این مقاله را به اشتراک بگذارید
تازه ای شاعران امروز
مدتی است که تعدادی مجموعه شعر تازه ایرانی به چاپ رسیده است؛ مجموعه شعرهایی از شهاب مقربین، بهاره رضایی، داریوش معمار، فردین نظری، مهدی مظفریساوجی که همگی در مجموعه «جهان تازه شعر» نشر چشمه منتشر شدهاند. درادامه مروری کوتاه بر این دفترهای شعر شده است:
«تیکتاک قدمهات» از تازهترین دفتر شعرهای شهاب مقربین است که در نشر چشمه منتشر شده است. این مجموعه ۴۴ شعر کوتاه را دربر گرفته که برخی شعرها سه، چهار سطر بیشتر ندارند. شعرهای این مجموعه اگرچه غالبا زبانی ساده دارند اما گاه بازیهای لفظی با زبان در آنها دیده میشود. همچنین در اکثر شعرها از کلمات هموزن و قافیه استفاده شده و نوعی طنز هم میتوان در برخی از آنها دید. در یکی از شعرهای این مجموعه با عنوان «من قدیمی بودم…» میخوانیم: «من قدیمی بودم/ پلی/ با سیوسه چشم/ گریان/ از من که میگذشتی/ قصری/ آتش گرفته/ مقبرهی پادشاهان/ که هرم سینهی بردهها هنوز/ درونش زبانه میکشد/ دیواری/ چینخورده گِرد پیلهی خودم/ کنار جادهی پروانههای مرده/ افسوس/ حتا نسیمِ بالِ پروانهای میشد/ بهحالم بیاورد/ من قدیمی بودم/ تو فردا/ از من که میگذری/ از حالم چه میدانی؟» عناوین تعدادی دیگر از شعرهای این مجموعه عبارتند از: جرم من آن بود، انجام قصه را بگو، سرگردانتر از زمینم، پیر میشوم، اگر دری میان ما بود، همچون جنگجویی زخمخورده، جوهر این قلم تمام شده و… . شهاب مقربین که اولین دفتر شعرش را در اواخر دهه پنجاه به چاپ رسانده بود، در مجموعه «تیکتاک قدمهات» شعرهایی از اواخر دهه هشتاد تا سال ٩٢ را گرد آورده است. «اندوه پروازها»، «گامهای تاریک و روشن»، «کلمات چون دقیقهها»، «کنار جادهی بنفش،کودکیام را دیدم»، «رویاهای کاغذیام»، «این دفتر را باد ورق خواهد زد»، «سوتزدن در تاریکی» و «کسی به در کوبید» از دیگر مجموعه شعرهای منتشرشده مقربین هستند.
«بیوهمرگی تهران» مجموعه شعر تازهای است از بهاره رضایی که پیشتر دفتر شعرهای دیگری مثل «تشریفات» و «خدا خواب تازهتری برایم دیده است» از او منتشر شده بود. «بیوهمرگی تهران» شامل حدودا بیست شعر است که در بیشتر آنها دنیای درونی شاعر با وضعیت پیرامونی او درآمیخته است. در ابتدای کتاب چند سطری دیده میشود که به نوعی در پیوند با عنوان کتاب و شعرهای منتشر شده در آن است: «شنود کلاغها مدام بود این سالها/ من بودم و بلوار مادام الیزابت/ که بیست سال پیرتر شده بود/ مانیتور میشدیم هر روز/ و تهران به نواحی ناممکنی/ در ذهن من ختم میشد/ که بیوهمرگیاش به تعویق میافتاد!». در برخی شعرهای این مجموعه اتفاقات و حوادث امروز دیده میشود و گاه بحرانهای پیرامونی با بحرانهای درونی راوی درهمتنیده است. برای مثال در یکی از شعرهای این مجموعه با عنوان «حضور و غیاب انسانی» میخوانیم: «میکوبم/ میکوبم/ به در و دیوار/ میکوبم خودم را./ نک میزنم/ به خودم./ وطنم/ زندان تنم!/ دارکوبی در قفسم این روزها./ که بحران خاورمیانه را/ بستن تنگهی هرمز/ بهار عربی میکند!/ صدای شلیک میآید مدام./ جهان سرد و زخمیست./ میآیی/ میروی/ میآیی/ میروی/ و روی عمود متلاشی من/ دست میکشی./ قائمه/ پای این بازی/ پرگار کوچکی شده بودم./ نک میزنم/ به خودم./ وطنم؛/ زندان تنم!/ دارکوب کوچکی/ خودزنی میکند/ این روزها».
«کتاب بیهودگی» نیز مجموعه شعر جدیدی است از داریوش معمار که نشر چشمه آن را به چاپ رسانده است. «کتاب بیهودگی» حدود ۴۵ شعر را دربر گرفته، شعرهایی که مربوط به چند سال اخیرند. حالوهوای مجموعه شعرهای قبلی معمار مثل «اصطبل» و «خواهرخوانده» در شعرهای این مجموعه هم دیده میشود و البته شعرهای «کتاب بیهودگی» غالبا فضایی عاشقانه دارند و در برخی از آنها مسائل اجتماعی هم دیده میشود. رزمندگان، رادیو صدای آزادی، زمین بایر، روزنههای بیداری، و هیچ، چهرهها، فکرهای شبانه، سرگردانیها، سبک ما، شکستخوردگان، مرگ کارگری، آواره، سرانجام و… عناوین تعدادی از شعرهای این مجموعه است. در بخشی از شعر «مرگ کارگری» که از شعرهای بلندتر این مجموعه است، میخوانیم: «برنمیگردند پس از انفجار،/ رفتن از زمین به آسمان،/ بال گرفتن، پودر شدن/ بدون بدن، بدون تن همیشگی/ برنمیگردند آن چند نفر/ همین است خوبی اینطور رفتن/ مرمت لولههای کارخانه (خدای کشتار)/ تکهتکه کرد آنها را/ این چیز کمی نیست!/ مانند نسیمی در تابستان، گذشتهاند/ از محاصرهی آهنها، به دریا، به اعماق آب/ خاکستر شکستخورده نبودند،/ آتشکار کارخانه بودند…». «چنین گفت فردین» عنوان مجموعه شعری است از فردین نظری که این کتاب نیز در مجموعه «جهان تازه شعر» نشر چشمه منتشر شده است. این دفتر حدود هفتاد شعر را دربر گرفته و آخرین شعر مجموعه به بهمنماه ١٣٩٢ برمیگردد. شعرهای این مجموعه، بهجز چندتایی، نامی ندارند و کتاب نیز فهرستی ندارد. بخشی از شعرهای این مجموعه فضایی عاشقانه دارند و در برخی دیگر از شعرها نوعی تندی و تلخی دیده میشود. در یکی از شعرهای این مجموعه میخوانیم: «های آزادی،/ های آزادی،/ به آغوشت میکشم/ در غروب غمگین یک پنجشنبه/ در غروب غمگین یک خیابان/ در غروب غمگین یک اتاق…».
مجموعه شعر جدید مهدی مظفریساوجی در «جهان تازه شعر» نشر چشمه، «بیمارستان» نام دارد که شعرهای سالهای ١٣٩٠ تا ١٣٩٣ ساوجی را دربر گرفته. در این دفتر حدود ۴٠ شعر منتشر شده که مانند دفتر شعرهای قبلی مظفریساوجی شعرهایی سپید هستند. شعرهای این مجموعه با مضامینی عاشقانه و اجتماعی سروده شدهاند و زبان شعرها زبانی ساده است. در یکی از شعرهای کوتاهتر این مجموعه میخوانیم: «از باد/ چند شاخهی شکسته بهجا خواهد ماند/ از آتش/ خاطرهی سایههای سرگردان/ در ذهن دیوارها/ از آب/ ردپایی خشک بهجا خواهد ماند/ و از خاک/ چند تکه استخوان و/ بقایای یک زندگی». پیش از این کتابهای دیگری از مظفریساوجی مثل گزیده شعرهایی به نام «زندگی چیزی کم دارد» و گفتوگوهای طولانی او با سیمین بهبهانی منتشر شده بود.
شرق