این مقاله را به اشتراک بگذارید
پلیسیهای فرانسوی و آلمانی
بهتازگی چند کتاب جدید از «مجموعه نقاب» نشر جهانکتاب منتشر شده، مجموعهای که در آن داستانهای پلیسی و جنایی ترجمه میشوند. مجموعه نقاب پیشتر به ادبیات پلیسی فرانسه مربوط بود اما مدتی است که رمانهای پلیسی کشورهای دیگر نیز در این مجموعه منتشر میشوند. درادامه سه کتاب تازه این نشر به صورت کوتاه معرفی شدهاند.
قمارباز فرانسوی
«زهر تویی» رمانی است از فردریک دار، پلیسینویس مشهور فرانسوی که پیش از این چند اثر دیگر او با ترجمه عباس آگاهی در مجموعه نقاب به چاپ رسیده بود، «زهر تویی» را نیز همین مترجم به فارسی برگردانده است. «زهر تویی» رمانی است در دو بخش با نامهای «این دوشیزگان» و «شبهایشان» و این دو بخش درمجموع شانزده فصل دارند. عباس آگاهی در یادداشت کوتاهی در ابتدای کتاب، این رمان فردریک دار را رمانی دانسته که از تمامی وجوه سبک نگارش نویسنده در به تصویرکشیدن رخدادهای اصلی داستان برخوردار است. «زهر تویی» شخصیتهای کمی دارد و ماجراهای آن در گوشهای از سواحل فرانسوی دریای مدیترانه و بهویژه در محیطی دربسته جریان دارند. شخصیت اصلی داستان فردی است با نام ویکتور مندا که مدتی در یکی از رادیوهای پاریس مجری برنامهای نسبتا موفق بوده اما بعد از تعطیلی برنامهاش بیکار میشود و در جستوجوی کار به سواحل جنوبی فرانسه میرود. او در آنجا به قمار روی میآورد و بعد از مدتی همهچیزش را در قمار میبازد و زندگیاش آنقدر سخت و تیره میشود که به فکر خودکشی میافتد. در اینبین او با زنی آشنا میشود که سیر زندگی او را تغییر میدهد، مندا میخواهد هویت زن را کشف کند و از این لحظه دیگر تسلطی بر زندگی خود ندارد. نثر فردریک دار در این رمان نیز به مانند دیگر آثارش نثری ساده است و تصویرهایی بهدست میدهد که برای خواننده ملموساند. بر اساس داستان این رمان ۱۵۸ صفحه ای، فیلمی سینمایی با همین نام و با کارگردانی و بازیگری روبرت حسین ساخته و اکران شده است.
زهر تویی/ فردریک دار/ ترجمه عباس آگاهی
مهاجرت
پیش از این دو رمان از یاکوب آرژونی، پلیسینویس آلمانی در مجموعه نقاب منتشر شده بود و بهتازگی هم داستان دیگری با نام «مرد است و قتلش، آقا کمال» با ترجمه ناصر زاهدی به چاپ رسیده است. یاکوب آرژونی با نام اصلی یاکوب بوته در سال ١٩۶۴ در فرانکفورت به دنیا آمده و در داستانهایش شخصیتی به نام کمال کایانکایا خلق کرده که شخصیتی مهم در ادبیات پلیسی آلمان به شمار میرود. آرژونی در آثارش کوشیده مشکلاتی که بهظاهر فردی میآیند را واکاوی کند و نشان دهد که ریشه این مشکلات را باید در اجتماع جست و در آدمهای منفرد. در داستان «مرد است و قتلش، آقا کمال»، آرژونی روی اتفاقی دست گذاشته که یکی از معضلات جهان معاصر است و اغلب راهحل درستی برای مواجهه با آن در نظر گرفته نمیشود. او در این داستان به مسئله مهاجرت غیرقانونی و قاچاق انسان پرداخته و کایانکایا، شخصیت اصلی داستانش، در جستوجوی دختری تایلندی است که در جایی که فراریان و پناهندگان بیآنکه ردپایی از خود برجا گذارند سربهنیست میشوند، گم شده است. کایانکایا در جستوجوهایش با آدمهای مختلفی روبهرو میشود، از بزرگان شهر و پلیسهای رشوهخوار گرفته تا مأموران نژادپرست اداره امور خارجیان و هواداران فاشیست حزب دستراستی که جامعه را علیه بیگانگان تحریک میکنند. ماکسیم بیلر در نقدش درباره این رمان نوشته است: «نویسنده آلمانی یاکوب آرژونی، بهترین تریلر شهری را که از زمان چندلر تا حال منتشر شده، با این رمان خویش میآفریند. نویسندهای بزرگ و خارقالعاده. او نویسندهای است که سوای رئالیسم بیارزش نویسندگان معمولی داستانهای پلیسی عمل میکند و مینویسد. زیرا که برای او علائم، نشانهها، مدرکها، جدلها و مناقشهها چندان اهمیتی ندارند، بلکه برایش ارائه تصویر بدبینانه و در عینحال سرخوشی که از آدمها دارد، مهم است».
مرد است و قتلش، آقا کمال!/ یاکوب آرژونی/ ترجمه ناصر زاهدی
آن سوی خشونت
رمان «قاتل غمگین» نوشته فردریک دار با ترجمه عباس آگاهی توسط انتشارات جهان کتاب منتشر و راهی بازار نشر شد.
رمان «قاتل غمگین» نوشته فردریک دار بهعنوان یکی دیگر از عناوین مجموعه رمانهای پلیسی نقاب، با ترجمه عباس آگاهی توسط انتشارات جهان کتاب منتشر شده و به کتابفروشی ها آمد.
در ادبیات معاصر فرانسه، نام فردریک دار بهعنوان نویسندهای پرکار ثبت شده است. دار متولد سال ۱۹۲۱ و درگذشته در سال ۲۰۰۰ است. زندگی پرماجرای او، موضوع آثار زیادی شده و مصاحبه های فراوان و آموزنده این نویسنده پلیسی، در سامانههای مختلف اجتماعی و فرهنگی در اختیار علاقه مندان به رمان پلیسی قرار دارد. این نویسنده هم با نام اصلی و هم با ۲۰ نام مستعار مختلف، نزدیک به ۳۰۰ رمان و داستان بلند و کوتاه از خود به جا گذاشته است و علاوه بر آنها، حدود ۲۰ نمایشنامه و ۱۶ فیلمنامه سینمایی نیز در کارنامه خود دارد. «سن آنتونیو» یکی از نامهای مستعاری است که دار بسیاری از رمان های ماندگار خود را با استفاده از آن، منتشر کرده است.
پیش از این، رمان های «آسانسور»، «مرگی که حرفش را می زدی»، «کابوس سحرگاهی»، «قیافه نکبت من»، «بزهکاران»، «بچه پرروها» و «زهر تویی» عناوین کتابهایی هستند که از فردریک دار با ترجمه آگاهی در قالب مجموعه نقاب به چاپ رسیده اند.
در رمان «قاتل غمگین» سه مرد با استفاده شلوغی و سروصدای کارناوال نیس به یک جواهرفروشی دستبرد می زنند. اما موریس راننده جوان گروه، الماس های ربوده شده را بر می دارد و فرار میکند. لینو تبهکار خشن ایتالیایی تبار که معرّف موریس به همدستانش بوده، مامور می شود او را پیدا کند. جست و جوها لینو را به خانه پدری موریس می کشد؛ خانه ای شهرستانی واقع در پشت یک کارگاه صورتک سازی. لینو در ادامه ماجرا، ۲ بار با موریس روبرو می شود و هر بار، با تردستی فرار می کند. لینو برای گرفتن موریس و جواهرات، مادر و دو خواهر جوان او را در خانه شان گروگان می گیرد. لینو تبهکار وقیحی است که اعضای پیر و جوان خانواده را آزاد می دهد و به آن ها بی احترامی می کند. اما در این میان خودش نیز از زندگی در یک خانواده سنتی و درستکار که از آن محروم بوده، تاثیر می گیرد.
در ادامه داستان، روی دیگر شخصیت آدم کش ایتالیایی مشخص می شود و قهرمان منفور داستان، ظرف چند روز به موجودی ترجم انگیز و قابل احترام مبدل می شود که حتی از به خطر انداختن جانش برای دیگران نیز دریغ ندارد.
در قسمتی از این رمان میخوانیم:
دستش را بالای بازوی من برد. ناخنهای ببر گونهاش را روی صورتم احساس کردم. رنده سوزانی روی گونهام کشیده شد. همزمان با تکیه دادن به دیوار مرا عقب راند. من طعمهام را رها کردم. این دخترک جوری از «احترامات فائقه» استقبال می کرد که داغ ترین تمایلات را منجمد می ساخت.
همه چیز جلوی چشمایم تیره و تار شد. به مدت ده ثانبه، چنان عصبانی شدم که عنان اختیار را از دست دادم. فراموش کردم که با یک دختر رو به رو هستم و ضربهای با مشت به پهلویش زدم. ضربه نفسش را قطع کرد. او دهانش را باز کرد، ولی هیچ صدایی از آن خارج نشد. بالاخره توانست نفسش را که شبیه خرناسه ای بود، بیرون بدهد. و نقش زمین شد. آن وقت پرده سرخ رنگی از جلوی چشم هایم کنار رفت. متوجه شدم که دستم را روی زنی بلند کردهام. نمیشود گفت که شرمنده شدم؛ نه، میدانید، من و شرمندگی… ولی کمی دلم به حالش سوخت…
این کتاب با ۱۶۰ صفحه، شمارگان هزار و ۱۰۰ نسخه و قیمت ۱۰۰ هزار ریال منتشر شده است.
قاتل غمگین/ فردریک دار/ ترجمه عباس آگاهی
مگره در اتاق اجارهای
رمان «مگره در اتاق اجارهای» نوشته ژرژ سیمنون به زودی با ترجمه عباس آگاهی توسط انتشارات جهان کتاب راهی بازار نشر میشود.
انتشارات جهان کتاب در پی راهی کردن پنجاه و هفتمین عنوان مجموعه کتابهای پلیسی نقاب به بازار نشر است. این کتاب که رمانی از سری رمانهای ژرژ سیمنون با محوریت شخصیت سربازرس مگره است، توسط عباس آگاهی به فارسی ترجمه شده است.
در این رمان، سربازرس مگره از دو روز پیش تنها بوده و همسرش برای مراقبت از خواهر بیمار خود به آلزاس رفته؛ مگره هم عادت به زندگی مجردی ندارد. او نمیخواهد شب را در آپارتمان ساکت و خاموشش تنها بماند، و مایل نیست به دعوت همکارش به خانه او برود. قدمزنان به سینما رفته و آخر شب تازه به خانه آمده که تلفن زنگ زده و خبر ناگواری را به سربازرس میدهند: بازرس ژانویه (افسر تحت فرمان مگره) به ضرب گلوله بهشدت مجروح شده است.
در ادامه داستان،سربازرس به صحنه سوء قصد می رود؛ کوچه لومون، محلهای که با آپارتمانها و اتاقهای اجارهایاش، منظرهای شهرستانی دارد. سربازرس چمدان خود را می بندد و تصمیم می گیرد در ساختمانی اقامت کند که متعلق به دوشیزه کلمان است: زنی چهل و پنج ساله، چاق و مهربان. بازرس ژانویه در تعقیب سارق جوانی که مستأجر آن ساختمان بوده، محل را زیر داشته که هدف گلوله قرار گرفت. سربازرس یکایک مستاجران ساختمان را به شیوه خودش بازجویی میکند و دیری نمی گذرد که سربازرس، پولوس جوان، همان سارق تحت تعقیب، را از زیر تختخواب خانم کلمان بیرون میآورد. همین اتفاق سرآغاز ماجراست.
تعدادی از رمان های مجموعه نقاب که تعداد زیادی از کتابهای این مجموعه را شامل می شوند، اثر ژرژ سیمنون و درباره داستانهای سربازرس مگره هستند. رمان «مگره در اتاق اجاره ای» هم به تازگی با ۱۵۸ صفحه چاپ شده و به زودی چاپخانه را ترک کرده و وارد بازار نشر می شود.
مگره در اتاق اجارهای / نوشته ژرژ سیمنون / عباس آگاهی