این مقاله را به اشتراک بگذارید
‘
نگاهی به رمان « نه مرگ» اثر هادی معصوم دوست
به قلم هادی معصوم دوست پیش از این رمان «به شیوه کیان فتوحی» عرضه شده بود؛ رمانی که از بسیاری جهاتِ درونی و بیرونی با کار تازه او «نُه مرگ» که به همت نشر چرخ منتشر شده متفاوت است. تفاوتهایی که از همینجا می توان رد آن را گرفت. چرا که «به شیوه کیان فتوحی» نتوانست به صورت رسمی منتشر شود و نویسنده آن را به صوذت الکترونیک در فضای مجازی منتشر کرد.
چنین انتشاری که نویسنده نیز در آن تردید داشته هنوز چنان جا نیفتاده که منجر به دیده شدن درست اثر شود. به هر روی آن رمان به لحاظ درون متنی نیز حکایت از رویکردی دیگر گونه داشت. با مضمونی شهری و خط داستانی پررنگ که وقایع آن درباره زندگی مردی از طبقه متوسط تهران نشین بود.
اما به نظر هادی معصوم دوست لااقل برای دور شدن از دستاندازهایی که در آن کتاب دست به گریبانش بود؛ ترجیح داده پایتخت را رها کرده و راهی ناکجا آباد شود. جایی که برای رسیدن به آن مسیری متفاوت را نیز برگزیده است.
نخست اینکه در این رمان آن حرکت پررنگ بیرونی داستانی، جای خود را به یک حرکت بطئی داده و در واقع روایت درونیتر شده و به تناسب آن، مخاطب نیز تغییر و تحولات داستان و آدمها را باید در لایه های درونی داستان جستجو کند که البته پیچیده نیز هست.
روایت در این رمان بریده بریده است، با شکست زمانی و مکانی. نه آنگونه که تو در تو باشد بلکه با کیفیتی پازلوار که دقت و درایت خواننده را میطلبد تا در طول خواندن این روایت، قطعه قطعه پازلها در کنار هم قرار گرفته و کامل شوند؛ هرچند که امکان دارد خلاءهایی هم دیده شود که گاه اجتناب ناپذیر مینماید.
حال و هوای شهری رمان «نه مرگ» نه شهری ست و نه رمانی روستایی؛ نا کجا آبادی که شخصیت اصلی رمان به آنجا رسیده در واقع تبعیدگاهیست که گریزی از آن وجود ندارد. پاسگاهی بین شهری که تنها وسیله ارتباطی آن برای مینیبوسیست که که بی احازه کسی را بر نمی گرداند. چنین جغرافیای مرموزی، اتمسفری ویژه و برخوردار از پتانسیل بالا در اختیار نویسنده برای ئرداختن به ایده های مورد نظرش قرار داده.
شخصیت اصلی رمان سربازی ست که منطقه ای پرت تبعید شده که نه مرگ بدان اطلاق می شود. او در آنجا با آدمهایی روبه رو می شود که شبح وار در گذشته او حضور داشته یا بدان مرتبطند.
با وجود اینکه در رمان از منطقه نُه مرگ، خدمت سربازی و المانهایی خاص این دوره از زندگی مردانه استفاده شده اما در مجموع به فضای سیال و بی زمان و مکانی که بر روی رمان سایه اکنده است؛ حال و هوایی انتزاعی به این رمان داده است.
رفت و برگشت میان واقعیت و رویا که از تخیل نویسنده سرچشمه گرفته؛ وجوه مبهمی به رمان داده است که هم می تواند تاثیری مثبت داشته باشد و هم تاثیری منفی؛ چنانکه موجب دشوار شدن برقراری ارتباط با آن شود. با این حال نویسنده کم و بیش از این خطر جسته است و این جنبه های مبهم و هذیانی در طول رمان رفته رفته کنار می روند و لایه درونی داستان خود را نشان می دهند. در «نه مرگ» خشونت حضوری پر رنگ دارد، گویی نویسنده خشونتی را که زندگی مدرن و جامعه پیرامونش دارد، به این شکل در فضایی ناکجاآبادی ظهور و بروز داده است. مفهوم انتظار یکی از ایده های مهم مطرح شده در این رمان است. انتظاری که بر ذهن و روان آدمها سایه افکنده و قرار است به رهایی بیانجامد.
رمان نه مرگ رمانی کم و بیش استوار بر تجربه گراییست؛ از سوی نویسنده ای که می کوشد راه خود را ادبیات داستانی امروز پیدا کند.
نقل از الف کتاب
‘