این مقاله را به اشتراک بگذارید
نقد فیلم «خماری» ساخته داریوش غذبانی
نیره رحمانی
خماری بیش از هرچیز مشکل فیلمنامه دارد، مشکلی که به شدت به آن لطمه زده هم از این جهت که همه چیز سطح قرار داد و به عمق نمی رود و هم از این جنبه که نمی تواند در همین سطح نیز قواعد بازی را برای ساخت اثری پر کشش که اتمسفر پر از تعلیق آن را به جلو ببرد در حالی که ایده امتحان دادن سر زمانی مشخص و پدر زن (استاد) سخت گیری که هیچ رقمه حاضر نیست پارتی بازی بی ضرری بکند. بنابراین ما از یک سو مشکلات خانوادگی پاشا را داریم و برادری که از خماری حالش رو به وخامت است و از یک سو هم رسیدن به موعد امتحان نوازندگی پیانو که مشکلا قررا است مانع رسیدن به آن شوند.
آنچه گفته شد به زبان ساده یعنی اینکه فیلمساز به شخصه ظرفیت هایی را که فیلمش برای ایجاد تعلیق و کشش برای همراه کردن مخاطب داشته به سادگی نادیده گرفته و از دست داده است. همین مسئله باعث کندی ریتم فیلمی شده که از قضا اغلب شخصیت هایش مدام در حرکت هستند!
در کنار این می ماند یک سری شوخی های کلامی و مزه پرانی های برادران دوقولویی که نقش ساقی های فیلم را بازی می کنند. اما این شوخی های بعضا بامزه که از دل نکات مرتبط با اعتیاد بیرون آمده اند برای سرپا نگه داشتن یک فیلم بلند به تنهایی کافی نیستند.
*****
گفت و گو با داریوش غذبانی درباره فیلم «خماری»
تماشاگر حوصله تلخی را ندارد
تلاش کردم فیلمی استاندارد بسازم
فرناز میری
«خماری» نخستین فیلم داریوش غذبانی امسال در بخش رقابتی «نگاه نو» حضور دارد. فیلمی اجتماعی اما با نگاهی ملایمتر به موضوع اعتیاد که خیلی از جنس طنز نیست ولی لحظات شیرینی دارد. منیژه حکمت تهیهکنندگی این فیلم را برعهده دارد و مهرداد صدیقیان، نادر فلاح، لیلی فرهادپور، سوگل خلیلی و کاظم سیاحی در این فیلم بازی میکنند. گفتوگویی با غذبانی و نوع نگاهش به معضل اعتیاد در این فیلم داشتیم. غذبانی معتقد است کار سینما ایجاد تغییرات بنیادی در اجتماع نیست؛ بلکه وظیفه سینما مطرح کردن موضوعات و سرگرمکننده بودن است.
چطور شد برای نخستین فیلم بلند خود به سراغ سوژه و فیلم «خماری» رفتید و چنین نگاهی به موضوع داشتید؟
به هر حال فیلمنامه ساخت فیلم اول کمی شرایط و سختیهای خودش را داشت. سالها فیلم کوتاه میساختم. حدود ١۶ فیلم کوتاه و یک تلهفیلم برای شبکه یک ساخته بودم. با منیژه حکمت از سال ١٣٨۶ آشنا شدم و از سال ٨٨ پیشنهاد ساخت فیلمی را مطرح کردم. سال گذشته طرحی برای یک فیلمنامه داشتم اما امکان ساخت آن فراهم نشد. امسال با فیلمنامه و طرحی جدید این فیلم ساخته شد. ایده موضوع فیلم از من بود. اما نگارش آنرا فرهاد توحیدی برعهده داشت. اواسط مهر ماه پیشتولید کار آغاز شد و از اواسط آبان ساخت فیلم را کلید زدیم و اواسط آذر هم فیلمبرداری تمام شد.
موضوع فیلم اعتیاد است؛ موضوعی اجتماعی که بارها در فیلمها به آن پرداخته شده است. به عنوان کارگردان این فیلم سعی کردید چطور به سراغ چنین موضوعی بروید که از دیگر آثار متفاوت باشد؟
اعتیاد معضلی در جامعه ما است که دغدغه بسیاری از خانوادهها شده است. طبق آمار رسمی رصد شده حدود هفت میلیون معتاد در ایران داریم و این رقم خیلی بالایی است. معضل اعتیاد دغدغه هرکسی است که نگاه اجتماعی دارد. اما تفاوت این فیلم در نوع نگاه به تلخی موضوع است. به هرحال این موضوع، موضوع خوبی نیست. خیلی تلخ است و فضای کدر و سیاهی دارد. تماشاگر باتوجه به مشکلات جامعه حوصله شنیدن حرفهای تلخ را ندارد. در این فیلم میخواستیم هم این مساله را مطرح کنیم تا از کنارش نگذشته باشیم و هم لحنی را بهکار بگیریم که تماشاگر دوست داشته باشد؛ سرگرم شود و با فیلم ارتباط برقرار کند. از این روی لحن شیرین و سرگرمکنندهای پیدا کردیم تا از این طریق در پشت ماجرا، لایههای زیرین مطلب را به او منتقل کنیم.
خب فیلم هم جنبه سرگرمکنندگی و هم لحن شیرین را دارد، اما طنز نیست و در عین حال چندان هم فیلم تلخی نیست. این مرز باریک را چطور در فیلم حفظ کردید؟
به هرحال قرار نبود کمدی یا تراژدی بسازیم. بنابراین لحن خیلی دوگانهای را در نظر گرفتیم. در حالیکه همه چیز جدی است اما انگار خیلی هم جدی نیست. این مساله با جنس بازیها، جنس دیالوگنویسی و نوع روابط شخصیتها با هم ایجاد شد. فیلم نگاه غیرمتعارفی ندارد. کارگردانی و ساختار سادهای در مفهوم کلاسیک فیلمسازی دارد.
به عنوان فیلمساز چه اندازه بازیهای فیلم را یکدست میدانید؟
بهنظرم بازیها و شخصیتها متفاوت هستند. جنس بازی مهرداد صدیقیان با جنس بازی لیلی فرهادپور در نقش مادرش متفاوت است. همینطور جنس بازی او با جنس بازی کاظم سیاحی در نقش برادر معتادش در فیلم فرق دارد. جنس بازیها بهنظرم کاملا متناسب با شخصیتهای فیلم است. اما در کل همه بازیگران یکدست بازی کردهاند و در کنار هم یک هارمونی ایجاد شده است.
چرا برخی از بخشهای فیلم چندان باورپذیر نیست، مثلا دوستی این خانواده با قاچاقچیها؟
همانطور که گفتم «خماری» در عین جدی بودن انگار جدی نیست. در این فیلم به قاچاقچیها نزدیک میشویم و تمام این اتفاقات در راستای همان لحن شیرین و سرگرمکننده فیلم است.
انگار یک نگاه صفر و ١٠٠ در نوع روایت شما از معضل اعتیاد وجود دارد. این برداشت درست است؟
برداشت صحیحی است. شخصیت معتاد این فیلم دارای تحصیلات کارشناسی ارشد است. به نوعی میخواهیم بگوییم فشار اجتماعی باعث این اتفاق شده و این خطر در کمین همه است.
فکر میکردید «خماری» در بخش رقابتی فیلمهای «نگاه نو» جشنواره امسال قرار بگیرد؟
من تلاش کردم فیلمی استاندارد بسازم. فیلمی که تماشاگر آنرا دوست داشته باشد و با آن ارتباط برقرار کند. امسال در جشنواره، ٣٠ فیلم در بخش «نگاه نو» با یکدیگر رقابت کردند و در نهایت ١١ فیلم برای نمایش در جشنواره انتخاب شدند. از میان آنها یکی هم فیلم من بود و قرعه به نام ما افتاد. باتوجه به شناختم از کارگردانهای فیلمهای بخش «نگاه نو» به نظرم فیلمهای دیگر هم خوب بودند. بهنظر میرسد معیارهای داوری چیز دیگری بوده است.
فیلمهای «نگاه نو» در بخش بهترین کارگردانی، بهترین فیلم و جایزه ویژه هیات داوران بررسی میشوند. بهنظر خودتان «خماری» در کدام یک از این بخشها میتواند دیده شود؟
سوال سختی است. گاهی معیارهای داوری دقیقه ٩٠ تغییر میکند. داوری را باید به هیات داوران واگذار کرد. امیدوارم اتفاق خوبی برای این فیلم بیفتد.
سخن آخر؟
امیدوارم مسوولان برای معضل اعتیاد در جامعه فکری بکنند. ما با این فیلم میخواستیم فقط اشارهای کوچک به معضلی بزرگ در اجتماع داشته باشیم. به هر حال ایجاد همه تحولات در توان ما نیست. کار سینما ایجاد تغییرات بنیادی نیست. بلکه کار سینما مطرح کردن و آسیبشناسی مسایل اجتماعی و سرگرم کردن مخاطب است.