این مقاله را به اشتراک بگذارید
نقد فیلم «کفشهایم کو؟» ساخته کیومرث پوراحمد
اتمسفری غریب در فضای بصری
پویا نبی / شهروند
واپسین اثر کارگردان قدیمی سینمای ایران به ظن نگارنده جزو فیلمهای خطرناک این دوره از جشنواره فجر محسوب میشود، خطرناک از این منظر که در نگاه تحلیلگرانه اگر به نظر یک خطی بسنده کنیم، شاید با عباراتی چون بد نبود، از پور احمد بیشتر از اینها انتظار داشتیم، قصه پیش نمیره برسیم اما کفشهایم کو؟ با تمام ضعفهایی که در فیلمنامه و اجرای آن دارد، حاوی نکاتی است که به راحتی نمیتوان به آن اثر ضعیف یا متوسط را اطلاق کرد و با عبارات یک جملهای پرونده فیلم را بست، اینکه الگوی آلزایمر شخصیت اول فیلم تا انتها مشخص نیست، اینکه فیلمنامه شخصیتهای اضافهای دارد (مثل کاراکتری که شقایق فراهانی بازی میکند)، اینکه فیلم در یک تغییر زاویه آشکار از یک درام روانشناسانه به یک قصه تا حد هندی میرسد، اشکالاتی است که در همان برخورد اول کفشهایم کو را از چشم بیننده میاندازد، اما چرا میگوییم این همه ماجرا نیست و فیلم پوراحمد با همه ضعفهای آشکار و نهانش همچنان فیلم استواری است؟ کفشهایم کو؟ جزو معدود تولیدات جشنواره اخیر است که حداقل از حیث ایده اولیه دارای بکریهایی است که همین برای سینمای امروز ایران حکم کیمیا را دارد، اینکه به جای درامهای خرده پیرنگی که متأثر از سینمای اصغر فرهادی است، فیلمسازی به سراغ موضوع جذابی مثل بیماری آلزایمر رفته و یک درام خانوادگی را هرچند با لکنت میخواهد در این بستر روایت کند، آن هم نسلی که دیگر همگان میدانند، مانند یکدهه گذشته انگیزه و تلاشی برای ساخت فیلم خوب ندارند به خودی خود لایق تقدیر است، اما مهمترین دستاورد کفشهایم کو؟ از قصه بکر که نه بلکه از اجرای خوب آن به دست میآید که به طرز آشکاری کارگردانی را بالاتر از فیلمنامه قرار میدهد بهگونهای که حفرههای فیلمنامهای با این اجرای ظریف آنچنان به چشم بیننده دیده نمیشود، پوراحمد با کارگردانی هوشمندانه توانسته به لحظاتی درخشان در برخی سکانسهای فیلم دست پیدا کند و با مهارتی مثالزدنی توانسته رابطه خوب بین کاراکترها را دربیاورد، مثال عینی این نکته را میتوان در سکانس آوازخوانی آن جمع سه نفره جستوجو کرد که یکی از ترانههای دوران بچگی کاراکتر بیتا را با هم مرور میکنند و همین عامل دستاویزی میشود برای بازگشت بخشی از خاطرات کاراکتر مرکزی فیلم یا میتوان به سکانسهای پدر و دختری در نیمه اول فیلم اشاره کرد که با بازی خوب رضا کیانیان و مینا وحید (بهترین بازی فیلم با اختلاف از آن این بازیگر جوان است) خلق شده و جانی تازه به فیلمنامه کمرمق پوراحمد و مصطفوی داده است.
****
نقد فیلم تازه کیومرث پور احمد
سحر عصر آزاد / اعتماد
«کفشهایم کو؟» نوزدهمین فیلم کیومرث پوراحمد است که بر اساس فیلمنامهای مشترک با فرید مصطفوی ساخته شده است. فیلمی با محوریت بیماری آلزایمر که بر اساس تحقیقات پزشکی شکل گرفته و در عین حال قصهای دراماتیک را دنبال میکند. فیلم هرچند در نقطه اوجی همچون فیلمهای ماندگار پوراحمد قرار نمیگیرد اما از فیلمهای متاخر او همراهیبرانگیزتر است به خصوص از این جهت که نوعی حدیثنفس را بازگو میکند که تاثیرگذار است و آن رابطه یک پدر و دختر بعد از سالیان است. درحالی که پدر به آلزایمر دچار شده و دخترش را نمیشناسد و دختر هم فرصت کوتاهی دارد تا به عنوان پرستار خاطرههای کودکیاش را مرور کند.
بخش اعظم فیلم متکی بر بازی حسی بازیگران است که در این میان رضا کیانیان با تکیه بر نمونههای واقعی توانسته تصویر این مرد میانسال مبتلا به آلزایمر را باورپذیر جلوه بدهد هرچند بازی او به شکلی ناخواسته با نوعی اغراق همراه است.
9 نظر
مهسا
سلام بسیارفیلم خوبی هست من چون پدرم الزایمرداره انگار داره زندگی منو میگه
Faranak
من امروز فیلمو دیدم با اینکه تحصیلاتم در رابطه با سینما نیست بعنوان یه بیننده ی صرفا عام میگم فیلم بسیار ضعیفی بود …چه از لحاظ انتخاب بازیگر و چه از لحاظ دیالوگ واقعا فیلم کسل کننده و اغراق آمیزی بود .
دکطر هامد
من همش فکر میکردم دختره دختر واقعی رضاکیانیانه
که این قدر دست میزنه بهش
و میگفتم چه دخترخوبی داره رضا کیانیان
ولی انگار دخترش نبود و موندم که چرا این قدر دست مالی میکردن همدیگرو
بعد حدس زدم حتما کیانیان دختررو صیغه کرده
اما اگه صیغه نکرده چطور این قدر راحت به هم دست میزدند؟
کم مونده بودکه دیگه رضا کار خانوم وحیدرو……
احمد
افتضاح بود
علی
متاسفانه فیلم خوبی نبود.بجز بازی نسبتا خوب اقای کیانیان بازی سایر بازیگران ضعیف بود…فیلمنامه ی منسجم و روایتی یکدست نداشت،گاهی کشدار و ملال اور میشد…
امیدوارم فیلم بعدی اقای پوراحمد خیلی بهتر باشه
رویا
فیلم بسیار خوب و تاثیرگذاری بود. به خصوص در زمینه ی خانواده.
بی نام
من از اول تا آخرش گریه کردم .چون مادر بزرگم دچار این بیماری ست …اهل نقد فیلم نیستم اما نمی دونم منو جذب کرد راستش کمی جا خوردم از نظر دوستان !
سعید
من این فیلم رو توی خونه دیدم و خوشم نیومد احساس کردم بعد از چند دقیقه فیلم حرفی برای گفتن نداره و اصطلاحا از نفس می افته . شخصیت ها خیلی الکی میان و میرن و عمقی ندارن . خیلی مسخره است اون داستان مربوط به رضا کیانیان و زنش و خانواده های اونا . کلا داستان و فیلم نامه ی خوبی نداشت و رضا کیانیان هم خیلی زور زد یک نقش ماندگار از خودش بجا بذاره ولی نشد ، نگرفت
Kavir
سلام. بنظرم انتخاب بازیگراین فیلم خوب بود اما ازنظر شرعی بسیارافتضاح بود و نکته خجالت آورآن هم جمله ی ابتدای فیلم هست ک ب دروغ نوشته شده. حداقل اینهمه دستمالی میکردن همدیگرو ،ی صیغه ای بینشون میخوندن.والا