این مقاله را به اشتراک بگذارید
روشناییهای یک عصر
سالها پیش «انفجار در کلیسای جامع» آلخو کارپانتیه با ترجمه سروش حبیبی به فارسی منتشر شده بود. حبیبی این رمان مهم کارپانتیه را از زبان انگلیسی به فارسی برگردانده بود و حالا مدتی است که این ترجمه با بازبینی مترجم و با عنوان «قرن روشنفکری» توسط نشر نیلوفر منتشر شده است. زبان اصلی این رمان اسپانیایی است و حبیبی برای چاپ مجدد این رمان ترجمه قبلیاش را با ترجمههای فرانسه و انگلیسی مطابقت داده و میتوان گفت دوباره دست به ترجمه این اثر زده است.
حبیبی در پیشگفتار کوتاهش برای چاپ جدید این رمان درباره انتخاب عنوان جدید کتاب، «قرن روشنفکری»، به این مسئله اشاره کرده که ترجمه لغت به لغت عنوان اصلی «قرن روشناییها» است: «بر سر ترجمه نام این قرن یا عصر بحث بسیار است که من صلاحیت ورود به آن را ندارم.
این است که تعبیر دائرهالمعارف فارسی را برای عنوان آن، انتخاب کردم و آن را قرن روشنفکری نامیدم. عنوان ترجمه اول، (انفجار در کلیسای جامع) را مترجم انگلیسی به سلیقه خود انتخاب کرده بود، که اشارهای است به تابلویی که ذکرش در کتاب آمده و اشارهای است پوشیده، به انقلاب فرانسه، که نظام موجود را از هم پاشیده و بنای کلیسا را به هوا پراشیده است به این امید که با نظمی جدید و لابد بهتر، بر زمین بازنشیند…».
کارپانتیه که تباری فرانسوی-روسی دارد در ١٩٠۴ در هاوانا متولد شد و خیلی زود به عرصه مطبوعات وارد شد. او در ابتدای جوانیاش به سردبیری مهمترین مجله آن زمان کوبا رسید و در سال ١٩٢٧ بهدلیل فعالیتهایش و امضای بیانیه گروهی موسوم به گروه اقلیت به زندان افتاد. سالی بعد او به پاریس رفت و در آنجا بههمراه روبر دسنوس و آنتونن آرتو به اجرای برنامههای هنری و ادبی برای رادیو پرداخت. بعد از پیروزی انقلاب کوبا به رهبری کاسترو، کارپانتیه به کشورش برگشت. کارپانتیه پیش از آنکه داستانهای مهم خود را بنویسد در عرصه موسیقی فعال بود و اولین تاریخ موسیقی کوبا را نوشت و نیز قطعاتی برای باله و اپرا کمیک ساخت.
در بین آثار کارپانتیه، چهار رمان او آثاری مهم به شمار میروند که عبارتند از: «این جهان خاکی»، «مرز جدایی آبها»، «شکار آدم» و «قرن روشنفکری». حبیبی درباره کارپانتیه و آثارش توضیحاتی در ابتدای رمان نوشته که در بخشی از آن آمده: «کارپانتیه میان داستاننویسان بزرگ ویژگیهایی یگانه دارد. ازجمله به سبب آنکه در جزیره بزرگی از مجمعالجزایر آنتیل، در عرصه رویارویی دو شاخه بزرگ فرهنگ اروپایی، یعنی فرهنگ آنگلوساکسن از شمال و فرهنگ اسپانیایی از جنوب به دنیا آمده است. اما این اروپای نمادین به دو جهان دیگر نیز پشت داده است یکی جهان هندیشمردگان، یعنی بومیان آمریکا و دیگری عالم سیاهان، که از دوران بردهداری از آفریقا به آنجا آورده شدهاند و حامل روح شگفتآور جنگلهای طبیعی قاره ساحت و کرانه شطهای عظیم پررمز و رازند. کیفیت جهانشمولی فکر کارپانتیه که آثارش نماینده آناند از همینجاست».