این مقاله را به اشتراک بگذارید
داستان فلسفه، تاریخ خودآگاهی بشر و تأمل در دنیا است. به عبارت دیگر، شور فردی و جمعی برای خرد است. فلسفه در آن واحد شامل خاستگاههای سیاست، تاریخ، مذهب، اساطیر، هویت فرهنگی و شخصی و علم میشود. داستان فلسفه در تفکرات فیلسوفان و در آموزههای اعصار بهپیش میرود اما میتواند با مقیاس بزرگتری نیز ترسیم شود و تصویر گستردهای از گرایشها، جنبشها و هجوم پرشتاب اندیشهها را در اختیارمان بگذارد؛ تصویری از آنچه فیلسوفان آلمانی در قرن نوزدهم روح زمانه نامیدند؛ روحی که در زمان جاری است. البته در این نمایش نقشهای اصلی در اختیار فیلسوفان است اما مرکز صحنه در اختیار آنها نیست، در اختیار اندیشههایی است که آنها ابداع، کشف یا تبلیغ کردهاند. بهاینترتیب، داستان فلسفه چندان به زندگینامه جمعی شباهت ندارد، بلکه بیشتر به تصویر انتزاعی دنیای اندیشهها میماند.
رابرت سالمن و کتلین هیگینز در کتاب «شور خرد» کوشیدهاند تنها یک برداشت از این تصویر ارائه دهند. آنها سعی کردهاند تا در این کتاب به ذات فراگیر فلسفه، در مقام نگرش جهانی بشر دست یابند؛ اگرچه چشمانداز آنها، چشماندازی غربی است. ایندو، تفکر و تحولات فرهنگهای مختلف را در طول دورهای نزدیک به چهارهزار سال بررسی کردهاند. چنین کتابی بهضرورت باید ساده باشد. البته کتاب فقط ساده است ولی سادهانگارانه نیست؛ شاید به این دلیل که در این کتاب تفکر مقدم بر زندگینامه متفکران است. بااینحال، در هر سه فصل کتاب دامنه گستردهای از سنتها بررسی میشود. از آمریکای باستان تا تبت، از آتن و اورشلیم تا هند و مسیری طولانی از افلاطون تا پسامدرنیسم. نویسندگان، چنین مسیر گستردهای برای کار خود انتخاب کردهاند چون بر این باورند که شکوه فلسفه بیش از آنکه در جزئیات آن باشد در گستردگی آن است. ازاینرو، مخاطب خود را دعوت میکنند تا صرفا درگیر جزئیات تاریخ فلسفه نباشد و فقط از عمق اندیشهها شگفتزده نشود، بلکه به وسعت تاریخ عقل، شور و تخیل آدمی هم با حیرت نگاه کند. همچنین آنها کوشیدهاند از سر احتیاط از هیچ فیلسوف زندهای سخنی به میان نیاورند. چون بر این باورند در موقعیتی نیستند که بتوانند قضاوت کنند یا حدس بزنند کدامیک از گرایشها و جریانهای کنونی فلسفه تا یکی، دو دهه بعد ماندگار یا تأثیرگذار خواهند بود. اما از سوی دیگر، بهنظر میرسد قصد ندارند چنین احساسی بهوجود آورند که فلسفه صرفا نوعی کنجکاوی تاریخی در بقایای گذشتهها است. ازاینرو، این کتاب نشان میدهد فلسفه شوری جاری و پویاست که در همه جهات ازجمله در جهت ارزیابی مجدد و دائمی تاریخ خود به پیش میرود. به همین خاطر، برعکس کتابهایی که معمولا بهاختصار تاریخ فلسفه را بررسی میکنند، در این کتاب تقریبا سعی شده هیچ جنبش مهم فلسفیای از قلم نیفتند، خصوصا جنبشهایی که در سنت تفکر غربی هیچ جایی ندارند. نویسندگان این کتاب تاریخ فلسفه را به شکلی واضح و روشن نشان میدهند، چنانکه حتی تازهواردان حوزه فلسفه هم به کمک این کتاب میتوانند سیر تحولات فلسفی را دنبال کنند.