این مقاله را به اشتراک بگذارید
نامه هایی از ویلیام فاکنر
از ویلیام فاکنر نویسنده رمان معروف خشم و هیاهو نامه هایی به جامانده است که در بیشتر آنها او درباره کتاب هایش حرف می زند این نامه ها تا حدی می تواند خواننده را با چگونگی کار این نویسنده معروف آشنا کند.
در این نامه ها بیش از هر چیز می توان وسواس فاکنر را در مورد چاپ کتاب هایش احساس کرد و این که او در عین دقت و وسواسی که نسبت به کارهایش داشت گاه نوشتن چند اثر را با هم ادامه می داد .این نامه ها از متن انگلیسی به فارسی برگردانده شده است. به همین دلیل نیز دراین نوشتار به جای فالکنر که آشنا تر است فاکنر آمده است زیرا در زبان انگلیسی نام این نویسنده فاکنر تلفظ می شود و من هم این را در برگردان فارسی رعایت کرده ام.
مترجم سیما سودخواه
به هوریس لیورایت، نیویورک ۱۶ اکتبر ۱۹۷۲
آقای لیورایت عزیز،
سرانجام کتاب مورد نظر را نوشتم و به جرات می گویم که هر کتاب دیگری در برابرش هیچ است. به نظرم جالب ترین و بهترین کتابی است که امسال به دست شما یا هر ناشر دیگری می رسد. روز دوشنبه آن را با پست برایتان می فرستم.
پیشنهادی هم درباره نسخه پردازتان دارم. لطفا به کارش نظارتی بکنید و یک جوری با زبان خوش به او تذکراتی بدهید مزخرفات مرا با نقطه، ویرگول، و .. اضافی خراب می کند هر چقدر می تواند گیومه و ویرگول مجانی داخل نوشته هایم می ریزد که هیچ احتیاجی به آنها ندارم.
من فکر می کنم حتی کسی که عنوان پاداش سرباز را روی داستان قبلی ام گذاشته بتواند عنوانی هم برای این داستان انتخاب کند.
با تقدیم احترامات ویلیام فالکنر
ضمنا درباره روکش کتاب هم نظری دارم طرحش را می کشم و در اولین فرصت برایتان می فرستم.
۳۰ نوامبر ۱۹۷۲
آقای لیوریت عزیز ،
خیلی بد شد که از ساتوریس خوششان نیامد اگر نمی خواهید طبق قراری که تابستان گذشته گذاشتیم که در ازای پرداخت بیست هزار دلار داستانم را چاپ کند لطفا به خودم برگردانید تا به کس دیگری بسپارم من هنوز معتقدم این کتاب کتابی است که اسم مرا به عنوان نویسنده ثبت می کند.
در حال حاضر گه گاهی روی کتابی کار می کنم که سه چهار سال دیگر کار می برد، کتاب دیگری را هم شروع کرده ام که فکر می کنم تا بهار تمامش کنم. پس اگر تصمیم ندارید کتابم را به ازای مبلغ پیشنهادی چاپ کنید هر چه زودتر به من اطلاع دهید.
ویلیام فاکنر
به خانم والتر بی. مک لین
عمه بامای عزیز ؛
هارکورت بریس و کو کتابم را از لیورایت خریدند. با آنها کار کردن خیلی برایم بهتر است ماه فوریه کتاب منتشر می شود.
و اما یک کتاب دیگر عجیب تر از هر کتابی که تا حالا خوانده ام فکر نمی کنم تا ۱۰ دیگر هم کسی آن را چاپ کند. هارکورت قسم خورده این کار را بکند اما من باور نمی کنم.
طبق معمول اوقات خوشی ندارم از اینجا متنفرم .
ویلیام فاکنر
به آلفرد هارکورت، نیویورک
۱۸ فوریه ۱۹۲۹
آقای هارکوت عزیز
ساتوریس خیلی زود و به موقع به دستم رسید. ظاهر کتاب را خیلی پسندیدم اگر اجازه بدهید در همین فرصت از شما و همکارانتان تشکر کنم. تصمیم داشتم زودتر از اینها نامه تشکرآمیزی برایتان بنویسم اما درگیر رمان دیگری شدم و فرصت این کار را پیدا نکردم.
و اما درباره دست نویس خشم و هیاهو. خمه چیز خوب پیش می رود. باور نمی کردم کسی آن را چاپ کند و قصد هم نداشتم به سراغ کسی بروم. یک بارکه با «هال» درباره این کتاب صحبت کردم از من خواست چاپش را به او بسپارم دلیل اینکه من هم موافقت کردم بیش از هر چیز دیگر کنجکاوی بود. متاسفم که قرار نشد شما با هم این کار را انجام دهید. از اینکه کتاب را به او تحویل دادید متشکرم.
ارادتمند
ویلیام فاکنر
به بن واسون ، نیویورک
اوایل تابستان ۱۹۲۹
بن عزیز
از نامه ات متشکرم
نمونه چاپی خشم و هیاهو به دستم رسید به نظرم خوب نبود و طبق نسخه دست نویس اصلاحش کردم. علاوه بر قسمت های قبلی قسمت هایی را که هم در این نمونه موقع دوباره خواندن ابهام هایی داشت ایتالیک کردم.
پیشنهاد تغییر (ایتالیک) را به دلیل اینکه با ایتالیک ها فقط دو تاریخ مشخص می شود نمی پذیرم. به دو علت: اول اینکه فکر می کنم ایجاد فاصله در داخل متن بیشتر از این چیزی را روشن کند . دوم اینکه با حروف ایتالیک بیشتر از چهار تاریخ در داستان مشخص می شود. بعضی از آنها را الان به خاطر دارم: ۱- دامودی میمرد بنجی سه ساله است. ۲- اسم او تغییر میکند پنج ساله است. ۳- عروسی کدی او چهارده ساله است. ۴- مرگ کوئنتین. ۵- مرگ پدرش. ۶- دیدار از گورستان در هیجده سالگی ۷- زمان نقل داستان ۳۳ ساله است. اینها تنها تعدادی از تاریخ هاست که به یاد می آورم بنابراین دلیل شما خود به خود باطل می شود.
اما دلیل اصلی این است که هر گسستگی ای در متن کتاب داستان را کم می کند و چون چرخش فکری بنجی ذهنی است یعنی درذهن اواتفاق می افتد و نه در برابر چشم خواننده تصویر عینی و واقعی در اینجا باید به صورت یک کل به هم پیوسته باشد. به نظر من ایتالیک ها برای اینکه آشفتگی فکری بنجی را به خواننده نشان دهد لازم است آشفتگی بی وقفه آدم کند ذهنی که به ظاهر انسجام و نظمی منطقی بر آن حاکم است. برای رسیدن به این هدف اگر در متن گسستگی و فاصله ایجاد کنیم برای هر چرخش فکری بنجی باید توضیحی نیز آورده شود. همان طور که با شما و هال آن روز صحبت کردم دوست داشتم کیفیت چاپ خوب باشد. اما به این شکلی که دست من است اصلا راضی کننده نیست خیلی بی روح و کسالت آور است. فکر می کنم چاپش خوب دربیاید بهتر است بعضی از بخش ها از جلمه قسمت هایی که با حروف ایتالیک نوشته شده باید دوباره نشانه گذاری شود. لطفا به این موضوع توجه کنید چون یکپارچگی این قسمت ها باید حفظ شود. چیزی هم به نسخه دست نویس اضافه نکنید می دانم حس نیت داردی اما لطفا طبق گفته من عمل کنید .دو سه تغییری که داده بودید پاک کردم.
اینجا کنار ساحل خیلی قشنگ است. شنا و ماهیگیری می کنم و گاهی هم قایقرانی. استل هم سلام می رساند.
امیدوارم بیشتر درباره کتاب فکر کنید و پیشنهاد های بهتری بدهید. استدلال قبلی تان که رد شد. من ایرانیک ها را به عمد هم برای توصیف صحنه های واقعی به کار بردم و هم خاطراتی که در ذهن بنجی زنده می شود و قصدم این نبوده که نشان دهم اتفاق ها در تاریخ های متفاوتی رخ داده اند بلکه صرفا می خواستم به خواننده مجال بدهم در چرخش فکر بنجی وارد شود. مطمئنا شما متوجه این نکات شده اید.
1 Comment
ناشناس
خوب بود شما هم تو ترجمه / چاپ این نامهها دقت میکردین.