این مقاله را به اشتراک بگذارید
‘
نقد فیلم خشم و هیاهو ساخته هومن سیدی
ما خوب نیستیم… شما چطور؟
نیره رحمانی
خشم هیاهو ساخته هومن سیدی تاکیدی بر این نکته که همچنان و لابد برای همیشه، فیلمنامه مهمترین معضل سینمای ما هست و خواهد بود. چه در فیلمهای عامه پسند این سینما و چه در فیلمهای متفاوت جدی اش. بنابراین از فیلم حسین فرحبخش بگیر تا فیلم رضا درمیشیان و هومن سیدی و… این مشکل مهمترین چیزی ست که توی ذوق می زند. پس نباید تعجب کرد اگر یک فیلم با فیلمنامه محکم همانند ابد و یک روز می آید و نظرها جلب می کند و احتمالا جوایز را هم درو.
از ضعف های فیلمنامه که بگذریم باقی چیز ها در خشم و هیاهو به شکل قابل تحسینی در خور توجه اند. از فرم فیلم بگیر تا بازی های درخشانش و البته فضا سازی و در نهایت ضرب آهنگ فیلم که برخلاف بسیاری فیلمها آدم را خسته نمی کند. سکانسهای به یادماندنی در فیلم کم نیستند که سیدی با قدرت یک فیلمساز باتجربه آنها را کارگردانی کرده. ایده تفاوت روایت ها از دید آدمهای مختلف هر چند تازه نیست اما در فیلم به خوبی مورد استفاده قرار گرفته است. دیگر ویژگی قابل اشاره فیلم پایان آن است که نه شعاری ست و نه کلیشه ای در حالی که ظرفیت بالایی برای افتادن در دام کلیشه ها و شعاری شدن را دارد اما فیلمساز به خوبی آن را مدیریت کرده است.
سیدی تصویر در خشانی از یک خواننده که توجه مردم او را متوهم ساخته نشان داده است. آدمی که فکر می کند شخصیت مهمی ست اما در واقع موجود حقیر و ترحم برانگیزی بیشتر نیست. آنچه او به خاطرش جوگیر شده چیزی ست که مردم به او داده اند و به همان سادگی نیز از دست می دهد.
طناز طباطبایی در بدترین فیلمهایش نیز خوب بازی کرده هر چند که هنوز مانده آن نقشی که برایش در حد توانایی واقعی اش بدرخشد اما در خشم و هیاهو پابه پای نوید محمد زاده پیش آمده و تحت الشعاع بازی زیبای او قرار نگرفته است.
****
خشم و هیاهو (هومن سیدی)
جهش
محسن جعفریراد
خشم و هیاهو از نظر ساختاری بهترین فیلم هومن سیدی است. اما مشکل اینجاست که حفرههای متعدد فیلمنامهاش باعث شده که این ساختار اثرگذار، نتواند به نتیجهای درخور خلاقیت سیدی ختم شود.
از معدود دفعاتی است که داستان یک فرد مشهور و فساد اخلاقیاش در سینمای ایران روایت میشود و از آنجا که چند نمونهی واقعی هم دارد – از جمله مشهورترین آنها ماجرای شهلا جاهد و ناصر محمدخانی است که موقعیت بحرانی فیلم شباهت قابلتوجهی به آن دارد – ساخت آن شاید برای سیدی بیشترین ریسک را در پی داشته است. منتها او توانسته از نظر اجرایی جاهطلبی کارهای قبلیاش را تداوم ببخشد. از تصویرپردازیهای مینیمال گرفته تا طراحی صحنهی بدیع و مؤثر در فضاسازی – بهویژه خانهی خسرو و فضای اطرافش- و بازی جذاب بازیگران؛ نوید محمدزاده همچنان مخاطب را شگفتزده میکند و طناز طباطبایی سعی کرده ترسیم دیگرگونی از یک زن بهظاهر مزاحم اما در واقع عاشق ارائه کند.
فیلم صحنههای کارشده و جذاب فراوانی دارد. مثل صحنهی تصادف همسر خسرو که با اینکه در لانگشات برگزار شده اما در غافلگیری مخاطب سهم بهسزایی دارد یا صحنهی ملاقات عاشقانهی خسرو و حنا در بام شهر که به پرسپکتیو و عمق میدان به جهت خلق معنا توجه ویژهای شده است. اما بهترین سکانس فیلم بدون شک سکانسی است که حنا صحنهی قتل را به نوعی برای بازپرس تعریف میکند. بدین ترتیب که روی برف راه رفته، در خانه را باز کرده، فضای خانه را طی کرده، به تختخواب رسیده و زن خسرو را به قتل میرساند. اما در قاب دوربین، اثری از حنا و بازیگر نیست و به نوعی یک فرد نامرئی راه میرود. در واقع این سکانس شاید برای اولین بار در سینمای ایران اجرا شده که نشان از تجربهگرایی سیدی دارد. در این صحنه روی برف چند رد پا خالی میشود، دستگیرهی در پایین رفته و در باز میشود، تشک تخت فرو میرود، و برخوردی شکل میگیرد تا ضربات متعدد چاقو را تداعی کند.
سیدی در خشم و هیاهو برای اولین بار بیشتر به داستانگویی توجه کرده و به این نتیجه رسیده که میتوان هم کمالطلبی و زیباییشناسی مستقلی داشت و هم نبض مخاطب عام را در دست گرفت. اما هرچه فیلم در ساختار و اجرا موفق است، در فیلمنامه چنان که باید به علتها و معلولها و توجیه منطقی رفتار شخصیتها فکر نشده است. از شخصیتپردازی نصفهونیمهی خسرو که علت پرخاشگری پردامنهاش نسبت به همهی افراد پیرامونش، کمتر مشخص میشود تا همسر او و حنا که کمتر جزییاتی برای روایت سمپاتیک دارند و صرفاً بر پایهی کهنالگوی زن اغواگر و زن قربانی ترسیم شدهاند. به همین دلیل از نیمهی اول فیلم به بعد مخاطب که نتوانسته همدلی لازم را با زنان داستان برقرار کند، عملاً همهی حواسش متوجه شخصیت خسرو است که محمدزاده با بازی کمنقصش توانسته ترکیب جذابی از خیر و شر را بهخوبی نمایان کند که در صحنهی دادگاه نمود عینی آن را میتوان دید.
ضعف دیگر به نبود باورپذیری در روابط برمیگردد. مقدمهچینی رابطهی زن و مرد کمی سست طراحی شده و عشق و علاقهی آنها کمتر متقاعدکننده است. از سوی دیگر زن خسرو هم صرفاً حضوری مکانیکی دارد تا اینکه بتوان به عنوان شمایل یک قربانی برای او دل سوزاند. پایانبندی فیلم نیز بیخودی کش داده میشود و صحنههای اعدام هیس! دخترها فریاد نمیزنند یا نمونههای ایرانی و خارجی دیگر را تداعی میکند. سیدی در صحنهی پایانی همان کلیشههای مرسوم را تکرار کرده؛ دختر اعدامی که بهسختی راه میرود، ناراحت است و چهرهای مغموم دارد. هرچند که در این پایانبندی سلیقهی مخاطب عام هم در نظر گرفته شده اما مشکل اینجاست که از نظر اجرا و بهخصوص ریتم هم این پایان تناسب لازم را با ریتم تند فیلم ندارد.
****
گزارش نشست نقد و بررسی فیلم خشم و هیاهو ساخته هومن سیدی
هومن سیدی: بارها گفتهام سینمای مولف برای من درس است
محمدزاده: امیدوارم هیچ وقت فیلمهای سیاسی بازی نکنم
کارگردان "خشم و هیاهو" گفت: بارها گفتهام سینمای مولف برای من درس است و تلاش دارم از آن بهره بگیرم اما اگر میدانستم چنین سریال مشابهی ساخته شده بدین ترتیب کار را پیش نمیبردم.
، نشست نقد و بررسی سینمایی «خشم و هیاهو» ساخته جدید هومن سیدی ظهر در برج میلاد برگزار شد.
کارگردان این فیلم در نشست نقد و بررسی به عدم حضور طناز طباطبایی اشاره کرد و گفت: او به دلیل حضور بر سر فیلمبرداری فیلم جدید رضا کاهانی موفق به حضور دراین جلسه نشده است.
وی در عین حال فضای این ساخته خود را فضای جذابی دانست که دوست دارد در آینده تلاش های بیشتری در این زمینه داشته باشد.
این کارگردان در ادامه در پاسخ به سئوالی مبنی بر شباهت این فیلم با یکی از سریالهای امریکایی سال ۲۰۱۴، توضیح داد: این سریال را ندیده بودم و در مقطعی پگاه آهنگرانی این موضوع را گوشزد کرد که بعد از دیدن آن سریال متوجه شباهت هایی میان این دو اثر شدم.
سیدی همچنین عنوان کرد: بارها گفته ام سینمای مولف برای من درس است و تلاش دارم از آن بهره بگیرم اما اگر می دانستم چنین سریال مشابهی ساخته شده بدین ترتیب کار را پیش نمی بردم.
وی در بخش دیگری از این نشست در ارتباط با پرداخت فیلمش به برخی موضوعات از سوی رسانه ها، گفت: این را می دانم که رسانه ها باید خوراک داشته باشند اما به عنوان مثال به شخصه در این جشنواره مصاحبه چندانی نداشته ام اما مطالب متعددی به نقل از من کار شده است. گاه برخی اهالی رسانه موضوعی را بیش از آنچه باید بزرگ کرده و در فضا تاثیر می گذارند.
سیدی در پاسخ به این سئوال که در ادامه مسیر کاری خود ترجیح می دهد روند ساخت فیلم را دنبال کند یا به عنوان بازیگر فعالیت کند، اظهار کرد: برای سال بعد قصد دارم تمام تمرکز خود را برای بازیگری بگذارم و بر این اساس برنامه ای برای ساخت فیلم جدید ندارم.
سعید سعدی: این فیلم تلنگر به مردم است
در ادامه این نشست، سعید سعدی تهیه کننده سینما نیز در ارتباط با دلیل انتخاب موضوع فیلم گفت:به دنبال این بودیم که به آحاد جامعه تلنگر زده و بگوئیم لازم است از خودمان مراقبت کنیم.
وی در پاسخ به این سئوال که چرا در زمان دریافت پروانه ساخت وزارت ارشاد برای روایت داستان این فیلم از زاویه دید یک بازیگر سختگیری داشته نیز عنوان کرد: در زمان دریافت پروانه ساخت نظر ارشاد این بود که با توجه به هجمه های ایجاد شده علیه بازیگران، نباید به این فضا دامن بزنیم. آنها اصرار داشتند چهره غیر هنری انتخاب شود اما در نهایت با توجه به تاکید ما کار بدین شکل پیش رفت.
محمدزاده:هرگز کارگردانی نمی کنم
نوید محمدزاده بازیگر این فیلم هم در صحبتی کوتاه درباره نقش های متفاوتی که ایفا کرده متذکر شد: زمانی که تفکرهای مختلف را انتخاب می کنیم، نتیجه متفاوتی حاصل می شود. معمولا قبل از بازی سعی می کنم خود را به ذهنیت فیلمساز نزدیک کنم چرا که اگر کارگردان فرد باهوشی باشد به خوبی در ذهن خود می داند چه می خواهد و هومن سیدی فرد بسیار باهوشی است. برهمین اساس نقش ها نیز خیلی شبیه به یکدیگر نخواهند شد چرا که هر یک از آنها بر اساس یک ذهنیت شکل گرفته است.
وی ادامه داد: فکر می کنم در نهایت در «خشم و هیاهو» اتفاق خوبی افتاده و حال خیلی خوبی دارم که در این فیلم بازی کرده ام.
این بازیگر در پاسخ به این سئوال که آیا ممکن است او هم مانند هومن سیدی زمانی به عنوان کارگردان نیز فعالیت کند، تاکید کرد:هرگز کارگردانی نخواهم کرد چرا که کار بسیار سختی است.
وی ادامه داد: درست است کار بازیگری کار سختی است اما فشاری که پس از فیلم بر روی تهیه کننده و کارگردان به وجود می آید بسیار زیاد است.
منتقد: تغییر رویکرد هومن سیدی مهم ترین نکته «خشم و هیاهو»است
نیما حسنی نسب منتقد حاضر در جلسه نیز مهم ترین نکته این فیلم را تغییر رویکرد هومن سیدی از سینمای تجربی به سینمای قصه گوی کلاسیک دانست و گفت: شباهت داستان این فیلم با یک ماجرای واقعی که سالها قبل اتفاق افتاده طی این مدت مورد توجه عده بسیاری قرار گرفته اما تشبیه فیلم یک کارگردان به یک موضوع خاص می تواند تقلیل جایگاه آن اثر باشد .
وی ادامه داد: به نظر «خشم و هیاهو» به معضلات زندگی افراد مشهور در یک جامعه پرتناقض می پردازد و در لایه ای از خود نقد رسانه هایی را در بر می گیرد که بیش از حد قانون و نیاز به زندگی افراد ورود می کنند. حتی این فیلم را می توان آزمونی برای اهالی رسانه دانست که چقدر با این فیلم ارتباط برقرار کرده و یا آن را به سمت یک داستان حاشیه ای سوق می دهند.
مهدی سعدی تدوین گر، محسن نصرالهی طراح صحنه، رعنا امینی طراح لباس و سعید چنگیزیان بازیگر«خشم و هیاهو»از دیگر عوامل حاضر در این نشست بودند.
‘