این مقاله را به اشتراک بگذارید
بازیگران معروفی که کارگردان شدند
رها خسروی
رویای کارگردانی سال هاست که سوپراستارهای سینما را به خود فرا می خواند. اصلا هم مختص ایران نیست. اگر آنجلینا جولی و جرج کلونی وسوسه می شوند، هیچ بعید نیست که اینجا بزرگترین رویای حامد بهداد این باشد تا اسپانسری پیدا کند و فیلمی جلوی دوربین ببرد، یا نیکی کریمی بعد از هر پروژه ناموفقش، پروژه بعدی را کلید بزند. پیمان معادی و پیمان قاسمخانی فیلم بسازند و اولویت اسپانسرها برای سرمایه گذاری حمایت از کار متوسط اما پرفروش محسن تنابنده باشد. چه اینکه سال هاست در سینمای ایران، سوپراستارها، خودشان کارگردان هم بوده اند. هیجان پشت دوربین بودن را در کارنامه چهره های سرشناس سینمای ایران و کارنامه شان مرور می کنیم.
از سال های فیلم فارسی که محمد علی فردین خودش فیلم هایش را جلوی دوربین می برد.او یازده فیلم کارگردانی کرده بود. «گرگ های گرسنه» اولین و «بر فراز آسمان ها» هم آخرین فیلمش بود. از میان این یازده فیلم، «سلطان قلب ها» که فردین آن را در سال ۱۳۴۷ ساخت، موفق ترین آنها بود و به خاطر آن از جشنواره سپاس جایزه هم گرفت.
ایرج قادری، دیگر ستاره آن سال ها هم بعد از ۱۰ سال بازیگری در سینمای ایران به سراغ کارگردانی رفت. نخستین فیلمش «داغ ننگ» بود. این روندی بود که قادری آن را تا آخرین سال های عمرش هم ادامه داد و البته از همکار دیگرش یعنی فردین خوش شانس تر هم بود چون توانست بعد از انقلاب هم همچنان به عنوان بازیگر و کارگردان در سینمای ایران حضور داشته باشد. شاید به همین خاطر است که نسل بعد از انقلاب، ایرج قادری را نه با فیلم هایی چون «کوچه مردها» و «موسرخه» که او در آنها بازی کرده بود، که با «می خواهم زنده بمانم» می شناسند.
هیجان پشت دوربین بودن را در کارنامه چهره های سرشناس سینمای ایران و کارنامه شان مرور می کنیم. هر چند هستند چهره هایی چون پرویز پرستویی، اکبر عبدی، فاطمه معتمد آریا، عزت الله انتظامی و … بین سوپراستارهای بعد از انقلاب، یا بهروز وثوقی در سال های قبل از انقلاب که هیچ گاه سراغ فیلمسازی نرفتند. مثل سوپراستارهای فوتبالی که هیچ وقت نخواستند مربی شوند!
فرامرز قریبیان
به قول خودش زندگی حرفه ای او و کیمیایی که از ۹ سالگی با هم رفیق بوده اند جدایی ناپذیر است. به همین خاطر او سینما را با دستیاری کارگردانی و ایفای یک نقش کوتاه در فیلم «بیگانه بیا»ی مسعود کیمیایی آغاز کرد و کم کم نقش اول فیلم های بعد از انقلاب کیمیایی شد.
او در سال ۱۳۶۵ «جدال در تاسوکی» را ساخت و سال ۱۳۷۴ به سراغ فیلم «قانون» رفت. «چشم هایش» و «گناهکاران» دو فیلم دیگری هستند که قریبیان طی این سال ها کارگردانی کرده است. فیلم هایی که هیچ گاه فیلم های شاخص سال نبوده اند.
مجید مجیدی
کارش را از تئاتر آغاز کرد. آن هم بعد از انقلاب هیچ کس گمان نمی کرد این بازیگر، بعدها به یکی از مشهورترین کارگردانان سینمای ایران تبدیل شود. با این حال مخاطبان، او را نه با نقش های تئاتری که با بازی اش در فیلم «بایکوت» ساخته محسن مخملباف شناختند. او به بازی اش در فیلم هایی نظیر «تیرباران» و «دو چشم بی سو» ادامه داد اما بعد از گذشت چند سال، بازیگری را به کلی رها کرد و وارد حوزه کارگردانی شد.
فیلم «باران» نخستین جایزه بین المللی را برای او به ارمغان آورد و پس از آن «بدوک» را در سال ۱۳۷۰ ساخت. از همین سال بود که او پی در پی فیلم ساختع و البته موفقیت های بسیاری را هم به دست آورد. آخرین ساخته او «محمد رسول الله (ص)» در حال حاضر روی پرده سینماست. او سال هاست که دیگر بازی نمی کند، درست مثل فرج الله سلحشور که او هم هنرپیشه فیلم های مخملباف بود و شد سریال ساز ارزشی.
علی مصفا
زمانی که بازیگر فیلم «پری» مهرجویی شد، همه گمان کردند ستاره جدیدی به سینمای ایران وارد شده است اما او هوشمندانه از ستاره شدن فاصله گرفت.
علی مصفا خودش را تنها به عرصه بازیگری محدود نکرد و سراغ کارگردانی و تهیه کنندگی رفت. دو تجربه او در عرصه کارگردانی «سیمای زنی در دوردست» و «پله آخر» بود که در هر دوی آنها همسرش لیلا حاتمی بازی می کرد. اگرچه همچنان، همه مصفا را به عنوان یک هنرپیشه معروف می شناسند تا کارگردان.
نیکی کریمی
خیلی ها او را از نخستین ستاره های سینمای ایران در سال های بعد از انقلاب می دانند. بازیگری که با «عروس» افخمی درخشید و خیلی زود خودش را از سینمای بدنه جدا کرد. پس از سال های جوانی و سوپراستاری، نیکی کریمی رفت دنبال تجربه های جدیدتر، از ترجمه کتاب گرفته تا مستندسازی.
«داشتن یا نداشتن» نخستین فیلم مستندی بود که کریمی در سال ۱۳۸۰ ساخت. بعد از آن از این روند را هر چند سال یک بار ادامه داد و از «یک شب» و «چند روز بعد» و … رسید به «شیفت شب» که این روزها تازه اکران شده است و منتقدان آن را کمی قابل قبول تر می نامند.
رضا عطاران
رضا عطاران بی شک این روزها گران ترین چهره سینمای ایران است. حضورش فروش هر فیلمی را تضمین می کند چون خنده را روی لب های مردم می نشاند. به قول خودش مردم عادت کرده اند با دیدن او بخندند و حال شان خوب شود، حتی اگر فیلم جدی بازی کند و نقش قاتل اعدامی داشته باشد.
رضا عطاران غیر از سریال سازی در تلویزیون تا به حال دو پروژه سینمایی رد کارپت و خوابم میاد را کارگردانی و بازی همزمان کرده است. فیلم هایی که در گیشه موفق هم بودند اما خیلی مثل نقش بازی کردن های رضا برایش شهرت به همراه نداشتند.
او حالا مشغول ساخت دراکولاست. شاید این بار تجربه اش بیشتر به چشم بیاید. او، مهران مدیری، جواد رضویان، مهران غفوریان، سعید آقاخانی و خیلی از بازیگران طنز از آنهایی بودند که از مقابل دوربین به پشت دوربین آمده اند.
رامبد جوان
پیش از آنکه مجری محبوب برنامه «خندوانه» باشد، نقش فرید جنگلبرد «خانه سبز» بود که او را بر سر زبان ها انداخت. بازیگری را ادامه داد ولی سودای کارگردانی هم هرگز رهایش نکرد. چهار سریال و در سینما هم سه فیلم ساخت که هر سه پرفروش شدند، «اسپاگتی در هشت دقیقه»، «پسر آمد دختر حوا» و «ورود آقایان ممنوع». این آخری فروشی بالغ بر شش میلیارد تومان برایش به ارمغان آورد.
رامبد بعد از ساختن ورود آقایان ممنوع، حالا در میان کارگردانان به جایگاهی رسیده که شاید او را کارگردانی موفق تر از رامبد هنرپیشه می شناسند و خودش ترجیح می دهد در فیلم هایش پشت دوربین باشد تا جلوی دوربین در «نگار» هم نقش اصلی فیلمش برای همبازی شدن با نگار جواهریان را به پیمان معادی سپرده است.
شهاب حسینی
تنها حضور در دو فیلم آخر فرهادی یعنی «درباره الی…» و «جدایی نادر از سیمین» نشان از جایگاه مهم شهاب در بازیگری سینمای ایران دارد.
با این حال او نیز نتوانست از وسوسه کارگردانی رهایی یابد و با «ساکن طبقه وسط» به سینما آمد.
فیلمی که خودش در نقش های مختلف آن ظاهر شد و این روزها به خاطر مشکلاتی که با تهیه کننده این فیلم پیدا کرده درگیر دادگاه فرهنگ و رسانه است.
تماشاگران امروز