این مقاله را به اشتراک بگذارید
گوته و دیوان غربی- شرقی
هجرت
دو دهه پایانی عمر طولانی یوهان ولفگانگ فونگوته، شاعر و نویسنده و نماد دوران کلاسیک آلمان، با رواج شرقگرایی مقارن بود و تأثیر این وضعیت خاصه در رمان آخر او، «سالهای سیر و سلوک ویلهم مایستر»، دیده میشود. این تأثیر همچنین در دیگر شاهکار او یعنی «دیوان غربی- شرقی» هم قابل ردیابی است. این کتاب نیز مربوط به سالهای آخر آفرینندگی گوته است و جهانوطنی او در این اثر بهروشنی مشاهده میشود. آشنایی گوته اما با فرهنگ و ادبیات شرقی به دوران کودکی او برمیگردد، آنجا که او بهواسطه قصص تورات، سفرنامههای مختلف و افسانههای هزارویکشب تصویری از شرق را در ذهنش ساخته بود.
«دیوان غربی- شرقی» جدا از اهمیت ادبیاش به دلیل دیگری هم در ایران مشهور است و آن تأثیری است که اشعار و جهانبینی حافظ در این دیوان گذاشته است. گوته در سال ١٨١۴ با متن کاملی از دیوان حافظ به ترجمه ژزف هامر فون پورگشتال آشنا میشود و اگرچه این ترجمهای پراشتباه بود اما گوته با همین ترجمه دستوپاشکسته نیز به اهمیت اشعار حافظ پی میبرد. مواجهه گوته با اشعار حافظ چنان عمقی مییابد که او در کوتاهزمانی سه مجموعه خطاب به حافظ میسراید و سپس به مطالعه بیشتر در ادبیات و تاریخ شرق و خاصه ایران میپردازد و در زمانی کمتر از یکسالونیم تعداد دفترهای شعر شرقیاش را به دوازده میرساند. این مجموعه اما در ابتدا با استقبالی روبهرو نشد و بااینحال گوته آنچنان تحتتأثیر شعر شرقی و مشخصا حافظ بود که به کارش ادامه داد و برای شناساندن مجموعه شعرهای شرقیاش، پژوهشهایی درباره فرهنگ ایران انجام داد و پیوستی با عنوان «یادداشتها و مقالات برای درک بهتر دیوان» برای دفتر شعرهای شرقیاش نوشت. بهاینترتیب «دیوان غربی- شرقی» شامل دو بخش عمده است: یکی دربرگیرنده حدود ٢۵٠ قطعه شعر است و بزرگترین دفتر تغزلی گوته بهشمار میرود و دیگری که شامل تقریبا ۶٠ مقاله درباره تاریخ و فرهنگ و ادبیات ایران است. دیوان او اما بخش دیگری هم دارد که آن شعرهایی است که گوته بعد از انتشار دیوان اما در همان حالوهوا سروده بود. این اشعار پس از مرگ گوته جمعآوری شدند و در دیوان او جای گرفتند. محمود حدادی چندسال پیش ترجمه کاملی از «دیوان غربی- شرقی» به دست داد و در بخشی از یادداشت ابتدایی کتاب درباره این اثر کلاسیک نوشته بود: «دیوان گوته مفصلترین دفتر شعر عمر او و همزمان ثمره تلاش این شاعر آلمانی در راه پایهگذاری ادبیات نوجهانی در طلیعه جهانیشدن رابطه ملتهتس، و برابرنهاد او در پیش پدیده جهانگیر استعمار. دفترهای دوازدهگانه این دیوان هرکدام در کنار عنوان آلمانی یک عنوان فارسی، یا عربی هم دارند و شاید هم در تنوع، الگویشان نظام سال با ماهها و فصلهایش باشد، چراکه مثل فصلها، هرباره یک خویشاوندی و همجواری سهگانه در آنها به چشم میخورد. مغنینامه، حافظنامه و عشقنامه، یعنی سه دفتر اول، بیش از همه از شیوه حافظ تأثیر گرفتهاند، در پی آنها سه دفتر نظارهگری و باریکاندیشی، یعنی تفکرنامه، رنجنامه و حکمتنامه میآیند و سپس دفترهای تیمورنامه، زلیخانامه و ساقینامه که پیوستگیشان در عملگرایی و پویندگی است، و سرانجام مجموعه سهگانه آخر، یعنی مثلنامه، فارسینامه و خلدنامه با موضوع مشترک دین و ملکوت». ویژگی مقالات گوته که پیوست اشعار دیوان است، وجه تحلیلی آنهاست و ازاینرو این مقالات او نیز حائزاهمیتند. این نوشتههای گوته بهجز فرهنگ و تاریخ ایران، به فرهنگ آسیا و ادیان کهن نیز پرداختهاند و نگاهی جامعهشناسانه نیز در آنها قابل ردیابی است.
شرق