این مقاله را به اشتراک بگذارید
نگاهی به فیلم «لانتوری» ساخته رضا درمیشیان
واکاوی جرمهای از پیش اعلام شده!…
عباس غفاری
«لانتوری» در لغت به معنای زندانی تازهکار، نابلد و ناکارآمدی است که بسیار ادعا دارد. رضا درمیشیان در سومین فیلم خود به واکاوی جرم پرداخته است. او سعی میکند با شیوه مستند داستانی و بازسازی موقعیتها همچون ناظر یا گزارشگری بیطرف به اتفاق نگاه کند؛ اما مشکل اینجاست که نتوانسته بیطرف بماند و آگاهانه و یا ناخودآگاه برای ضد قهرمان فیلم دلسوزی میکند. «لانتوری» حکایت چهار جوان بزهکار است که میخواهند حق خود را از اجتماع بگیرند. اجتماعی که آنها را از حقوقشان محروم و سعی کرده آنها را نبیند یا به خواستههایشان اهمیتی ندهد! آنها را جدی نگیرد، وارد بازیشان نکند. با نگاه تردید و تحقیر به آنها بنگرد. حال این چهار جوان به رهبری سردستهشان پاشا به انتقام برخاستهاند؛ اما انتقامی کور و بیمنطق. آنها که قرار است در ابتدا همچون رابینهود از اغنیا بگیرند و به فقیران بدهند در میانه راه به زورگیرانی تبدیل میشوند که از همه میدزدند و به هر کاری دست میزنند حتی خودفروشی! اما دختری به نام مریم فرزامی از راه میرسد و ماجرا به انجامی دیگر میرسد. مریم فرزامی یک فعال اجتماعی است که برای نقض احکام قصاص به میان خانوادههای مقتولین و آسیبدیده میرود تا شاید بتواند با رضایت گرفتن از آنها، محکومان را از مجازات برهاند اما او هم در گردابی میافتد که باید بین قصاص و بخشش یکی را انتخاب کند. دوربین درمیشیان به میان افراد مختلف از طبقههای متفاوت جامعه میرود تا از آنها درباره جرم و عوامل وقوع جرم بپرسد. هریک از آنها چیزی میگوید و نظری میدهد اما تعاریف متفاوت خود ایجاد هرجومرج میکند. در ابتدای فیلم میبینیم که دزدی و زورگیری برای گروه «لانتوری» یک تفریح و سرگرمی است اما رفتهرفته همه چیز تغییر کرده و جدی میشود به قول جامعهشناس فیلم: «کودکان شوخیشوخی به قورباغهها سنگ میزنند ولی آنها جدیجدی میمیرند!» شاید نقطه قوت آثار قبلی درمیشیان ریتم نفسگیر آنها بود؛ اما «لانتوری» درست از همین ناحیه لطمه میخورد. شاید منطق کارگردان و تدوینگر این بوده که به سبب ژورنالیست بودن قهرمان فیلم و زبان مستندگونه آن باید از تمام زوایا به ماجرا نگاه کرد؛ اما در این میان به آنچه توجه نمیشود حوصله تماشاگر است و همین باعث میشود که «لانتوری» در بعضی از لحظات به مقاله یا گزارشهای روزنامه بدل شود. البته «لانتوری» لحظات نفسگیری هم دارد مانند سکانس مجازات پاشا که به سبب زاویهبندی خوب دوربین، تدوین مناسب، بازی خوب بازیگران به ویژه رضا بهبودی در نقش دکتر (که خونسردی اعجابآوری دارد) خوب از آب درآمد. درباره «لانتوری» در زمان اکران عمومیاش مفصل میتوان نوشت ولی در این مجال به همین مختصر بسنده میکنیم. با ذکر اینکه تمام بازیگران در نقشهای خود به زیبایی زندگی میکنند که این از ویژگیهای «لانتوری» است. به قول جامعهشناس فیلم با نقشآفرینی تأثیرگذار اردشیر رستمی: «و هیچکس ندانست نام آن پرنده بزرگ که از قلب انسان گریخت، ایمان بود».