این مقاله را به اشتراک بگذارید
تا پیش از انتشار مجموعه نقاب (توسط نشر جهان کتاب)، فردریک دار علیرغم شهرتش در ادبیات پلیسی فرانسه و دیگر کشورها؛ در ایران نویسندهای ناشناخته محسوب می شد که برای اولین بار توسط همین مجموعه به علاقمندان چنین آثاری در ایران معرفی شد و با انتشار رمانهای «آسانسور»، «مرگی که حرفش را میزدی»، «کابوس سحرگاهی»، «قیافه نکبت من»، «بزهکاران»، «بچه پرروها» و حالا نیز با انتشار دو رمان تازه در مجموعه نقاب به چهرهای آشنا بدل شدهاست.
فردریک دار نویسندهای است که از سبکی متفاوت در ادبیات پلیسی برخوردار است. رمانهای او اغلب آثاری هستند که به جای حضور کارآگاه بیشتر به موقعیتهای جنایی متکی هستند. در اغلب آثار او به جای حضور قهرمانانی با شمایلهای آشنا (یعنی کارگاه باهوشی که به مدد سلولهای خاکستری رنگ مغز خود معما را حل می کنند و یا کاراگاههای جسور و بزن بهادری که قدرت بازوی خود را نیز چاشنی هوش خود می کنند)، با ضد قهرمانهایی که چهرههای آشناییزدایی شده از تیپهای متداول ادبیات پلیسی هستند، روبهرو میشویم یا با آثاری که شخصیتهای اصلی آن آدمهایی معمولی هستند که از بد حادثه در موقعیت خطیری قرار می گیرند که دستشان بجنایت یا اعمال خلاف آلوده میشوند.
بر همین اساس خط داستانی آنها نیز به جای اینکه متکی بر گرههای داستانی و کنجکاوی برانگیز سنتی ادبیات پلیسی باشد یا به تریلر پر حادثه و هیجان انگیز پهلو می زنند و یا با برخورداری از باری روانشناسانه در راستای راز گشایی دلایل و چرایی آلوده شدن شخصیت ها به چنین جرایمی اختصاص می یابند.بنابراین قاتل یا مجرم معمولا از همان ابتدا مشخص است و حتی امکان دارد مخاطب پابه پای او پیش رفته و با او همدلی نیز بکند و…
به نظر چنین تفاوت هایی به خصوص در کم توجهی به این نوع از ادبیات پلیسی به خصوص در سالهای دورتر بی ارتباط به چنین ویژگی نبوده است. با توجه به اینکه عموما برای تضمین فروش رمان به سراغ نامهایی مشخص یا آثاری با چهارچوب های امتحان پس داده می رفتند.
به هر روی خواندن رمانهای فردریک دار از طریق نشر جهان کتاب باعث آشنایی با شکل تازه و متفاوتی از ادبیات پلیسی بوده که نویسندگان نامداری چون بوالوا – نارسژاک نیز در آثاری که مشترکا می نوشتند، از سرآمدان آن بودهاند که از قضا آثار متعددی از آنها نیز در مجموعه نقاب منتشر شده است.
زهر تویی و قاتل غمگین دو عنوان از تازه های نشر جهان کتاب هستند که توسط فردریک دار این نویسنده پرکار فرانسوی نوشته شده اند. نویسنده ای که رگه هایی از تلخ اندیشی و فضای تیره و تار در آثار او می توان یافت. چنان که این فضای تیره و عدم اعتمادی که بر روابط آدمها سایه افکنده و درگیری آنها با وسوسه های دائمی و درونی در این دو رمان نیز کم و بیش دیده می شوند.
زهر تویی به قلم فردریک دار پنجاه و ششمین اثر از این مجموعه از دو بخش کلی «این دوشیزگان» و «شبهایشان» تشکیل شده است.ویکتور مِندا مجری موفق یکی از رادیوهای پاریس که برنامهای محبوب را برای شنوندگان اجرا می کند، با تعطیلی این برنامه بیکار شده و در جستوجوی کاری جدید به سواحل جنوبی فرانسه میرود. او برای جبران ناکامی های خود به سراغ قمار می رود، اما قمار به جای کامیابی او بیشتر در منجلاب سقوط فرو می برد تا آنجا که ویکتور به خیال خودکشی می افتد اما آشنا شدن او با زنی ماجرا جو و مرموز به دگرگونی زندگی اش می انجامد و…
این رمان همانند اغلب آثار فردریک دار در سینما نیز مورد اقتباس قرارگرفته است فیلمی با همین نام به کارگردانی روبرت حسین براساس آن ساخته شده است.
رمان «قاتل غمگین» اثر دیگری ست از همین نویسنده که عنوان پنجاه و نهم مجموعه نقاب را به خود اختصاص داده است .این رمان نیز همانند (رمان زهر تویی )ترجمه عباس آگاهی به فارسی برگردانده شده است.
نقطه عزیمت ماجرای رمان «قاتل غمگین» سرقتی از یک جواهر فروشی ست. کارناوالی در شهر نیس در حال برگزاری است سه مرد با استفاده شلوغی و سروصدای این کارناوال به سراغ یک جواهر فروشی می روند. اما موریس راننده جوان گروه، به دیگران نارو زده و با الماس های ربوده می گریزد. لینو، کسی که موریس را به دیگر اعضای گروه معرفی کرده مجبور می شود تا به جستجوی موریس بپردازد. لینو به سراغ خانه پدری موریس می رود؛ لینو که نتوانسته موریس را گرفتار کند خانواده او را گروگان می گیرد و رابطه میان گروگانها و گروگانگیر موقعیتی جذاب را پیش می کشد که به دگرگونی آدمها و ماجرا می انجامد.
نقل از الف کتاب
«قاتل غمگین» و «زهر تویی»
نویسنده: فردریک دار
ترجمه: عباس آگاهی
ناشر: جهان کتاب، چاپ اول ۱۳۹۴
۱۵۷ و ۱۵۵صفحه، ۱۰۰۰۰ تومان