این مقاله را به اشتراک بگذارید
‘
پیشنهاد کتاب: «نی سحر آمیز و چند داستان دیگر» اثر بهومیل هرابال ترجمه پرویز دوایی
دردسرهای متفاوت بودن
حمید رضا امیدی سرور
شمار نویسندگان بزرگی که آثاری شاخص و ماندگار نوشته اند در جهان کم نبوده، اما در هر نسل و یا حتی در چند نسل، کسانی که از نوشته هایشان از این مرزها نیز فراتر رفته و همچون ضرباتِ پُتکی ذهن و روح خوانندگان خود را زیر و زبر ساخته و امکان نگاهی تازه از ورای این ویرانه ها بدانها بخشیده اند انگشت شمار بودهاند.
بهرهمندی از این میزان تاثیرگذاری تنها حاصل کیفیت ادبی و هنری آثار یک نویسنده نمی تواند باشد، بلکه حاصل جادوییست غریب که در آثار آنها به اشکال مختلف رخ نداده و چونان ترکشهایی گدازنده به سوی اندیشه و جان آدمی روانه میشوند. پاره ای از نوشته های بهومیل هرابال مصداق بارزی از چنین آثاریست. خالق جهانی یگانه که مشخصا به خود او اختصاص دارد و آن را چنان دقیق و جذاب پیش روی ما می گذارد که گویی همانقدر که غریب است؛ آشنا نیز هست. از این سبب می خواهم او را فرزند خلف فرانتس کافکا هموطن پرآوازه اش بخوانم که نقطه اوج چنین نویسندگانی به شمار می آید.
اگر هرابال نویسنده ای متفاوت و منحصر به فرد بوده، تا حد زیادی ناشی از این بوده که متفاوت و منحصر به فرد هم زندگی کرده. زندگی او پیچ و خم های عجیب و غریب کم نداشته که انعکاس آنها را به اشکال گوناگون، در آثارش می توان یافت. گاه در خرده روایت ها و گاه به عنوان تنهی اصلی اثر که در طول داستان به شاخ و برگها نیز گسترش یافته است. زندگی هرابال چنان ظرفیت و جزئیات جالبی داشته که با درآمیختن کمی تخیل می توانسته آنها را به مرزهای فانتزی یا سورئالیسم و هر آنچه دوست می داشته نزدیک کند و به حق نیز به بهترین شکلی این را انجام داده است. البته این از آن ناشی نمی شود که مردی با دانش هرابال مجبور بوده با مشاغل پیش پا افتاده دست و پنجه نرم کند. چنانکه در دوران حکومت کمونیسم در چک کم نبودند روشنفکرانی که به این طریق روزگار می گذراندند. اما هربال از یک سو به شکلی عجیب با جزئیات خاص این مشاغل آشنایی یافته و از سوی دیگر این مصالح خام را پرورش داده و به جهان خاص آثار داستانی اش برده است.
با این اوصاف باید گفت که هرابال از جمله نویسندگانی ست که استفاده از نقد تکوینی از بهترین روش های تحلیل و بررسی آثار اوست. بنابراین سوای وجوه ارزنده و در خور اعتنایی که مستقلا می توان از خواندن آثارش کسب کرد، خواننده ای که شناخت بیشتر و بهتری نسبت جزئیات زندگی او و فراز و فرودهایی که در گذر عمر پشت سر گذاشته داشته باشد، امکان رهیافتی بهتر به جهان آثار او داشته و این مهم نقشی کلیدی برای بهرهمندی از درک و لذت بیشتری از آثار هربال محسوب می شود.
این ویژگی اساسی در کتاب «نی سحر آمیز و چند داستان دیگر» نیز به وضوح قابل مشاهده است و با توجه به اینکه ساختاری تکه تکه و گزیده شده از آثار متنوع هربال دارد، تاییدی ست بر فراگیر بودن این ویژگی در عمده آثار او. برای نمونه «داستان عمو پپین من» که شخصیت محوری آن عمو پپین است در چند اثر او خودی نشان داده و در یک رمان نیز شخصت اصلی است؛ عمو پپین برگرفته از شخصیتی واقعی در زندگی هرابال است که او این ادم را باتغییراتی به ساحت داستانهایش آورده است. در نمونه ای دیگر که برشی از کتاب «زمین های خالی»، با عنوان یک روز در ماه اوت منتشر شده نیز این مهم شکلی کاملا مستقیم پیدا کرده، چرا که در کتاب زمین های خالی هرابال بخش هایی از زندگی خود را از نگاه همسرش روایت کرده که در برش مورد اشاره حکایت پراک گردی هرابال با هاینریش بل است در زمانی که تانک های روسی پراگ را اشغال کرده اند.
هرابال در ایران با رمان «تنهایی پر هیاهو» با ترجمه بسیار خوب پرویز دوایی منتقد سینمایی محبوب سالهای دور و داستاننویس و مترجم این سالها معرفی شد. این رمان شاهکاری تکان دهنده و فراموش ناشدنی ست که به روایت دغدغه های روحی و جسمی مردی عاشق کتاب می پردازد که شغلش از میان بردن و خمیر کردن کتابهاست! در این رمان معروف نیز هرابال از تجربیات خود در زندگی بهره برده است. چنانکه در رمان دیگرش«قطارهای به شدت کنترل شده» نیز هرابال همین کار را انجام داده ، چنانکه می دانیم او مدتی به عنوان سوزنبان و مامورکنترل خطوط قطارها در راه آهن کار می کرده است.
غرض اینکه هرابال استاد استفاده از آنچه در زندگی تجربه کرده و یا در پیرامونش دیده و شنیده در ساحت داستان است. حال این فرض را درمورد آدمی در نظر بگیرید که از منظرهای گوناگون زندگی نامتعادلی داشته و از رهگذر همین زندگی نامتعادل به آن درک عمیق از زندگی رسیده است.
کودکی با پدری ناشناخته که طبعی سرکش دارد، در مدرسه آنقدر پی بازیگوشی و شیطنت است که یکی از تنبل ترین شاگردان مدرسه شناخته می شود. ناپدری اش هیچ امیدی به آینده او نداشت و این را به خودش نیز گفته بود. حتی وقتی در نوجوانی در مسیر کتاب خواندن افتاد، با وجود علاقه بسیارش به مطالعه آنقدر نامنظم و پراکنده می خواند که بعید بود سرانجامی داشته باشد. در دانشگاه حقوق خواند و با توجه به عدم پایبندی اش به نظم عجیب اینکه توانست مدرک دکترای خود را بگیرد، اما عجیبتر اینکه از این مدرک هیچ استفاده ای نکرد. در طول زندگی مشاغل گوناگونی داشت، که خود برخی آنها را جنون آمیز می خواند، که جنون آمیز تر از همه مامور خمیر کردن کتابهای ضاله (از نظر حکومت) بود که دستمایه رمان تنهایی پرهیاهو قرار گرفت؛ چندی کارمند بیمه، دستفروش دوره گرد و یا سوزنبان و مامور نظارت بر ریل قطارها و… بود. در کنار همه این ها اما داستان نویس هم بود اما به دلیل زندگی در کشوری که حکومتی کمونیستی بر آن حاکم بود، به عنوان نویسنده ای ممنوع الکار اجازه انتشار آثارش را نداشت.
زمانی نسخه دستنویس آثارش بین خوانندگان دست به دست می شد و گاه بخت به او روی می کرد و حکومت برای مدتی کوتاه اجازه انتشار چند اثرش را می داد و بعد دوباره به محاق می رفت و در لیست ممنوع القلم ها فرار می گرفت. با اینحال ترجمه آثارش رفته رفته برای او شهرتی جهانی به همراه آورد و در اواخر عمر زمانی که فضای کشورش به لحاظ سیاسی باز بود؛ آثارش در سطح وسیعی منتشر شدند و به عنوان چهره ای محبوب طعم شهریت فراگیر را چشید. با این حال خصلتا آدمی گوشه گیر و خجالتی بود و همین باعث می شد در برابر کنجکاوی های روزنامه نگاران و حتی علاقمندانی که از گوشه و کنار اروپا برای دیدن او در اطراف خانه اش آفتابی می شدند، واکنشهایی توام با تندی نشان بدهد.
هرابال آدمی خاص بود، این خاص بودن، این ناجور بودن از بدو تولد با او بود، در طول زندگی در نظامی توتالیتر که تاب نویسندگان دگراندیش را نداشت این مهم تشدید پیدا کرد و نهایتا با نوع مرگ او نیز کامل شد.
در سالهای آخر زندگی با وجود این که وضع زندگی اش روبه راه شده بود، با مرگ همسرش بسیار تنها شد، اگر چه او دوستانی داشت که متب سراغش را می گرفتند. دردها و بیماری هایی که با پیری از راه رسیده بودند نیز او را آزار می دادند و زندگی اش شکل یکنواختی به خود گرفته بود. در سال ۱۹۹۷ از پنجره طبقه پنجم بیمارستانی که در آن بستری بود پایین پرید.
پرویز دوایی پس از معرفی هرابال با شاهکارش،در «نی سحر آمیز و چند داستان دیگر» با گزیده ای از نوشته های و چند کوته نوشته درباره او، دست آورد تلاشهای دوایی در طول این سالها برای شناساندن بهتر این نویسنده بزرگ ادبیات چک بوده است. دوایی که سالهاست در چک زندگی می کند، با دریافتی دقیق از زبان و فرهنگی که هربال در آن بالیده و همچنین احاطه غبطه برانگیزش بر زبان فارسی که باعث شده فاصله آنچه او از هربال به فارسی برگردانده با دیگر مترجمان بسیار باشد.
کتاب نی سحر آمیز دربرگیرنده آثاری کوتاه از هرابال و همچنین بریده ای از برخی کتابهای اوست، بنابراین خواننده کتاب علاوه براینکه طعم گوارای برخی آثار هرابال را می چشد، به واسطه پراکندگی و تنوعی که در کتاب هست با جنبه های مختلفی از وجوه داستان نویسی و روحیه نویسنده که خاص دوران گوناگونی هم هست روبه رو می شود. افزون براین دوایی علاوه بر نوشته کوتاه خود به عنوان مقدمه کتاب، یک نوشته کوتاه نیز از میلان کوندرا در ابتدای کتاب ترجمه و منتشر کرده که با وجود کوتاهی، اشارات عمیق و جالبی به روح آثار هرابال دارد. آثاری سرشار از طنز و فانتزی که به قول کوندرا که خود از این سرزمین برخاسته و از آن هجرت کرده، در تضاد عمیق با نوع طرز فکر حاکمان آن کشور داشته، کسانی که هر نوع اندیشه دیگری را برنتابیده و در تلاش برای خفه کردن آن بوده اند. و سرانجام در پایان کتاب یادداشتی خواندنی از «ییژی منزل» منتشر شده با عنوان اشک های استالین. ییژی منزل کارگردانی بوده که از سر علاقه و پشتکار شانس برگرداندن چند اثر هرابال به تصویر را داشته است. اقتباس هایی که به واسطه همراهی و کمک هرابال نه تنها با موفقیت هنری روبه رو شده اند بلکه در انعکاس اندیشه و روح آثار هرابال نیز توفیق داشته اند.
ییژی منزل در این یادداشت علاوه بر اینکه ادای دینی کرده به هرابال توانسته تصویری زنده و جذاب از او در ایام میانسالی و پیری ارائه کرده است. تلاشی که در نشان دادن آن قسم از وجوه شخصی زندگی هرابال که در نقد تکوینی آثارش می تواند سودمند باشد.
نقل از الف کتاب
«نی سحر آمیز و چند داستان دیگر»
نوشته: بهومیل هرابال
ناشر: آگه، چاپ سوم۱۳۹۴
۲۰۸ صفحه، ۱۲۰۰۰ تومان
‘