنیسم»، مبانی کلاسیسیسم و مدرنیسم و مفاهیمی چون روایت، طرح و زمان شرح داده شده و همچنین در بخشی از همین فصل به رمان نو پرداخته شده و در بخشی دیگر به روایت مدرن و سینمای هنری اروپا. فصل دوم کتاب با عنوان «ادبیات مدرن و موج نوی سینمای ایران» با «درآمد تاریخی بر شکلگیری موج نو» آغاز میشود و آنگاه به سینماگران موج نو میپردازد؛ ابراهیم گلستان، مسعود کیمیایی و داریوش مهرجویی سینماگرانی هستند که در این فصل به آنها پرداخته شده است. بعد از آن در بخشهای دیگری از همین فصل، به فیلمهای موج نو و طبقهبندی موج نو پرداخته شده است. «روایت مدرن و کلاسیک در موج نو»، موضوع فصل سوم کتاب است. در این فصل، پس از بررسی فیلمهای «شب قوزی»، «آرامش در حضور دیگران»، «تنگسیر»، «خاک»، «داش آکل» و «خشت و آینه» به موضوعاتی چون روایت و شخصیتپردازی و روابط زمانی و مکانی و… در فیلمهای خشت و آینه، گاو و شازده احتجاب پرداخته شده است. کتاب با یک گفتار پایانی درباره موج نوی سینمای ایران به پایان میرسد. در بخشی از این گفتار پایانی میخوانیم: «موج نوی سینمای ایران که بهعنوان مهمترین تحول در سینمای پیش از انقلاب ایران رخ داده، الگوهای مرسوم یک موج نو همچون موج نوی سینمای فرانسه یا ابرهاوزن نیست، اما جریان و سینمایی متفاوت با سینمای گذشته بهوجود آورد. این جریان متفاوت بیش از آنکه به سینما و ساختار سینمایی فیلمسازان موج نو مرتبط باشد، به شرایط اجتماعی، سیاسی، ورود مدرنیسم به کشور و تغییراتی که در اجتماع بهوجود آمد و بیشتر از همه این موارد، به ادبیات و بهویژه ادبیات مدرن بستگی دارد.»
هزاردستان و شاهنامه
علی حاتمی و سریال «هزاردستان» او، موضوع یکی دیگر از کتابهای سینمایی است که از طرف نشر رسم منتشر شده. «حاتمی در امتداد فردوسی» کتابی است از مهدی صادقی که در آن تحلیلی تاریخمحور از سریال هزاردستان علی حاتمی با نگاه به داستانهایی از شاهنامه فردوسی، ارائه شده است. در بخشی از نوشتار آغازین این کتاب میخوانیم: «فریدون خطا میکند، ایرج و ایران باید تاوان بدهند! هزاردستان نیز، راوی این خطاها و تاوانهاست. مقصران، دهندگانِ تاوان نیستند، سودبرندگانِ آناند. هر دو پول و پاداش گرفتند تا از این خاک، خارج شوند. یکی با ادای دموکراتمنشی و دیگری با دیکتاتوری واقعی. هر چه در هزاردستان بجویی، جز این دو و آن دو نیست. برای درک بهتر هزاردستان، که تاریخ سینمایی ٣٠ساله ماست، میتوان الگوهای ساختار داستانی آن را در شاهنامه جستوجو کرد. میتوان مشروطه را بازخوانی کرد، ردِ پاها را در کودتای ١٢٩٩ ردیابی نمود و خفقان رضاخانی و رضاشاهی را از پس نمایش تجددزایی و تمدنخواهی تماشا کرد. آنگاه لایههای زیرین واقعیتهای تاریخی را شفافتر دید».