این مقاله را به اشتراک بگذارید
خاطرات دیپلمات ایرلندی از جیمز جویس رونمایی شد
بهار سرلک
خاطرات تاریخیای که «شان لستر» دیپلمات سابق ایرلند آنها را نوشته است، نشان میدهد وابستگی «جیمز جویس» نویسنده بینظیر ایرلندی به وطنش مانند
بند نافی است که نوزاد را به مادرش متصل میکند. این خاطرات را اخیرا خانواده او به مجموعه مرکز تحقیقات تاریخی دانشگاه شهر دابلین اهدا کردهاند. در این خاطرات لستر درباره جویس مینویسد: «او به خاطر عشقش به ایرلند، ایستگاه رادیوی ملی این کشور، «ایریان»، را همیشه روشن نگه میداشت.»
گزارشها و خاطرات پرجزییاتشان لستر از ملاقاتهای او با جویس و خانوادهاش پس از گذشت ٧۵ سال از مرگ این نویسنده رونمایی شده. جویس که برای نگاشتن رمانهای «اولیس» و «چهره مرد هنرمند در جوانی» مورد تحسین و ستایش خوانندگان و منتقدان سراسر جهان قرار گرفته، بیستوچند ساله بود که با والدینش، دابلین را به مقصد اروپای قارهای ترک کرد. آنها در تریسته، پاریس و زوریخ زندگی کردند. گرچه جویس در بزرگسالی خارج از ایرلند به سر برد اما جهان داستانهای او روی شهر دابلین متمرکز است و شخصیتهای داستانهایش بهشدت به اعضای خانواده، دوستان و دشمنانی که در زمان زندگیاش در دابلین داشته، شبیه هستند. داستان «اولیس» با دقت و ظرافت تمام در خیابانها و کوچهپسکوچههای این شهر میگذرد. مدتی پس از انتشار این کتاب، جویس از علاقهاش به دابلین گفت: «من همیشه درباره دابلین مینویسم. چون اگر بتوانم قلب دابلین را تسخیر کنم میتوانم قلب تمامی شهرهای جهان را از آن خود کنم.»
شان لستر پیش از اینکه دیپلمات شود، روزنامهنگار بود و زمانی که از حقوق مردم لهستان در برابر نازیها حمایت کرد، جامعه ملل به او نشان کمیسیاریای عالی اهدا کرد. بعد از اینکه خانواده جویس از فرانسه که توسط آلمانها اشغال شده بود فرار کردند، سال ١٩۴٠ با این خانواده در ژنو ملاقات کرد. جویس برای دیپلمات ایرلندی درباره دخترش، لوسیا، که در آسایشگاه به سر میبرد، نامههایی نوشت. جویس ویزای خروج خودش، همسرش، پسرش و نوهاش را به دست آورد اما لوسیا به خاطر بیماری روحی روانی ویزایی دریافت نکرده بود. لستر در خاطرات خود نوشته است جویس فرار خانوادهاش از فرانسه را به او اطلاع داده و کتابهای گرانبها و نقاشیهایی باارزشی را در خانهشان در فرانسه جا گذاشت.
وقتی لستر در نامهای که برای جویس مینویسد از او میپرسد چرا به ایرلند بازنمیگردد، او در جواب میگوید: «من شب و روز به وطنم متصل هستم؛ ارتباط ما مثل بند نافی است که نوزاد را به مادرش متصل میکند.»
نویسنده این خاطرات در ادامه مینویسد: «بار دومی که موضوع بازگشت او به خانهاش را مطرح کردم، همسرش در پاسخ به این نامه نوشت: «دو سه سالی هست او را ترغیب میکنم به ایرلند برگردیم. » اما جویس پاسخی به لستر نمیدهد و وقتی لستر حرف از بازگشت به خانه در شرایط کنونی میزند، جویس میگوید: «سفر برگشت برای من امکانپذیر است اما در این شرایط احساس نمیکنم بازگشتم ارزش داشته باشد.»
خاطرات شان لستر سه سال بعد از اینکه او در پایتخت ایرلند برای فعالیتها و ایستادگیهایش در مقابل نازیها گرامی داشته شد، رونمایی شدند. فوریه ٢٠١٣ پلاکی به رنگ آبی برای یادبود لستر در جاده «اورمو»، خانه سابق خانواده لستر نصب شد.
اعتماد