این مقاله را به اشتراک بگذارید
بهناز شیربانی
حرفزدن درباره واقعهای اجتماعی، سیاسی و فرهنگی و احیانا صحبت از آن طی روزهای متوالی، یکی از ویژگیهای ما ایرانیهاست. اینروزها اما کسی را پیدا نمیکنید که از احسان علیخانی و تاکشوی پرحاشیهاش حرفی نزند و فیلم و عکس میهمانان برنامهاش در صفحات مجازی دستبهدست نشود. اما حقیقتا چهچیزی ما را وادار به حرفزدن درباره این برنامه میکند؟ از طرفی بسیاری از ما به انتخاب سوژهها و میهمانان برنامه معترض و معتقدیم که احسان علیخانی در طی این سالها صرفا برنامهای را به مخاطبش ارائه کرده که تنها ویژگیاش بازی با احساسات مخاطبش است و هیچگاه این برنامه برای شادی مخاطبانش قدمی برنداشته است، اما سؤال اینجا است: برنامهای اینچنینی در تلویزیون ما تا چه حد از استانداردهای جهانی تبعیت میکند؟
حقیقت این است که در برنامههای گفتوگومحور یا «تاکشو»های خارجی معمولا عدهای از مخاطبان در برنامه حضور دارند و برنامه با حضور بینندگانش روی آنتن میرود. جز افراد مشهوری که میهمان این برنامهها میشوند، آدمهای معمولی هم اغلب سوژه این برنامهها میشوند با این تفاوت که اگر برنامه با هدفی ازپیشتعیینشده ضبط و پخش میشود بهاصطلاح احساسات مخاطبش را هدف قرار میدهد یا سناریوی ازپیشتعیینشده اتفاق میافتد. از این حیث میتوان برنامه «ماه عسل» را با برنامههایی از این دست در خارج از ایران مقایسه کرد چراکه بسیاری معتقدند اغلب سوژهها و میهمانان این برنامه با سناریویی ازپیشتعیینشده به این برنامه دعوت میشوند. در تاکشوهای خارجی، اصل بر صداقت میهمانان برنامه است. بارها شنیده یا دیدهایم که حتی یکی از چهرههای مطرح اینگونه برنامهها به موضوعی در ارتباط با زندگی خصوصی یا کاریاش اشاره کرده که بازتابهای فراوانی ایجاد کرده است و اغلب با طرح پرسشهای خاص میهمانان به چالش کشیده میشوند.
طی هفتههای اخیر دو میهمان در برنامه «ماه عسل» بسیار سروصدا کردند یکیشان، یک پُزِر عروس بود؛ شغلی که برای بسیاری از ما هنوز هم ناشناخته است و در این برنامه بهخوبی معرفی شد، اما نکتهای که درباره تاکشوهای خارجی درباره صداقت برنامه به آن اشاره شد، در مورد برنامهها و سوژههایی از ایندست صدق میکند چراکه چنین میهمانی در زندگی خصوصی خود بهگونهای دیگر رفتار میکند و ما با ظاهر دیگری از او در برنامهای متعلق به صداوسیمای کشورمان مواجه میشویم؛ دوگانگیای که برای بسیاری از ما جای پرسش باقی میگذارد. از سوی دیگر دعوت از برخی میهمانان که به لحاظ فرهنگی شاید جایگاه درستی برای حضور در برنامه ندارند و صرفا پررنگکردن آنها تنها بهنفع میهمان است و منافعش، این تردید را به وجود میآورد که شاید میهمان خیلی در گفتههایش صادق نیست و اغلب میتواند در گفتههایش غلوی هم داشته باشد.
برنامهسازی کار آسانی نیست
احترام برومند، از مجریان پیشکسوت تلویزیون، نظر متفاوتی نسبت به رویکرد این برنامه مطرح میکند. او میگوید: «دو، سهسالی است که این برنامه را نگاه میکنم و از نظر من برنامه جالبی است، علاوه بر اینکه مجری برنامه تسلط خوبی دارد و مخاطب با نوع اجرایش ارتباط برقرار میکند، طبعا تولید برنامهای در این حجم میتواند مواردی را هم شامل شود که از نظر برخی قابلقبول نباشد». او ادامه میدهد: اگر هدف برنامه نشاندهنده واقعیات عجیب و عبرتآموز باشد که تصور میکنم تا حد زیادی رسالت این برنامه هم همین است میتواند برای مخاطبش مفید باشد. اما متأسفانه وجود خطقرمزهای سیاسی، اجتماعی و… باعث میشود تا سانسورهایی در برنامه لحاظ شود؛ کمااینکه تا چندسال پیش هم نمیتوانستیم از ایدز صحبت کنیم و امروز دیگر خطقرمزی درباره این موضوع وجود ندارد. برومند در بخش دیگری از صحبتهایش درباره دعوت از برخی میهمانان در این برنامه میگوید: دعوت از میهمانی که پُزِر عروس است و تنها به عروس و داماد نشان میدهد که چطور ژست بگیرند میتواند نکته جالبی برای مسئولان کشورمان باشد از این جهت که هرروز به طرف ظاهرنگری حرکت میکنیم، مراسم عروسی ۴٠ سال پیش با الان اصلا قابل مقایسه نیست و چطور همهچیز درگیر ظواهر شده است و تا چه حد از معنویت فاصله گرفتهایم و طبعا خانوادههای بافرهنگ و اصیل به سمت این ظواهر نمیروند. در نهایت اینکه برنامهسازی در ایران اصلا کار آسانی نیست و باید این را مدنظر داشته باشیم که ما با محدودیتهای اخلاقی و اجتماعی بسیاری مواجه هستیم.»
ماه عسل، تاکشوی خوبی است؟
بیژن بیرنگ، کارگردان و فیلمنامهنویس، نیز به تفاوت برنامههایی که برمبنای گفتوگو ساخته میشوند اشاره میکند و میگوید: معمولا دو نوع تاکشو وجود دارد. برخی برنامهها به گفتوگو با اشخاص اختصاص دارند که اساسا موضوع از همان گفتوگو نشأت میگیرد و برخی دیگر از برنامهها برمبنای موضوع میهمانان انتخاب میشوند مثل برنامه ماه عسل و طبعا ساخت چنین برنامههایی مشکلات خاص خودش را دارد و شاید برنامهریزی برای ساخت چنین برنامههایی نزدیک به یکسال زمان ببرد.
او ادامه میدهد: «برنامهای که مثلا اپرا وینفری میسازد، شرایط کاملا متفاوتی دارد. او با تیم تحقیقاتی حدود ۴٠٠ نفر، تیم تولیدی که به اندازه جامجم ماست و داشتن چندین استودیو برنامهاش را روی آنتن میبرد. در ایران این حجم از کار تنها به دوش تهیهکننده بیبضاعت از حیث مالی و امکانات فنی است و اوست که باید کار را یکتنه انجام دهد.» کارگردان سریال خانه سبز میافزاید: برنامه ماه عسل به عقیده من جزء تاکشوهای خوب تلویزیون است و در رده جهانی نیز میتواند ادعا داشته باشد ممکن است اشکالاتی نیز متوجه آن باشد مثل نحوه اجرا که چه کنیم تا اجرا قابلباورتر و درستتر باشد. از طرفی خاصیت چنین برنامههایی نیز این است که فضاسازی در جامعه ایجاد کند و باید نشان دهد که مشکلات ما چیست تا مسئولان کمی به فکر بیفتند و هنوز ما در این حیطه قدم برمیداریم که چرا این میهمان دعوت شد؟ رسانه ما جایی است که باید به همه افراد این کشور بپردازد و این نگاه انتخابی خوب نیست.
او ادامه داد: متأسفانه بهدلیل گسترش فضای مجازی و امکانات فنیای که در اختیار مردم ماست، همه از این فضا درست استفاده نمیکنند و علاوهبر اینکه من به احسان علیخانی و گروهش برای این برنامه خسته نباشید و تبریک میگویم، فکر میکنم میتواند به استفاده درست از فضای مجازی بپردازد.
اظهارنظرها درباره برنامه ماه عسل بسیار متفاوت است. این برنامه از دید برخی، برنامه موفقی است و از نگاه برخی دیگر بسیار ملالآور است که نیاز به ادامه آن در سالیان آینده نیست. بااینحال با توجه به تغییر رویکردی که این برنامه امسال اتخاذ کرده و در نحوه انتخاب میهمانان و سوژهها کیفیت مطلوبی را رعایت نکرده است، باید دید ادامه مسیر این برنامه به چه شکل خواهد بود.