این مقاله را به اشتراک بگذارید
گزارشی از روز اول نمایشگاه کتاب
سمفونی سازهای ناکوک
عسل عباسیان
«اینجا نمایشگاه کتاب است یا بازار مکاره؟»؛ این را کامبیز درمبخش، در لحظه خروج از مصلای تهران در ظهر اولین روز نمایشگاه کتاب تهران میگوید. اشارهاش به صدای گوشخراش بلندگوهایی است که کتابهای کنکور را تبلیغ میکنند. بیستوهشتمین نمایشگاه کتاب تهران دیروز در حالی آغاز شد که در نخستین روز افتتاح، غرفههای فروش خوراکی و غذا شلوغتر از راهروهای شبستان- سالن ناشران عمومی- بود و البته نارضایتی ناشران از محل برگزاری نمایشگاه همچنان پس از چند دوره برگزاری در این محل کماکان ادامه دارد. نارضایتیها در حالی همچنان ادامه دارد که برگزارکنندگان نمایشگاه، بهجای رسیدگی به این معضلات چندساله، در پی برگزاری مسابقه اینستاگرامی از فضای نمایشگاه بیستوهشتم هستند. البته ویترین قابلتوجهی هم برای عکاسی فراهم آمده، از جمله آدمهایی که لباسهای نقرهای و طلایی به تن دارند و صورت و دستهایشان هم به رنگ لباسشان درآمده و در محوطه بیرون شبستان پرفورمنس اجرا میکنند. آنسوتر، غرفههای فروش لوازم فرهنگی غیرمرتبط با کتاب نظیر سیدیهای آموزشی و موسیقی، اپلیکیشنهای مختلف، غرفه شرکتهای ارائهدهنده خدمات اینترنتی، بانکها و حتی همراه اول، به چشم میخورد اما آنچه بیشتر در نخستین روز برگزاری نمایشگاه به چشم میآید، نبود غرفههای اطلاعرسانی در محوطه نمایشگاه و همچنین آمادهنبودن غرفه تحویل امانات است. البته این چندان عجیب نیست، در شرایطی که هنوز برخی غرفهها، خالی و برخی دیگر هنوز در حال چیدهشدن هستند، در شرایطی که هنوز اسامی اغلب غرفهها بر سردرشان نصب نشده و در ابتدای راهروها نام انتشاراتیهای آن راهرو نیامده و هنوز برخی ناشران بهخصوص آنها که مسافر راه دورند و از شهری دیگر آمدهاند، مشغول آوردن کتاب به غرفهها هستند، یک روز از نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران به میانه میرسد. در سالن ناشران خارجی هم رونق چندانی دیده نمیشود، مسئولان غرفهها از مصاحبه و دادن اطلاعات درباره نحوه اجاره غرفهشان سر باز میزنند و بیش از آنکه خریدوفروش کتاب در جریان باشد، ردوبدلکردن بروشور و فهرستهای انتشاراتیها در جریان است. معضلات موجود، تنها همینها نیست.
گلایه ناشر شهرستانی
مهدی نصیرزاده، که مدیریت انتشارات مرندیز مشهد را برعهده دارد، معتقد است در توزیع غرفهها، بهطورکلی باید «سیستم»مورد بررسی قرار گیرد. نشر مرندیز به گفته مدیرش، امسال نیز مانند سال گذشته غرفهای ١٢متری را در نمایشگاه به خود اختصاص داده است. این ناشر اشکال سیستم را در این میداند: «باید دید این نمایشگاه کتاب است یا یک فروشگاه بزرگ کتاب؟» وقتی از این ناشر شهرستانی درباره وضعیت خرید ارشاد از این نشر در نمایشگاه سال گذشته میپرسیم، میگوید: «ارشاد خرید آنچنانیای از ما نداشت و فقط یک عنوان کتاب خرید، آن هم به اندازه صد جلد». و از وضعیت خرید امسال ارشاد ابراز بیخبری میکند: «امسال هم هنوز مشخص نیست ارشاد بودجه خرید کتاب دارد یا نه و اگر هم بودجهای داشته باشد، آن را چطور صرف خواهد کرد».
این ناشر که با وجود استقرار در مرکز استان، از نبود ویترین مناسب برای عرضه تولیدات حوزه نشر شکایت دارد، میزان فروش نمایشگاه کتاب را هم مطابق فروش سایر اوقات میداند و میگوید: «وقتی در بازار رکود هست، در نمایشگاه هم معجزه نمیشود. من ابدا روی فروش نمایشگاه حساب نمیکنم، چون قابلپیشبینی نیست که فروش، چقدر میتواند باشد. عوامل مختلفی در میزان فروش دخیل است؛ از دمای هوا گرفته تا جایی که غرفه واقع شده». نصیرزاده که به طور میانگین کتابهایش را در تیراژ ۵٠٠ تایی منتشر میکند، از وضعیت تقسیم غرفهها براساس حروف الفبا هم گلایهمند است، چون با توجه به اینکه «میم» از آخرین حروف الفباست، هر سال احتمال دوربودن غرفه این نشر بالاست. او درنهایت، مشکل اصلی موجود در بازار نشر را بیش از اینکه وجودنداشتن مشتری بداند، عدم وجود ویترین مناسب ذکر میکند: «وقتی مخاطب جز ١٠روز نمایشگاه در معرض بسیاری از کتابهایی که منتشر میشوند، قرار نمیگیرد، نمیتوان به او خرده گرفت که چرا کتاب نمیخرد؟ فقط مراکز استانها کتابفروشی دارند، یا حتی خود نمایشگاه کتاب هم در شهری برگزار میشود که خودش از کتابفروشیهای بسیاری برخوردار است، برای همین، مشکل اصلی بازار کتاب به نظر من، ضعف در عرضه است تا ضعف در تقاضا. وقتی میتوان میزان تقاضا را سنجید که عرضه درست باشد».
کاهش غرفههای دستوری
ثبتنام و دریافت اجارهبهای غرفهها امسال برعهده اتحادیه ناشران و تشکلات نشر است. «محمود آموزگار»، رئیس اتحادیه ناشران، در گفتوگو با «شرق» درباره همکاری دوجانبه اتحادیه ناشران و دیگر صنوف نشر با ارشاد در برگزاری نمایشگاه امسال، توضیح میدهد: «معاونت فرهنگی ارشاد در این همکاری بر دو نکته تأکید داشتند که اتفاقا ما هم روی این دو نکته تأکید داریم؛ یکی بحث شفافیت مالی است و دیگر اینکه توزیع غرفهها تا جایی که ممکن است، منصفانه و بر اساس ضوابط باشد. بر همین اساس، ما هم از معاونت فرهنگی خواهش کردیم تعداد غرفههای دستوری را به حداقل برسانند». او درباره سازوکار همکاری ارشاد با اتحادیه ناشران در نمایشگاه امسال میگوید: «این حجم از واگذاری امور به صنوف و تشکلهای دیگر، در ٢٧ دوره گذشته سابقه نداشته است. تشکلهای نشر بهصورت خصوصی طی سالهای گذشته وظایفی را برعهده داشتند، اما پیش از این، عمدتا فعالیتهایشان انفرادی بوده».
آموزگار در پاسخ به این نقد که نمایشگاه کتاب تهران در قیاس با نمایشگاههای بزرگ کتاب دنیا نظیر نمایشگاه کتاب فرانکفورت بیشتر یک فروشگاه بزرگ به نظر میرسد و با اسلوب بینالمللی برگزاری نمایشگاه فاصله دارد، میگوید: «نمایشگاه بینالمللی کتاب که در کشورهای مختلف برگزار میشود، دو نوع دارد؛ برخی صرفا جنبه نمایشگاهی دارند و اصلا کتابی به صورت فیزیکی در آنها فروخته نمیشود، مگر روز آخر. برخی نمایشگاههای دیگرهستند که به کار فروش میپردازند، مثل ایران. اگر وضعیت نشر را در این کشورها بررسی کنیم، میبینیم گروه اول که دارای نمایشگاهی هستند که فقط جنبه نمایشگاهی در آن برجسته است، از صنعت نشر پیشرفته برخوردارند، یعنی سیستم توزیع استانداردی دارند که متشکل از توزیعکننده و کتابفروشان است، بنابراین در این کشورها ضرورتی ندارد مردم برای خرید کتاب به نمایشگاه مراجعه کنند. از طرفی در کشورهایی که نمایشگاه به فروشگاهی بزرگ تبدیل شده، شاهدیم سیستم توزیع ناکارآمدی وجود دارد. این سیستم سبب میشود دسترسی مردم به کتاب بهحداقل برسد. بنابراین در این کشورها، نمایشگاه کتاب به امکاناتی برای دسترسی مردم به کتاب تبدیل میشوند». او راهحل عبور از بحران نشر را چنین عنوان میکند: «یک سیاست درست برای عبور از بحران فعلی این است که سیستم توزیع کشور به استانداردها نزدیک شود، یعنی تعداد کتابفروشیها چندبرابر تعداد ناشران شود و توزیعکنندگان چندبرابر تولیدکنندگان باشند».
با پایان یافتن نخستین روز از نمایشگاه، آن هم در شرایطی که هنوز نه عرضهکننده و نه متقاضی چندان برای شرکت در این رویداد آماده نبودهاند، باید دید روزهای پیشرو به چه منوال پیش خواهد رفت؟