این مقاله را به اشتراک بگذارید
اما و اگرهای همکاری ایران با بالیوود
بمبئی به سینمای ایران سلام میکند
شرق: «محمدرضا گلزار با امضای قرارداد به پروژه سینمایی «سلام بمبئی» پیوست». این خبر دیروز روی خروجی رسانهها قرار گرفت. جزئیات خبر این بود:«سلام بمبئی»، بهکارگردانی قربان محمدپور و تهیهکنندگی جواد نوروزبیگی، محصول مشترک سینمای ایران و بالیوود است که بهتازگی وارد مرحله انتخاب بازیگر شده است. محمدرضا گلزار اولین بازیگر قطعی سلام بمبئی است که قرار است در این فیلم به زبان انگلیسی صحبت کند. اینروزها کمپانی موشنپیکچر با بازیگران مدنظر کارگردان و تهیهکننده وارد مذاکره شده و طی روزهای آینده با آنها قرارداد امضا خواهد کرد. قرار است مدیر این کمپانی، pahlaj nihalani، روز جمعه شانزدهم مرداد وارد ایران شود. طبق هماهنگیهای انجامشده، ویزای آنها توسط کنسولگری ایران در بمبئی صادر و هتل آنها نیز در تهران رزرو شده است. در سلام بمبئی بهجای رقص و آواز که معمول سینمای هند است چهار کلیپ طراحی شده و sonu nigam، خواننده سرشناس هند، قرار است چهار ترانه برای این فیلم بخواند. عوامل ایرانی سلام بمبئی نیمه دوم شهریور عازم بمبئی خواهند شد و طبق برنامهریزی انجامشده، پانزدهم مهرماه فیلمبرداری را در بالیوود شروع خواهند کرد. تدوین همزمان فیلم در بمبئی انجام میشود تا اولین نمایش آن در جشنواره فیلم فجر باشد. اما رامین رحیمی، کارشناس سینمای بینالملل، درباره این اتفاق به «شرق» میگوید: «تا امروز، چندینبار قرار بوده ایران با بالیوود پروژه مشترک داشته باشد اما نهایتا این پروژهها به نتیجه نرسیدهاند. چندینبار سراغ من هم آمدند برای تولید مشترک. مثلا سر پروژه لاله. منتها در چنین تبادلی چند اشکال جدی هست. اشکال اینجاست که تا ندانیم میخواهیم چه بدهیم و چه بگیریم، به جایی نمیرسیم. معذوریتهای فرهنگی ما و دیگر اینکه ما اساسا سینمای بینالمللی نداریم، همگی موانع چنین اتفاقی بودهاند و واقعیت این است که در عرصه بینالمللی فقط سینمای جشنوارهای ما تاکنون موفق بوده. در بین فیلمهای ایرانی، تنها اکران جهانی «جدایی نادر از سیمین» موفق بود. تا مشخص نشود ما در این مراودات بهدنبال چه هستیم، از آن نتیجهای نخواهیم گرفت. باید یک برنامهریزی وجود داشته باشد تا ما دریابیم در چنین مراودهای دقیقا چه میخواهیم؟ در ایندست همکاریها ما معذوریتهای جدی داریم بهنوعی برای این نوع تبادل فرهنگی، زیر فشار تحریم داخلی هم هستیم و تولیداتمان نمیتوانند آنچنان وارد بازار رقابتی جهان شوند. چون سناریوهایمان هم با ذائقه بینالمللی همخوانی ندارد. اساسا قهرمان غیرمنفعل یا ضدقهرمان فعال نداریم. درام در کنش و واکنش است که شکل میگیرد و جذابیت ایجاد میکند. سینمای ما امروز تبدیل شده به یک سینمای اکتیویست یا سیاسی و چون همچنان این سینما ارزانتر است، دوستان فیلمساز همیشه سعی میکنند انتقادات اجتماعی را هم لابهلای فیلمشان بگذارند. این مورد، مصرف داخلی دارد. بنابراین موضوعاتمان در اکران بینالمللی جذابیتی ندارد. فقط ممکن است در بخش جشنوارهای جذاب باشد. پس با این وضعیت ما در اکران نمیتوانیم رقابت کنیم».
رحیمی البته بُعدی دیگر از این همکاری بینالمللی را نیز بررسی میکند: «اگر همکاری با بالیوود به این معناست که فروش خوبی در هند داشته باشیم، باید بگویم من بعید میدانم. از نتایج تولیدات مشترک در سراسر دنیا این است که همیشه پنج، شش کشور شریکند و برایند فروش فیلم در آن کشورهاست که بازگشت سرمایه و سود را تضمین میکند. باتوجه به معذوریتهایی که ما در داخل داریم، باید توجه داشته باشیم که اگر میخواهیم فیلمی را مشترکا تولید کنیم، باید از منافع متقابل بهره ببریم. بازیگر یا عوامل باید شرایط ما را بپذیرند و بیایند پای کار و بعد باید ببینیم که میخواهیم به اکران داخلی فکر کنیم یا به اکران جهانی. ما برای اینکه بتوانیم به بازار سینمای هند راه پیدا کنیم، باید بدانیم که این بازار قواعد خودش را دارد. نمیتوانیم تعهدات داخلی را نادیده بگیریم و با توجه به این، تمام حسابمان را بگذاریم روی اکران آن طرف، که موفقیت اکران در هند هم باز به عوامل فرهنگی و رعایت استانداردهای سینمای آنجا بستگی دارد. بنابراین کمی اقتضائات همکاری بینالمللی در عرصه سینما پیچیده است». شرق