رفتن به محتوا رفتن به فوتر

وقتی بهشتِ انقلاب‌های مردمی؛ دوزخ می‌شود

1 Comment

  • فرزان
    ارسال شده 2 جولای 2015 در 2:11 ق.ظ

    سلام. ممنون. فقط، اورول اگرچه متمکن نبود و در دوره هایی هشت در گرو نه داشت، اما، هرچه فکر می کنم، در حال تکدی از سر نیاز عاجل نمی توانم تصور کنم اش. زیر پل خوابیده، بله، کار فصلی برای باغ دارها و کشاورزان کرده، ظرف شویی در رستوران، ولگردی، مست بازی در ملاء عام و پشت بندش بازداشت شدن و شب را در هلفدونی گذراندن، و سرانجام شاید دست را جلو رهگذری دراز کردن در خیابان همه جزو تجربه هایی است که می خواهد داشته باشد و درباره شان می نویسد. اما این که اورول جان از فرط فقر رو به گدایی آورده باشد اغراق آمیز به نظر می رسد.

ارسال نظر

0.0/5