این مقاله را به اشتراک بگذارید
هنرمندان مختلف در حرکتی خودجوش به حمایت از «فیتیله»ایها پرداختند
یک اشتباه بود، لطفا ببخشید!
عیسی علوی
از روز جمعه تا امروز گروه «فیتیله» درگیر حاشیهای شد که در طی فعالیت ٢۴سالهاش در تلویزیون بیسابقه بود. پخش یک آیتم حاوی یکسری شوخی نامناسب که با زبان آذری ادا شد، متاسفانه توهین به هموطنان آذریزبان تلقی شد و یکسری هیاهو از سوی برخی چهرهها در ساعات اولیه پس از پخش برنامه باعث شد ناگهان ماجرا آنقدر ابعاد گستردهای پیدا کند که با گذشت ۶ روز از این ماجرا نهتنها تب آن فروکش نکرده است، حتی اگر برخی درایتها نبود، میتوانست تبدیل به یک بحران اجتماعی عمومی شود. هر چند که تا الان هم ماجرا کم از یک بحران پیدا نکرده اما در این مدت غمانگیزترین اتفاق برخوردهایی بود که مدیریت تلویزیون و برخی چهرهها با عوامل «فیتیله» کردند. درست است که رئیس سازمان صداوسیما و معاون سیما شخصا به دلیل این اتفاق از مردم آذریزبان عذرخواهی کردند اما مدام در صحبتهایشان از برخورد جدی، قاطع و سختگیرانه با عوامل برنامه خبر میدادند. این وسط محمد مسلمی، علی فروتن و حمید گلی بهعنوان عمو فیتیلهایها و تهیهکننده برنامه که اصلا باورشان نمیشد که ابعاد این مسأله تا این اندازه گسترده شود، مدام در رسانههای مختلف به عذرخواهیهای رسمی از مردم آذریزبان پرداختند ولی تا امروز فایدهای نداشته و برخی شیطنتها باعث شده که این ماجرا همچنان ادامه پیدا کند.
تداوم این حاشیه باعث شد که بسیاری از چهرههای هنری به شکلهای مختلف دست به حمایت از عموهای فیتیلهای بپردازند و از مردم آذریزبان بخواهند در این موقعیت که همه به دنبال بحثهای حاشیهای و اختلافافکن بین قومیتهای موجود در ایران هستند، با درایت و بزرگواری این خطا را ببخشند. جو راه انداخته شده برای فیتیلهایها به اشکال مختلف بوده است، بعضیها مثل محمد سلوکی عکسهایی از این ٣ نفر را در موقعیتهای مختلف کمکرسانی اجتماعی مثل عیادت از کودکان بیماران، عیادت از بیماران، حمایت از کودکان کار و تصاویری از فعالیتهای خیرخواهانه آنها را منتشر کردهاند و در آنها از مردم خواستهاند نسبت به این چهرههایی که همیشه دست به خیر داشتهاند، کمی منصفانهتر و با سعهصدر بیشتری برخورد کنند. عدهای هم با نگارش متون مختلف یا اختصاص بخشی از گفتوگوی خودشان به این مقوله حمایت خود را از این گروه هنری اعلام کرده و از آذریزبانهای عزیز خواستهاند که با کمی مهربانی فشار وارد شده به این گروه را کمتر کنند. خصوصا که هر ٣ نفر متعلق به ٣ قوم لر، ترک و گیلک هستند و حرکت آنها نه از روی توهین بلکه به علت یک اشتباهی پیش آمده که کاملا قابل گذشت و رفع مشکل است. به قول محمد مسلمی: «همه ما اشتباه میکنیم و گل بیعیب خداست» اما از بین انبوهی از این حمایتهای ریز و درشت چند حمایت نوشتاری جالب و قابل تأمل را برایتان انتخاب کردیم.
شما ببخشید!
یدالله صمدی کارگردان آذریزبان سریال «شوق پرواز» که این روزها فیلم «پدر آن دیگری» را هم بر پرده سینما دارد در گفتوگو با خبر آنلاین گفته:
«وقتی یک نفر به سهو ندانسته و بدون آگاهی از فرهنگ آذربایجان، چیزی بگوید به مردم این منطقه برمیخورد اما آذریها به همان اندازهای که مرد هستند و عکسالعمل نشان میدهند، میتوانند بخشش هم نشان دهند. (خطاب به مردم آذربایجان) شما به بزرگواری خودتان ببخشید. به عنوان هدیه به مردم شریف آذربایجان این نوید را میدهم که فیلم «پدر آن دیگری» را که یک قصه کاملا فارسی است که در تهران میگذرد، به آذری دوبله کردم و بهزودی در سینماهای شهرهای آذریزبان به زبان آذری اکران خواهد شد.»
یادش بهخیر
مهراب قاسمخانی در یک یادداشت خواندنی واکنش جالبی به این اتفاق نشان داده، واکنشی که به نظر تأمل کردن بر آن نیاز عمده بسیاری از مردم است: «یادش به خیر. یه زمانهایی بود که همه اینجا همدیگه رو دوست داشتن. نه جایگاه اجتماعى مهم بود، نه وضع مالى، نه اعتقادات و نه قومیتها. همهمون داشتیم کنار هم زندگى میکردیم و حال میکردیم. شوخى میکردیم و جوک میگفتیم، ولى به هم اطمینان داشتیم چون دوست داشتیم همو. همه قومیتها و لهجهها توى نمایشهاى تلویزیونى کنار هم زندگى میکردن و با هم شوخى میکردن. رادیو که کلا روى لهجه میچرخید. همهمون«صبح جمعه با شما» رو گوش میکردیم و دوسش داشتیم. شخصیتهاى ترک و لر و شمالى و جنوبى و تهرانى و اصفهانى و شیرازى کنار هم داشتن زندگى میکردن و جوک میگفتن و با هم شوخى میکردن و به هیچکسى هم برنمیخورد. چون میدونستیم دوست داریم همو. به هم اطمینان داشتیم. ما و شما نداشتیم. همهمون ما بودیم. براساس قومیت دوستامون رو انتخاب نمیکردیم. براساس قومیت ازدواج نمیکردیم. اینجورى تربیت شده بودیم. اینجورى بهمون یاد داده بودن. توى خونمون بود… یادش بهخیر. الان دیگه دوست نداریم همو. به هم اطمینان نداریم. مرزبندى میکنیم. خودى و غیرخودى داریم. دیگه ما نیستیم. دیگه دوست و صمیمى نیستیم. شوخى نداریم با هم. بهمون برمیخوره. دیگه مدتهاست توى تلویزیون و رادیو کنار هم نمیشینیم. علیه هم کمپین راه میاندازیم. از هم شکایت میکنیم. به هم فحش میدیم. وارد مسابقهاى شدیم که هر کى تنفر بیشترى داشته باشه و بیشتر بهش بربخوره غیورتره. مطمئنم که توى این مسابقه هیچ برندهاى وجود نداره. آخرش همهمون میبازیم… یادش بهخیر…»
بخشش جزیی از مسلمانی است
بهنوش بختیاری هم که خودش این روزها در برنامه «محله گل و بلبل» با محوریت کودک و نوجوان حضور دارد به دفاع از عمو فیتیلهایها پرداخته و با اینکه خودش در تلویزیون هم برنامه دارد اما از عملکرد فعلی سازمان صداوسیما درخصوص برخورد با این گروه انتقاد کرده است: «خواستم همین جا به نمایندگی از همکارانم در فیتیله و گل و بلبل از هموطنان ترکزبان که غیرت و شرفشون زبانزده عذرخواهی کنم و ازتون بخوام که با بخشش خود آرامش رو به خودتون و کشور برگردونید… چهارده ساله که خیلیخیلی به عشق مردم زحمت کشیدن.. من حتم دارم که برنامشون بیغرض بوده.. بخصوص که جناب مسلمی خودشونم آذری هستن…. طلب بخشش… از صداوسیما خواهش میکنم با طمأنینه و صبر در این موارد تصمیم بگیرد. ممنوعالکاری و ممنوعالتصویری یعنی زحمت سه تا آدم به واقع نجیب و شریف رو در بیست و چهار سال کار شرافتمندانه ندیدن. یعنی هیچی به هیچی…یعنی دلزده شدن آدمهای این حرفه و خدای نکرده
پناه بردن به اونور آبها به تصور اون که اونجا شاید قدر زحماتشون رو بدونن… که سرابی بیش نیس… ولی آدمیزاد وقتی بیحرمتی ببینه ممکنه هر راهی رو بره… فیتیله گروهی بود که هرجا کار خیر بود لبیک گفت. خودم شاهدم که تا روستاهای دورافتاده بدون توقع یک ریال میرفتند که برای بچههاشون برنامه اجرا کنن… چنین انسانهایی محاله که خواسته باشن از عمدا به ترکزبانان عزیز و بزرگوار کشورمون اهانت کنن… اگه پدر زحمتکشتون یه شب حواسش نباشه با کفش گلی وارد خونه بشه از خونه بیرونش میکنید؟ به خدا حقشون این نبود. بعد از این همه سال کار نه استخدامی… نه بیمهای… تازه سال به سال هم حقوق دوستان و همکاران ما در صداوسیما پرداخت نمیشه… این عزیزان عاشقن… عاشق کارشون و صدای خنده مردمشون… خواهش من بهعنوان یک هموطن که به شدت با تمسخر اقوام ایرانی مخالفم اینه که شک نکنید فقط یک اشتباه بوده و بارها هم عذرخواهی کردن. علی یارتان. مامسلمانیم و عفو و بخشش جزیی از وجودمان. به حرمت انسانیت و دینمان این جریان را تمام کنیم و بگذاریم وجودمان با بخشش آرام بگیرد. عموهای فیتیله دل پاکی دارن… یه وقت با افراط در توهین قلبشون شکسته نشه که آدم محبوب پیش خدا شکستن دلش تاوان داره. از کار بیکار کردن روشش نیست مسئولین محترم… یاعلی»
برخورد چکشی نکنیم
و بالاخره یادداشت تأملبرانگیز حسین پاکدل مجری باسابقه و قدیمی شبکه یک درخصوص عدم حمایت همیشگی از هنرمندان و خطر کار کردن همیشگی در زمینه فعالیتهای هنری: «فعالیت هنرى، هر لحظهاش همراه با ریسک و اتفاقات غیر قابل پیشبینى است، به ویژه در گستره رسانه. به همین دلیل و صدها دلیل دیگر کار هنرى نیازمند مراقبت و حمایت است. بالاخره یکبار براى همیشه باید تکلیف این مسأله روشن شود که هنرمندى که با صداقت خلق اثر مىکند اگر دچار خطا یا لغزش غیرعمدى شد کجا و چه کسی حقوق او را به رسمیت مىشناسد و تحت حمایت قرار مىدهد؛ یا لااقل به اندازه اشتباه صورت گرفته بازخواست مى شود؛ در اینگونه مواقع لازم است مدیران بالادستى حسب وظیفه، بحرانى اگر پیش آمد با درایت مدیریت کنند، نه اینکه با فرافکنى صورتمسأله را پاک کنند. به همین دلیل است که رسانه ملى و به تبع آن هنرمندان عرصههاى مختلف دایم در معرض خطر از دست دادن اعتبار و آبرو و حیثیت خود هستند و هیچ پشت و پناهى ندارد. مدیریت ضعیف و فشل هنرى، بخصوص در رسانه باعث تشدید و زایش مدام بحران در سطح کلاناند. برنامهاى که مىتوانست با قوت و قدرت یک مدیریت عاقلانه سریع جمع شود، و طبعا با عوامل خاطى که بیشتر در سطح مدیران نظارتىاند که با سهلانگارى مسئولیت محوله را انجام دادهاند، برخورد مناسب و در خور صورت گیرد. با این نحو برخورد چکشى و دور از عقل و انصاف مدیران ارشد سیما از این به بعد هر روز شاهد یک بحران تازه و حتى مصنوعى خواهیم بود.»