این مقاله را به اشتراک بگذارید
‘
راهنمای کتاب/ تابستان آن سال اثر دیوید بالداچی
مرگ کی به سراغ ما می آید؟
نشر آموت / ترجمه شقایق قندهاری
تابستان آن سال اثر دیوید بالداچی که به تازگی با ترجمه شقایق قندهاری توسط نشر آموت منتشر شده است به گونه ای از ادبیات تعلق دارد که بین ادبیات جدی و ادبیات عامه پسند قرار می گیرند. ادبیاتی که برای جذب مخاطب نوشته می شوند ولی این قسم آثار متفاوتند با آنچه ما به عنوان ادبیات عامه پسند در ایران داریم و می شناسیم.
فرق آثار عامهپسند وطنی با نوع فرنگی آن در این است که این آثار لزوما آثار پیش پا افتاده ای نیسند و با سهل انگاری و زبانی شلخته نوشته نمی شوند بلکه برعکس از پرداختی بسیار حرفه ای برخوردارند و تنها ویژگی عمده آنها در این است که بسیار داستانمحور هستند و جذابیت های داستانی و فراز و فرود دراماتیک قصه در آنها از اهمیتی کلیدی برخوردارند و به همین دلیل است که عموما آثاری بسیار مناسب برای اقتباس های سینمایی نیز محسوب می شوند.
جذابیت و کشش داستانی این آثار به گونهای ست که برای یک مخاطب حرفه ای ادبیات نیز می تواند سرگرم کننده باشند. تابستان آن سال اثر دیوید بالداچی به این نوع از ادبیات تعلق دارد بنابراین می توان آن را با آسودگی خاطر به کسانی که به دنبال رمانی سرگرم کننده می گردند معرفی کرد، رمانی که نمونه ای از آثار مناسب برای به وجود آوردن عادت کتابخوانی برای آنهاییست که کتابخوانی جزو عاداتشان محسوب نمی شود.
دیوید بالداچی نویسندهای باتجربه است به قلم او تا کنون قریب به بیست و پنج رمان منتشر شده که اغلب جزو آثار موفق و پر فروش بوده اند. تابستان آن سال نیز از چنین توفیقی برخوردار شده و جزو پرفروش ترین کتابهای سال بوده است. این را هم باید اشاره کرد که آثار دیوید بالداچی به اغلب زبانهای زنده دنیا ترجمه شده و فیلمسازان نیز همواره بدانها روی خوش نشان داده و براساس آنها فیلمهایی را جلوی دوربین برده اند.
دیوید بالداچی در معنای واقعی خود یک نویسنده حرفه ای ست. نه تنها در این حد که از راه نوشتن زندگی کرده، به طور منظم می نویسد و آثار موفقی را نیز منتشر کرده است. بلکه تاآنجا که بر قواعد داستانگویی به بهترین شکلی احاطه داشته و می داند که چگونه بنویسد که مخاطب را جذب خواندن رمان خود کند، مخاطبی که تنها محدود به جغرافیای خاصی نیست.
رمان تابستان آن سال اثر دیوید بالداچی یک اثر متفاوت در کارنامه این نویسنده محسوب می شود چرا که تاکنون اغلب آثار او در ژانر پلیسی جنایی و پر حادثه بوده اند و این نخستین رمان اوست که از مضمونی عاطفی و بستری اجتماعی و خانوادگی برخوردار است و دیوید بالداچی در این گونه نیز توانایی خود را نشان داده و اثری پرفروش و موفق را خلق کرده است.
با توجه به آنکه تابستان آن سال به سنخی از رمانها تعلق دارد که لو رفتن داستان می تواند به جذابیت آن برای مخاطب لطمه جدی وارد سازد، به همین مختصر بسنده می کنیم که این رمان از مضمونی عاطفی و با نگاهی انسانی برخوردار است. نویسنده کوشیده در این رمان از مرگ و نسبتی که می تواند با زندگی داشته باشد صحبت کند. مرگی که هر دم می تواند به سراغ آدمی بیاید.
جک شخصیت اصلی رمان امید چندانی به ادامه زندگی ندارد، چرا که پزشکان از مرگ او در آینده نزدیک به دلیل بیماری خبر داده اند. بنابراین او نه فقط در فکر وداع با زندگی است بلکه به آینده زندگی همسر و سه فزرزندش بدون حضور خود می اندیشد. اما سرنوشت هیچگاه آنگونه که او انتظارش را دارد رقم نمی خورد. وقوع یک اتفاق باعث می شود همه چیز دگرگون شود چرا که معلوم نیست مرگ چه زمانی به سراغ هرکس می رود و زندگی برخی می تواند کوتاه تر از زندگی کوتاه جک باشد!
نقل از الف کتاب
‘