این مقاله را به اشتراک بگذارید
نگاهی به رمان «یادداشت های پیک ویک» اثر چالز دیکنز
حمید رضا امیدی سرور
گاه آدم فراموش می کند که رمان چیست به خصوص در این روزگار که از همه چیز آشنایی زدایی شده و می شود. در چنین شرایطی بهترین نسخه برای درمان سرخوردگی از رمانهایی که خواندنشان آدم را کیفور نمیکند، رفتن به سراغ رمانهای سترگ کلاسیک است. رمانهایی که هر قدر جهان پیش برود، نوع زندگی آدمها، تفریحات و علایقشان تغییر کند، عالم ارتباطات و تکنولوژی رسانه ها و دریک کلام کل زندگی انسانها دگرگون شود؛ بازهم سرحال و سرپا هستند و ککشان نیز نمی گزد.
چالز دیکنز نمونه بارز نویسندگان چنین آثاری ست، صاحب آثاری که هر نسل ناخودآگاه آنها را دوره میکند. الیور تویست، آرزوهای بزرگ، دوریت کوچولو، خانه قانون زده، داستان دو شهر، نیکلاس نیکلبی و… در طول سالهای دور و نزدیک نه تنها ترجمه های مختلفی از آثار دیکنز منتشر شده بلکه گاه نسخه های مخدوش و کوتاه شده و یا بازنویسی شده نیز به بازار آمده اند. در این میان اگر مخاطب حرفهای طالب بود، امکان دست یابی به نسخه کامل اغلب آثار مهم او وجود داشت البته به غیر یادداشت های پیک ویک.
بی اغراق نشر چشمه با انتشار این رمان تکخالی در مجموعه «جهان کلاسیک» خود رو کرده است. شاید صاحب نظران ادبی یادداشتهای پیک ویک را از به لحاظ ادبیت متن در ردیف آرزوهای بزرگ، الیور تویست و خانه قانون زده ندانسته باشند. اما اغلب همانها بر این باورند که یادداشتهای پیک ویک بیش از دیگر آثار چالز دیکنز گواهی دهنده نبوغ اوست و جوشش همین نبوغ است که این رمان را به یکی از محبوبترین رمانها دیکنز بدل کرده و جالب اینکه این محبوبیت درگذر زمان رنگ نباخته و در مقاطع سنی مختلف پابرجا می ماند.
یادداشتهای پیک ویک را چالز دیکنز در بیست و چهارسالگی نوشت و اولین اثر داستانی او نیز محسوب می شد. پیش از آن مجموعه ای از یادداشتهای مطبوعاتی خود را که رنگ و بوی روایی نیز داشتند در مطبوعات منتشر کرده بود. موفقیت همان یادداشتها باعث شد ناشر پیشنهاد نوشتن داستانی دنباله دار به دیکنز بدهد که حاصل آن یادداشتهای پیک ویک شد.
یادداشتهای پیک ویک طی نوزده ماه به صورت پاورقی منتشر شد و درهای شهرت را به روی این جوان روزنامه نگار که به تندنویسی از مذاکرات میان نمایندگان در مجلس شناخته می شد، باز کرد. اثری که سرشار از شور جوانی و نبوغ هنرمندانهای بود که یکبار در وجود دیکنز متجلی شده و تکرار آن ناممکن به نظر می رسید. یادداشت های پیک ویک هم به لحاظ محتوا و هم فرم خود تا حد بسیار زیادی محصول شرایطی بود که در آن نوشته شد. چالز دیکنز که تازه گرداب بحرانهای اقتصادی خانوادگی را پشت سرگذاشته بود، خود را در این اثر رها کرده است.
البته بعدها رمانهای دیگری نیز از دیکنز به صورت پاورقی منتشر شد، اما نکته در این بود که یادداشتهای پیک ویک یک پاورقی بود که به صورت رمان منتشر شد. به همین خاطر فاقد ساختار شکل یافته یک رمان با ساختمانی از پیش طراحی شده است و در عوض مملو است از خرده روایت هایی که هریک می توانند موضوع اصلی یک یا چند بخش از این پاورقی باشند و نخ تسبیحی که آنها را به یکدیگر متصل می کند شخصیت ساموئل پیک ویک صاحب باشگاه پیک ویک است که به عنوان یکی از لوکیشن های مهم رمان، شخصیت های گوناگونی سروکله شان در آنجا پیدا می شود.
چنین ساختاری برای دیکنز جوان این بستر را فراهم آورده تا با حسی آکنده از رهاشدگی شنیده ها و دیده های خود را از دنیای پیرامونش به ساحت داستان بیاورد. دیکنز استاد شکار مصالح داستانی از دل جامعه است؛ رمانهای او معمولا تصاویر دقیقی را از جامعه دوران ویکتوریایی لندن و انگلستان دارد، این رمان نیز بازتاب دهنده تصویر دقیقی از جامعه لندن در عصر ویکتوریاست. اما لندن شلوغ قرن نوزدهم در این رمان زندهتر و پرتب و تابتر از همیشه در ذهن خواننده جان می گیرد. چرا که باروری نبوغ دیکنز در این اثر با رویکردی طنازانه همراه شده و به او اجازه می دهد این شخصیتهای بعضا عجیب و نامعمول را در متن رمان جا انداخته و هجو کند.
یادداشتهای پیک ویک چنان بر داستایفسکی تأثیر می گذارد که به اعتراف خودش شخصیت اصلی رمان معروفش ابله را با الهام و تاثیر پذیری از آقای پیک ویک و دن کیشوت شکل می دهد.
نقل از الف کتاب
یادداشت های پیک ویک
چالز دیکنز؛ ترجمه: پرویز همتیان بروجنی ناشر: چشمه، چاپ اول ۱۳۹۴، ۲ جلد ۱۱۷۸ صفحه،۶۰۰۰۰تومان
*****
نگاهی به زندگی آثار چالز دیکنز
زهرا خانلری
دیکنز، چارلز Dickens, Charles رماننویس انگلیسی (۱۸۱۲-۱۸۷۰) پدر چارلز از خانواده متوسط و کمدرآمد و خودش کارمند کارپردازی اداره کشتیرانی و مردی خوشگذران و بیخیال بود. کودکی چارلز مانند کودکی قهرمانان آثارش در مشقت و رنج و ناکامی گذشت. خانواده بر اثر شغل پدر ابتدا در لندن، سپس در چتم Chatham اقامت گزید. خوشنشینی پدر او را بر آن داشت که در این شهر، در خانه زیبایی مستقر شود، جایی که اولین خاطرات "دیوید کاپرفیلد" قهرمان یکی از داستانهای دیکنز به آن ارتباط مییابد.
چارلز کودکی خیالپرور و رنجور بود و قصههای فراوان و وحشتانگیزی که دایه برایش نقل میکرد، به ذهن او حوادث گوناگونی را القا میکرد که زمینه عناصر هراسناک داستانهای آیندهاش میگردید. در انبار خانه کتابهایی برای خواندن یافت و با آثار سروانتس و فیلدینگ و کتاب هزار و یک شب آشنا شد ونه تنها این آثار را میخواند، بلکه در تصور خود، همه قهرمانان کتاب را به نمایش درمیآورد و آنان را در گوشه و کنار چشماندازهای اطراف خود جای میداد، نتیجه آن شد که بسیار زود در وجود دیکنز رماننویس و هنرپیشهای بالفطره نمایان گشت. در این سالها "فانی" Fanny خواهردیکنز برایش پناهگاهی عاطفی به شمار میآمد و در دل این هنرمند جوان تصویرهایی از زن مطلوب و کامل نقش میزد. در ۱۸۲۳ پدر چارلز دیکنز به لندن منتقل شد و به سبب قرض فراوان، خانهای محقر در محلههای دور از مرکز شهر برای سکونت خانواده اختیار کرد، چارلز دیگر به مدرسه نرفت، بلکه با کمک خدمتکار به امور خانه میپرداخت. فانی خواهرش که نوازنده چیرهدستی شده بود، از محیط نکبتبار خانواده رهایی یافت و چارلز در مصیبتی جانکاه فرورفت و هرگز موفق نشد بر این ضربه روحی نائل آید. پدرش نیز به علت قرض بسیار به زندان افتاد. مادر، چارلز را در دوازده سالگی به کارخانهای فرستاد و او ناچار به کار پستی تن درداد.
اگرچه مادر از شدت نیاز مالی به این کار اقدام کرده بود، چارلز او را نبخشود و پیوسته از احساس حقارت و تأثر شدید این دوره رنج میبرد. کارش سه ماه بیشتر ادامه نیافت، اما در نظرش دورهای بس طولانی آمد. کوچههای لندن، پس از کانون خانوادگی برای چارلز بهترین مدرسه بود و مایههایی برای رمان "الیورتویست" فراهم آورد. پس از رهایی پدر از زندان، خانواده گرد هم آمد و دیکنز از نو به تحصیل پرداخت و دوستان و محیط تازه یافت و برای رفقایش نمایشهایی ترتیب داد. چارلز در ۱۸۲۷ کارمند دفتر اسناد رسمی شد، در آنجا تندنویسی آموخت و در اواخر ۱۸۲۸ ابتدا منشی و تندنویس یکی از نمایندگان مجلس عوام و پس از آن خبرنگار روزنامه "مورنینگ کرونیکل" Morning Chronicle در پارلمان گشت و بر اثر نظارت در گفتگوها و مشاجرات نمایندگان نفرتی عمیق از دموکراسی دروغین در خود احساس کرد. در این زمان دیکنز جوان عاشق دختر زیبای یکی از مدیران بانک شد. خاطره این عشق موجب پیدایش یکی از قهرمانان داستان دیوید کاپرفیلد و بسیاری از چهرههای زنانه دیگر در آثارش گشت. کار چارلز از تندنویسی به روزنامهنگاری و وقایعنویسی انجامید و در این دوره سلسله مقالههای مصور و هجوآمیز از زندگی روزانه مردم انگلستان منتشر کرد که بسیار مورد توجه قرار گرفت. این مقالهها بعدها در کتابی بهنام "طرحهای باز" Sketches by Boz در ۱۸۳۵ انتشار یافت که اولین کتاب دیکنز به شمار میآمد. دیکنز در این زمان با سه خواهر زیبا آشنا شد و با یکی از آنان به نام "کاترین هوگارث" Catherine Hogarth ازدواج کرد. خواهر دیگر به نام مری Mary که علاقهای برادرانه با دیکنزیافته بود،مدتی بعد مرد! مرگ مری، دیکنز را بسیار آشفته حال کرد، با وجود این سومین خواهر یعنی جورجینا Georgina نیز که در کانون خانوادگی دیکنز بزرگ میشد، به نوبه خود نفوذ زنانه عمیقی بر سراسر زندگی چارلز باقی گذارد. پیروزی طرحهای باز موجب شد که از طرف ناشر سفارش یک سلسله نوشته دیگر به دیکنز داده شود و بدین طریق "یادداشتهای بازمانده باشگاه پیکویک" The Posthumous Papers of the Pickwick Club نوشته شد که ابتدا در روزنامهها و سپس در ۱۸۳۷ به صورت کتاب منتشر گشت. دیکنز در این اثر سرگذشت آقای پیکویک رئیس باشگاه و همچنین قصههایی از افراد مختلف و عجیب دیگر را با خصوصیتها و آداب و رسومشان بیان کرده و با قدرت تخیل خویش مخلوقهایی بدیع آفریده است. در این اثر صفحهای نیست که در آن شیوه نقل کامل و درخشان به کار نرفته باشد. دیکنز با این اثر ناگهان به شهرت رسید و وضع مالیش بهبود یافت و همینکه به دنیای ادب کشیده شد، با فعالیت و نیروی خلاقه شگفتانگیزش پی در پی رمانهای جذابی به مردم انگلستان عرضه کرد که همه با بیانی انتقادآمیز و هجوی تند از جامعه همراه بود.
چارلز، نویسندهای که در کودکی رنج بسیار برده و مزه تلخ فقر را چشیده و نامهربانیها از خانواده خود دیده و در دوره جوانی در شغل تندنویسی و خبرنگاری با دقت به همه چیز گوش فراداده و با بینشی عمیق به همه چیز نگریسته، پس از آنکه به عالم نویسندگی وارد شد، به توصیف و بیان دردهای جامعه پرداخت- دردهایی که درد خود او بوده است. در ۱۸۳۸ رمان "الیورتویست" Oliver Twist انتشار یافت که قبلاً به صورت جزوههایی منتشر میشد. دیکنز در این اثر نشان میدهد که جنایت چگونه به وجود میآید و زندگی آدمی چگونه در معرض خطر قرار میگیرد. وی قصد دارد با این روش، تصور غلطی را که تا آن روز در ذهن رماننویسها از عالم جنایت وجود داشته، باطل کند. در همین سال "حوادث زندگی نیکولاس نیکلبی" The Life and Adventures of Nicholas Nickleby انتشار یافت که سودجویی اجحافآمیز بازرگانان را در تغذیه شاگردان مدارس یورکشایر Yorkshire نشان میدهد که به مرگ عدهای از کودکان بر اثر گرسنگی میانجامد –وضعی که دیکنز خود به خوبی درک میکند و حتی در بعضی از صحنههای کتاب از تجربه شخصی سود میجوید. در این اثر دیکنز با قدرت خارقالعاده، نه تنها موفق شده است که از قهرمانان برجسته داستان تصویرهای دقیق بسازد، بلکه از سلسله اشخاصی که هریک به نحوی با زندگی او رابطهای مییابد و همچنین از محلههای لندن وصفهای زیبا و گاه حزنانگیز به عمل آورد.
در ۱۸۴۰ "دکان سمساری" The old Curisity Shop منتشر شد. دختری جوان با پدربزرگ پیرش در دکان غمانگیز و در میان اشیای کهنه و در محیط غبارآلود و غمگرفتهای که با جوانی او تضادی عجیب دارد، به سر میبرد. دختر با فداکاری از پدربزرگ مراقبت میکند و بر اثر حوادث و بدبختیهایی که به ورشکستگی پدربزرگ میانجامد و بر اثر فشار طلبکاران که مغازه را توقیف میکنند، همراه او میگریزد. این دو مدتها از ترس گرفتار شدن، از این سو به آن سو سرگردان و آواره میمانند تا سرانجام به کلبه محقری در کنار کلیسایی پناه میبرند، اما محرومیت و رنج و سرشکستگی، دخترک را از پای درمیآورد و به مرگ میکشاندش، چیزی نمیگذرد که پدربزرگ نیز به او میپیوندد. دیکنز موجود پاک و باصفا و فداکاری را پیش چشم میگذارد که در دنیایی نفرتانگیز به رنج و مرگ محکوم میگردد، دنیایی که در آن روابط عمیق انسانی رو به انهدام گذارده و روش استثماری و سرمایهداری دوزخی مرگبار پدید آورده است.
رمان تاریخی "بارنبی راج" Barnaby Rudge (1841) درباره شورشهای ضدپاپ در ۱۷۸۰ قرار دارد. دیکنز در ۱۸۴۰ به امریکا سفر کرد و انتظار داشت که در این سرزمین، با دموکراسی واقعی روبرو شود، اما برخلاف امیدهایش به اصول بردهفروشی و ستمگری و سودجویی و اموری که به کلی با حقوق فردی مغایرت داشت، برخورد و در بازگشت به انگلستان "یادداشتهای امریکایی" American Notes را در ۱۸۴۲ و "ماجراهای زندگی مارتین چزلویت" The Life and Adventures of Martin Chuzzlewit را در ۱۸۴۴ انتشار داد که هجوی تند و نیرومند از ریاکاری و تسلط اهریمنی پول بر عالم انسانیت و خودخواهی در زندگی امریکایی بود. دیکنز در ۱۸۴۵ به ایتالیا سفر کرد، بر سر راه به پاریس رفت و با پذیرایی گرمی روبرو شد، اما این سفر او را از وضع اجتماعی کشورش منصرف نکرد. در ایتالیا رمان "سرود نوئل" A christmas Carol را نوشت که در ۱۸۴۳ منتشر شد و اشارهای صریح به عصیان جامعه بود. کتاب، موفقیت چشمگیری به دست آورد. دیکنز پس از گذراندن دورهای ملالتبار از نو به رمان بزرگی دست زد که در زمینه تحلیل روانی و اخلاقی بشر پیشرفت آشکاری را نشان میداد. رومان "دامبی و پسر" Dombey and Son (1848) مکافات خودپسندی و سرمایهداری نامعقول و سرشار از قساوت و کینهوری را در زندگی اشرافی قدیم نشان میدهد.
دیکنز مدتی خارج از انگلستان به سر برد و از دور ناظر انقلابی بود که در کشورش در شرف تکوین بود. "نامهها" Letter این دوره از زندگی او را نشان میدهد. دیکنز که سراسر عمر را در وسوسه کودکی میگذراند، در ۱۸۴۹ رمان "دیوید کاپرفیلد" David Copperfield را منتشر کرد، که نوعی زندگینامه نویسنده است و به صورت اول شخص مفرد نقل شده و از نظر خود او بر سایر آثارش رجحان یافته است. کمتر اثری مانند دیوید کاپرفیلد توانسته است تا این حد از نزدیک حوادث واقعی و تکان دهنده زندگی کودک بینوایی را تجسم بخشد. دیوید کاپرفیلد شاهکار دیکنز است و به طور کامل محاسن و معایب او را در پرده نقاشی ستایشانگیزی ترسیم میکند. داستان "خانه غمزده" Bleak House (1853) هجو تند و نیرومندی است از اشتباهات قضایی و مخارج گزاف و خانه خرابکن دادگاهها که به ورشکستگی و مرگ قهرمان کتاب و عده دیگری از اشخاص داستان منجر میگردد. دیکنز از طرفی انسانی دموکرات به شمار میآمد و از طرفی تحت تأثیر عقاید خرافی طبقه خویش قرار داشت. این تضادها سرچشمه رمان "روزگار سختی" Hard Times (1854) گشت که وضع دشوار کارگران و ارتباط آنان با کارفرمایان و رفتار غیرانسانی را که مولود زندگی صنعتی است، پیش چشم میگذارد.
در ۱۸۵۵ دختری که روزی عشق دیکنز را در جوانی به علت فقر و بینوایی رد کرده بود، بار دیگر در زندگی او ظاهر میشود، به او نامه مینویسد و دیکنز با او قرار ملاقات میگذارد، اما از دیدن زنی چاق و اطواری که جای آن دختر زیبا و دلفریب را گرفته بود، سرخورده میشود و از این دیدار مسخرهآمیز برای نوشتن کتاب "دوریت کوچولو" Little Dorrit مایه میگیرد. این کتاب (۱۸۵۷) مانند معمول بر زمینه کشمکشی روانی و اجتماعی قرار داشت، همچنین مبارزهای را بر ضد عوامل مخرب دموکراسی و ویرانکننده مذهب و امور دیگر نشان میداد. در ۱۸۵۷ دیکنز به هنرپیشه جوانی برخورد به نام "الین ترنان" Ellen Ternan و چنان عشقی از او در دل گرفت که از رعایت آداب و رسوم چشم پوشید، از همسرش با ده فرزند جدا شد و با الین که در واقع علاقهای به او نداشت، زندگی مشترکی پیش گرفت و از بیوفایی او رنج بسیار برد. این رنج در کتاب "آرزوهای بزرگ" Great Expectations در سه جلد (۱۸۶۱) و "دوست مشترک ما" Our Mutuel Friend (1865) منعکس میشود که نمودار خطوط برجسته و تازهای از عواطف و ارتباط نویسنده با زن است.
دوست مشترک ما آخرین اثر کامل دیکنز است. پس از آن فعالیت شگرف و چرخ گردنده وجود او ناگهان از کار بازایستاد و به صورت دیگری خودنمایی کرد. به نوبت این مجله یا آن مجله را اداره میکرد. کتاب "اسرار ادوین درود" The Mystery of Edwin Drood در ۱۸۷۰ نوشته شد که به سبب مرگ نویسنده ناتمام ماند.