این مقاله را به اشتراک بگذارید
نگاهی به طلا بازی اثر امیر حسین شربیانی
طلا بازی اثر امیر حسین شربیانی که در مجموعه کتابهای قفسه آبی نشر چشمه به بازار آمده است. نخستین رمان منتشر شده از نویسندهای است که بیشتر به واسطه فعالیت هایش در فضای مجازی شناخته می شود، البته او پیشتر رمانی نیز ارائه کرده بود که نتوانست اجازه انتشار پیدا کند.
از آن رمان که بگذریم، طلا بازی شروعی قابل قبول برای این نویسنده جوان محسوب می شود که اگر چه همانند بسیاری از آثار این روزگار، در فضای معاصر شهری روایت می شود، اما نویسنده کوشیده صرف نظر از فضاهای تازه و کمتر استفاده شده شهری به سراغ فضاهای پنهانی و جریانهایی که زیر پوست شهر در حرکت هستند نیز برود.
عنوان رمان در واقع ارجاعی نمادین به یکی از خصلت آشنای انسانی دارد که در تلاش است یک شبه ره صد ساله را طی کند و از نکات محوری درونمایه این رمان محسوب می شود. خصلتی که نه فقط رویای بسیاری آدمهای این روزگار است که از دیرباز نیز در ذهن بسیاری از آدمیان وجود داشته است. البته اگر در گذشته کوشش آدمی این بود که پرده از راز کیمیای معروف برداشته و مس را به زر بدل کند، در این روز گار اما، این اکسیر نه در خلوت و آزمایشگاه و یا درلابلای متون کیمیاگرانه که در متن جامعه و با استفاده از تمهیداتی است که چندان ره به دایره اخلاق ندارند.
پروراندن چنین ایدهای در فضای معاصر که ریشه و تباری دیرینه در اذهان آدمی دارد، موفقترین وجه رمان طلابازی محسوب می شود که وجوهی نمادین برای رمانی رئالیستی به ارمغان آورده است و آن را بر واقعیت های جاری در این روزگار پیوند زده است. استفاده از حرفه طلا فروشی برای شخصیت اصلی رمان در این زمینه نیز نقشی تاثیر گذار دارد.
شربیانی با استفاده از روایتی متکی بر زبان معیار امروز جامعه، با بیانی صریح و ریتمی تند، بر تاثیر گذاری هر چه بیشتر رمان خود افزوده است. رمان حکایت آدمهایی است که در پیرامون خود بسیار شاهد آنها بوده ایم، آدمهایی که از هر آشنایی و یا رابطه انسانی می کوشند فرصتی برای پیش رفتن بسازند، نردبانی که قرار است به سرعت آنها بالا ببرد اما بی خبر از اینکه پایه های آن سست و معلق در هواست.
شخصیت اصلی داستان (پیمان)، جوانی است که در حجره طلافروشی پدربزرگش در بازار مشغول به کار است. پیمان اغلب به حسرت خواری برای گذشته از دست رفته خاندان خود مشغول است که روزگاری سپری شده که از بیا و بروی پدر بزرگش با آن ماشین بنز (که اوج آرزوهای پیمان را می سازد) تنها پدری قمار باز (تورج) روی دست آنها مانده است. تورج اگر چه نقشی اساسی در از بین رفتن میراث خانواده داشته، اما همچنان در هوس قماری دیگر می سوزد، ماری که با بردن در آن می خواهد همه شکست های قبلی را جبران کند، در حالی همیشه زمینه ای برای باختی دیگر بودهاست.
نویسنده با استفاده از لوکیشنهایی همچون بازار ، تاکید روی نمادهایی همچون بنز، ساعت رولکس و از این دست، سعی در ارائه فضایی دارد از مادی شدن آدمها حکایت دارد. آدمهایی همه چیز را در تراز همین مادیات می سنجند.
امیر حسین شربیانی در طلابازی ماجرای چند روز از زندگی این آدمها را روایت می کتد، پیمان به عنوان راوی در مرکز این داستان قرار دارد او در این باور است که به روش خاص خود مشغول باز گرداندن گذشته از دست رفته است، درحالی که با همه بدبینی که نسبت به پدرش دارد، راهی که خودش درپیش گرفته چندان تفاوتی با راه پیموده شده توسط پدرش ندارد. هردو کوشیده اند یک شب ره صد ساله بروند، اما پیش که نرفته اند بلکه فرو رفته اند.
در دنیایی که چنین مادیات بر همه چیز حکم رانی می کند، جای تعجب نیست که مادر پیمان نیز با دست انداختن به باقی مانده این میراث با کنار گذاشتن احساس مادرانه بیستر به خود می اندیشد.
نقل از الف کتاب
«طلا بازی»
نوشته: امیر حسین شربیانی
ناشر : چشمه، چاپ اول ۱۳۹۴
۲۲۶صفحه ، ۱۶۵۰۰ تومان