این مقاله را به اشتراک بگذارید
اگر اتفاق غیرمنتظرهای رخ ندهد، رضا عطاران امسال برای چهارمین سال متوالی پولسازترین بازیگر سینمای ایران خواهد بود. بازیگری که امروز به جایگاهی رسیده که میتواند موفقیت تجاری هر فیلمی را تضمین کند. دیگر حتی فیلمهای غیرکمدی او مانند «دهلیز» و «استراحت مطلق» هم با اقبال تماشاگران روبهرو میشوند. عطاران که از اوایل دهه70 در سریال هال مختلف تلویزیونی از جمله «ساعت خوش» و «دنیای شیرین» دیده شد، سال ۷۶ با فیلم سینمایی «کلید ازدواج» وارد سینما شد.
نخستین فیلم رضا عطاران به موفقیت قابل ذکری نرسید. این بازیگر بعد از «کلید ازدواج» در دو فیلم و چند سریال دیگر هم ظاهر شد اما موفقیت او در سینما و تلویزیون توأمان بود. «خانهبهدوش»، «متهم گریخت» و «ترش و شیرین» سریالهایی بودند که روز به روز جایگاه عطاران را بین مردم تقویت کردند. همزمان فیلمهای او از جمله «کلاهی برای باران»، «توفیق اجباری» و «خروس جنگی» به پرفروشهای دوره خودشان تبدیل شدند، فیلمهایی که البته اغلب شان کیفیتی زیر استاندارد داشتند. سال ۸۷ اما پایان کار عطاران در تلویزیون بود و بعد از حواشی ای که برای سریال «بزنگاه» پیشآمد، او دیگر به سریالسازی برنگشت.
پایان کار عطاران در تلویزیون شروع یک دوره جدید برای او بود. او خیلی زود به پولسازترین بازیگر سینمای ایران تبدیل شد. «ورود آقایان ممنوع»، «اخلاقتو خوب کن»، «بیخودوبیجهت»، «اسب حیوان نجیبی است»، «کلاشینکف» و «طبقه حساس» هر یک تماشاگران زیادی را به سینما کشاندند. عطاران وقتی روی صندلی کارگردانی نشست، نشان داد هم سلیقه متفاوتی دارد و هم اینکه در مقام فیلمساز نیز در جذب مخاطب موفق عمل میکند. هرچند «خوابم میآد» و به خصوص «ردکارپت» بیش از هر چیز به واسطه حضور خود عطاران با استقبال مردم مواجه شدند. می توان گفت مهمترین دلیل فروختن بسیاری از این فیلمها عطاران بوده. او امسال سه فیلم بر پرده داشته که مجموع فروششان بالای ۱۰ میلیارد تومان شده است. میتوان با قاطعیت گفت هیچ بازیگری در سینمای امروز ایران به اندازه عطاران مورد توجه و علاقه مردم نیست. او ستاره بلامنازع سینمای ایران و برندی مطمئن و بی گفتوگو در گیشه است.
نگاهی به کارنامه عطاران نشان میدهد که او در سالهای اول حضورش در سینما، بیشتر در آثاری بازی کرده که منتقدان معمولا از آنها به عنوان کمدی سخیف یاد میکنند. با همین کمدیهای سطح پایین که اغلبشان نه متن خوبی داشتهاند و نه کارگردانی قابل اعتنایی، از عطاران به عنوان مهمترین عامل جذب مخاطب استفاده شده است.
در مورد این دوره کاری او میتوان به بهره گرفتن سینمای تجاری از موفقیت ستارهگون عطاران که در تلویزیون و با چند سریال موفق به دست آمده بود، اشاره کرد. اصلا پرسونای عطاران در سینما، ابتدا با همان کاراکتر «آدم بیکاره و علاف دوستداشتنی» که با سریالهای طنز متولد شده بود، شکل گرفت. در بین کمدیهای این دوره عطاران، گاهی سروکلهاش در فیلمی چون «نشانی» فریدون حسنپور هم پیدا میشود که نه مردم به تماشایش علاقه چندانی نشان دادند و نه منتقدان چنان که باید به آن پرداختهاند. در دوره اول کارنامه سینمایی عطاران، گاهی از او به عنوان نمک فیلم و مکملی برای فروش بیشتر بهره گرفته شده که شاید نمونه مثال زدنیاش «توفیق اجباری» باشد. حضور در کنار گذار به مثابه همان نقش آشنای وردست بامزه قهرمان که با کارهایش تماشاگر را میخنداند.
از نیمه دوم دهه ۸۰ هر چه جلوتر میآییم، هم تهیهکنندهها و کارگردانها به نقش و اهمیت رضا عطاران بیشتر واقف میشوند و هم خود او بیشتر قدر خودش را میداند. نتیجه این توجه توأمان افزایش توجه عمومی به عطاران است. در این سالها هر چه گذشت، عطاران محبوبتر و به تبع آن فیلمهایش پرفروشتر شد به طوری که از ابتدای دهه ۹۰ تا امروز، تقریبا میتوان گفت همه فیلمهای عطاران خوب فروختهاند.
با قاطعیت میتوان گفت اغلب این فیلمها، بدون عطاران خیلی کمتر از رقم کنونیشان میفروختند. او حالا منطبق با سرراستترین و شاید بتوان گفت درستترین تعریف از مفهوم «ستاره سینما» شده است، کسی که مردم در درجه اول برای دیدن او بلیت میخرند و به سینما میروند و تقریبا اطمینان دارند با تماشایش بر پرده نقرهای، لذت و سرخوشی را تجربه میکنند و اینکه فیلم چیست و چه ماجرایی دارد در درجه دوم اهمیت قرار دارد. مهم آقای ستاره است که همه دوستش دارند.
سینما