این مقاله را به اشتراک بگذارید
نفوذ «شورای راهبردی به قلب «هفت»»
شورای راهبردی اینجا، شورای راهبردی آنجا، شورای راهبردی همهجا. اینروزها درحالیکه بحث سینمای ورشکسته ایران نقل محافل شده و بسیاری از سینماگران به فکر چارهجویی افتادهاند و تلاش میکنند راهحلهایی برای برونرفت از این بحران پیشنهاد بدهند، شورای راهبردی تحقیق و توسعه سینمای ایران نیز دستبهکار شده و تز «جدایی دولت از سینما» را مطرح کرده است. این شورا که متشکل از چهرههایی چون فرهاد اصلانی، بهروز افخمی، مسعود جعفریجوزانی، محمدعلی حسیننژاد، سیدشهاب حسینی، پوران درخشنده، سیدضیاءالدین دری، علیرضا رئیسیان، سیدجمال ساداتیان، منوچهر شاهسواری، رسول صدرعاملی، مهدی فخیمزاده، فرامرز قریبیان، مهدی کرمپور، رضا کیانیان، علی معلم، مجید میرفخرایی و سیدضیاء هاشمی است، مدتی قبل در بیانیهای نسبت به سینمای ورشکسته ایران اعلام نگرانی کرد و پیشنهادهایی برای خروج از این بحران داد و تأکید کرد: «صلاح ما و سینمای جمهوری اسلامی این است که دولت دخالت مستقیم در تولیدات سینمایی نداشته باشد». اما پنجشنبهشب میزگردی در شبکه خبر درباره رابطه میان دولت و سینما با حضور مسعود جعفریجوزانی و حبیب اسماعیلی برگزار شد. این میزگرد برنامه شهرفرنگ به سردبیری و اجرای حمیدرضا مدقق، به تشریح این دو فیلمساز از اوضاعواحوال ورشکسته سینمای عموما دولتی ایران گذشت و پس از آن راهحلهای متناقضی درباب حضور یا عدم حضور دولت در سینما، عنوان شد. به فاصله یک روز بعد از این میزگرد، بهروز افخمی و علی معلم نیز درباره موضوعی مشابه میزگردی برگزار کردند. میهمانان این دو برنامه که از اعضای شورای راهبردی بودند همان تز جدایی دولت از سینما را مطرح کردند تا شائبه نفوذ این شورا به قلب برنامه هفت تقویت شود. در همین زمینه حسن برزیده، کارگردان، در گفتوگو با «شرق» درباره فعالیتهای اخیر این شورا گفت: «درمجموع همه میدانیم که حمایت دولت باید بهمرور از سینما کم شود. ظاهرا این برنامهای است که برای طولانیمدت طراحی شده است و بخش خصوصی باید در این زمینه فعالتر شود. با همه اینها معتقدم که هر کاری باید در زمان خودش اتفاق بیفتد و باید به این فکر کرد که استقلال سینمایی که از آن یاد میکنیم چطور باید به دست بیاید؟ تعریف ما از سینماداری چیست و آیا درحالحاضر کنترل درستی روی آن داریم؟ در این زمینه گاهی تخلفات عجیبی اتفاق میافتد و اموال تهیهکننده به تاراج میرود و مکانیسم درستی برای کنترل آن وجود ندارد». او در بخش دیگری از این گفتوگو ادامه داد: «چطور میتوان در بخشهای مختلف مثل بخش آموزش یا حتی ساخت فیلم کمک کرد؟ خصوصا فیلمهایی که باید در جهت حفظ امنیت ملی ساخته شوند که اتفاقا باید در مورد آنها هزینه کند؛ همانطور که در تمام دنیا از جمله آمریکا متداول است. اما سؤال من اینجاست که اگر هنرمند مستقل بخواهد حرف بزند و فیلمی بسازد که در آن درباره مشکلات جامعه صحبت کند یا از دزدیهای کلان اقتصادی کشور انتقاد کند یا حتی عاشقانهای شریف بسازد چطور باید حرف بزند و فیلم بسازد؟» او ادامه داد: فیلمی مثل «رستاخیز» که حجت شرعی مبنیبر عدم اکران آن وجود ندارد نمیتواند نمایش داده شود و اگر شرایط بهگونهای پیش برود که نتوان فیلم خوب و باکیفیت ساخت و سینمارفتن برای مردم جدی نشود چطور میتوان برای سینمای ایران جبران خسارت کرد؟ میتوان فیلمهای کمقیمت و جذاب ساخت اما حتی این دسته از فیلمها نیز با دخالت دولت ممکن است به سرانجام نرسند و با دخالتهایی که فاقد هرگونه حجت شرعی است کار را به بیراهه بکشانند. برزیده در بخش دیگری از صحبتهایش درباره نظرات شورای راهبردی سینما در چندروز اخیر نیز گفت: همه سینماگران در طی این سالها با وجود شرایط اقتصادی بیمار از امکانات دولتی استفاده کردهاند حتی کسانی که این روزها منتقد این رفتار هستند. مطرحکردن این حرف دلیل بر خطابودن آن نیست. اما بهشرطی که اگر برای وضع چنین قانونی تلاش میشود بعد از آن عدهای استثنا قائل نشوند و این قانون برای همه قابلاجرا باشد. او در پایان افزود: «باز هم تأکید میکنم که شاید زمان مناسبی برای مطرحکردن این ایده از سمت شورای راهبردی سینما نیست و در شرایطی که دولت قادر به تأمین نیازهای سینماگران نیست شاید حمایت از این قانون را بتوان بهانهای برای وزارت ارشاد دانست».