این مقاله را به اشتراک بگذارید
جای خالی اخلاق
مجتبی احمدی
در میان برنامههای تلویزیونی تقریباً این اولین بار است میان هنرمندان در عرصه نمایش (بازیگری، نویسندگی و…) یک اتفاق رقابتی صورت میگیرد و قرار است مردم و در واقع مخاطبان «خندوانه» با اعلام نظراتشان فرد برنده را معرفی کنند.
به هر حال امروز باید «خندوانه» را جزو برنامههای موفق تلویزیون قلمداد کرد و در روزگاری که مخاطب تلویزیون با رسانه فاصله پیدا کرده «خندوانه» با توجه به ساختار نو و سبک و سیاق جدیدش توانسته یک قدم پیشتر برود و به یک موفقیت منطقی دست پیدا کند.
سبک اجرای رامبد جوان، نیاز مخاطب به خندیدن، نوع خنده گرفتن از مخاطب، عروسک جناب خان، فضای برنامه، موضوعات طرح شده،گرافیک، ولههای جذاب و… را میتوان از عوامل موفقیت این برنامه تلویزیونی قلمداد کرد.
«خندوانه» در قدم اول از وجود اتاق فکری سود برد که پس از سالها برنامه سازی خوب میدانست امروز چه فاکتورهایی میتواند موفقیت یک برنامه را تضمین کند. به همین دلیل با سناریویی از پیش تعیین شده به سمت و سویی رفت تا در نظر مخاطب تلویزیون به سرعت جلوه کنند، و عملاً به نقطه عطف این روزهای تلویزیون تبدیل شود طوری که رئیس سازمان بر خود واجب دید همراه با معاونش به این برنامه تلویزیونی در امور سیما سری بزند، تا با این عمل رضایت سازمان و معاون سیما از «خندوانه» بر همگان مبرهن شود.
رامبد جوان پس از گذشت مدتی از شروع برنامهاش و حس اینکه نکند فضای تکراری به برنامه و مخاطبش لطمه وارد کند با تزریق چهره کمدی و اجرای لحظات مفرح تلاش کرد تا برنامه را در بالای نمودار جذابیت در جذب مخاطب حفظ کند حضور چهرههایی چون رضا شفیعی جم، بیژن بنفشه خواه و… مورد اقبال عموم قرار گرفت طوریکه این روند در شکل و شمایل مختلف با حضور افراد متفاوت در عرصه کمدی پی گرفته شد. تا اینکه تاکتیک بعدی رامبد جوان و عوامل برنامه «خندوانه» به سمت ایجاد رقابت میان کمدینهای تلویزیون و سینما «با رای مردم» برود.
بیش از اینکه اجرای چنین فکری سخت باشد باید قبول کرد ریسک نوع رقابت بود که سخت نمود میکرد. قرار دادن کمدینها در مقابل هم با یک زمان مشخص اجرای استند آپ کمدی و رای گیری از مخاطب برای پیدا کردن برنده میتوانست مشکل ساز باشد چون عملاً فرهنگ این ماجرا از قبل تخمین زده نشده بود. در واقع ما گاهی رقابت هنرمندان را در کنار هم و در یک مسابقه آشپزی دیده بودیم که برد و باخت در آن موثر نبود. اما «خندوانه» فرصتی بود که هر هنرمند در هر ژانر و حرفه تواناییهایش را بسنجد و عملاً نشان دهد چند مَرده حلاج است.
اتفاقی که نه انجام آن کار راحتی بود و نه شرکت در آن کار چندان آسانی به نظر میرسید. از انتخاب شرکت کنندگان و سبک جدول بندی مسابقه استندآپ کمدی «خندوانه» که بگذریم به خود رقابت و جذابیتهای بصری آن میرسیم که اتفاقا همراه با استقبال نقل محافل هم شد و توانست به عنوان یک برنامه تلویزیونی جریان ساز شود.
هنرمندان شرکت کننده نیز با شیوهها و سبکهای مختلفی که در این مقال به آن نمیپردازیم تواناییهایشان را به تصویر کشیدند. جالب اینکه برای تمام هنرمندان حاضر موضوع کاملاً جدی بود و هیچ یک با فکر و مشورت قبلی پای به این رقابت نگذاشته بودند. هر کدام به سراغ دانستههاو ندانستههایشان رفتند چرا که صحنه «خندوانه» فرصتی بود که باید از حیثیت حرفهای خود دفاع میکردند.
استندآپ کمدی «خندوانه» حتی میتوانست روی فعالیتهای آینده این هنرمندان موثر باشد پس به هیچ وجه با حضور در این مسابقه شوخی نکردند و تا دندان مسلح پای به این رقابت گذاشتند. هر کدام با حس کامل رقابت و فرار از باخت و میل به پیروزی برای اجرا قدم برداشتند و هیچ یک حضوری السویه در این برنامه نداشتند.
مراقب اخلاق باشیم!
اما ماجرا از وقتی به جاهای باریک رسید که این رقابت سالم و سلامت با عنوان استندآپ کمدی «خندوانه» رنگ و لعاب متفاوتی به خودش گرفت. اهمیت برنده شدن و فرار از شکست جزو اولویتها قرار گرفت و روی روند زندگی حرفهای برخی هنرمندان تاثیر گذاشت. کار به جایی رسید که فضای مجازی محلی شد برای کری خواندن طرفداران هر سوی رقابت و عملاً لحن ماجرا مقداری از خنده و خندیدن فاصله گرفت.
در واقع هنرمندان برای خنده و خنداندن مخاطب تلویزیون تلاش میکردند و طرفدارانشان در این رقابت کمی از لحن خنده فاصله داشتند و فضای مجازی پر شد از لحنهای زننده در این رقابت، طوری که از دور و نزدیک شنیده میشد که خود هنرمندان نیز از این الفاظ رضایت چندانی ندارند.
اینکه یک برنامه تلویزیونی بتواند تا این حد جریان ساز باشد جای تبریک به تلویزیون و عوامل برنامه دارد ولی مراقبت از نباختن اخلاق هم خودش جای بحث دارد.
چه خوب که توانایی افراد در این رقابت بیش از تواناییشان در فضای مجازی در پیروزیشان بر حریف موثر بود آن وقت دیگر بدون هیچ شک و شبههای میگفتی فلانی برنده شد چون خوب بود. چون یک استندآپ کمدی جذاب با رعایت الفبای این هنر جهانی را به نمایش گذاشت. قصهای شاید جدی را در یک فضای جذاب با کمک تکنیک بیان و حتی بدن به تصویر کشیدن و روایت کمدی داشتن، طوری که در آن مخاطب با قرار گرفتن در فضا بخندد، حتماًکار سختی است و انجام آن حتماً کار هر کسی نیست، اما چرا باید ما مسیری را که در حال درست طی کردن هستیم به خاکی بکشانیم. اینکه بشنویم فلان هنرمند میگوید:
ـ من به فضای مجازی باختم
دیگری بگوید: ـ مگر میشود یک نفر با اولین حضور تلویزیونیاش این همه رای بگیرد و…
نظرات متفاوت بود اما آنچه بد نیست مورد توجه قرار بگیرد این است که استندآپ کمدی «خندوانه» محلی بود برای حضور هنرمندان محبوب کشور حتی در مقام نویسنده، که به یکباره با موج رقابت غیراخلاقی از سوی طرفداران که شاید از نزدیکان این هنرمندان هم هدایت میشدند رنگ و لعاب اتفاق را تا حدودی تغییر داد. استفاده از نمایههای سیاسی برای پایین آوردن رأی یک هنرمند، اهانت و توهین به یکی برای پیروزی دیگری، چاره تراشی برای شکست یکی در رقابت با دیگری، اتفاقی بود که در فضای مجازی و جامعه نشان داد ما خیلی ظرفیت رقابت سالم را نداریم.
واقعاً ای کاش تمهیدی اندیشیده میشد تا ما به قدرت و توانایی هنرمند رای میدادیم و او را در صحنه رقابت پیروز اعلام میکردیم. اما پای حیثیت حرفهای که به میان آمد عملا شکست در آن تلختر به نظر میرسد و…
اگر قرار است برنامهای با این خصوصیات ادامه پیدا کند و کمدینهای معروف و محبوب کشور رو در روی یکدیگر از هنر خود مایه بگذارند یادمان باشد سخت و محکم مراقب اخلاق باشیم که از دست رفتن آن به نفع هیچکس نیست.
بد نیست هنرمندان که خود را از ماجراهای تبلیغاتی موجود در فضای مجازی بری میدانند از طریق شبکههای مجازی و صفحات اینستاگرام و… اعلام کنند واقعاً هدف از حضورشان در این برنامه خندیدن و خنداندن بوده و پیروزی بر یک همکار با هر قیمتی نمیتواند دلیل اصلی این حضور باشد. اگرچه اصولاً رقابت سالم یک شعار است که در یک دورویی رقابتی نمیتوان به سلامت آن، رأی کامل داد اما بد نیست در این خصوص خود هنرمندان مراقبت کنند از آنچه در این مسیر میتواند اخلاق را تحت شعاع قرار دهد. پیروزی ارزشمند است و حتی میتواند روی فعالیت حرفهای هنرمند تاثیر بگذارد ولی نه به هر قیمتی…