این مقاله را به اشتراک بگذارید
نگاهی به رسوایی ۲ ساخته مسعود ده نمکی
سرگیجه و دیگر هیچ!
نیره رحمانی
باید قبول کنیم که نقد آثار مسعود دهنمکی همواره متاثر از یکسری پیشفرض ها بوده؛ پیشفرض هایی که بخشی از آنها تابع گذشته ده نمکی هستند، بخشی برآمده از گرایش های سیاسی و جناحی اوست و بخشی هم ناشی از رگه های پوپولیستی و شعارزدگی همیشگی آثار اوست، حال می خواهد در حوزه روزنامه نگاری باشد و خواه فیلمسازی.
این مسائل اغلب برون متنی همواره آثار او را تحت الشعاع قرار داده و از مهمترین پارامترهایی هستند که در قضاوت این آثار ایفای نقش کرده اند. با توجه به چنین شرایطی می توان گفت اگر او یکی از خوش ساخت ترین فیلمهای سیاسی و اجتماعی این روزها را بسازد (به دلایل مورد اشاره) بازهم بسیاری به آن روی خوش نشان نخواهند داد و د بهترین حالت با سکوت از کنارش خواهند گذشت، به عبارت دیگر فیلمهای او تاحد زیادی قربانی شرایطی که سازندهشان در آن قرار دارد، خواهند شد. البته این را هم اضافه کنم که این یک حدس و گمان است که از شرایط موجود نتیجه گیری شده، چرا که متاسفانه هنوز ده نمکی فیلم قابل دفاعی نساخته که این ایده در مرحله عمل هم اثبات شود! اما به هر حال تجربه واکنش های تند و تیزی که به آثار او نشان داده شده به این تصور قوت بخشیده، چرا که ما فیلمهای بدتر از آثار او هم داشته ایم که اینقدر واکنش منفی به دنبال نداشته است.
البته نباید از نقش خود ده نمکی هم در شکل گیری چنین شرایطی غافل شد از ادعاهای عجیب و غریب او درباره فیلمهایی که فاقد ارزش سینمایی بوده اند تا حاشیه سازی هایی نامش را سر زبانها انداخته اما این هیاهویژورنالیستی درنهایت به آنجا ختم شده که خود او از فیلمهایش مهمتر بوده است.
اما تازه ترین ساخته ده نمکی که با عنوان رسوایی ۲ این روزها روی پرده رفته است، اگر چه به لحاظ سینمایی در ردیف دیگرآثار دهنمکی قرار گرفته و نشان از ارزش قابل ذکری ندارد. اما از یک نکته درخو تامل برخوردار است و آن دور شدن از بن مایه های محتوایی فیلمفارسی ست که در آثار پیشین او با رنگ لعابی بهروز شده به خورد تماشاگر داده می شدند. اما باید دید این رویکرد که فی نفسه یک حسن محسوب می شود، چه شرایطی را برای فیلم رقم زده و ده نمکی چه چیزی را جایگزین آن کرده است.
به نظرم اگر رسوایی ۲ را هر فیلمساز دیگری ساخته بود، شکست سختی در گیشه می خورد. یعنی اینکه اگر به واسطه نام آن به فیلم رسوایی ۱ نسبت داده نمی شد که تماشاگر فکر کند ادامه آن است و نام ده نمکی هم به عنوان کارگردان نیامده بود (چراکه به هر حال ده نمکی به عنوان کارگردانی که فیلمهای عامه پسند می سازد برای برخی دارای محبوبیت است)، کل فروش فیلم متکی می شد به حضور اکبر عبدی در آن. اما باوجود شرایط فعلی هم بعید به نظر می رسد فیلم پرفروشی بشود. چرا که فاقد پتانسل های تماشاگر پسندی ست که در فیلمهای قبلی او وجود داشت.
به هر حال رسوایی ۱ براساس یک موقعیت دراماتیک جذاب و عامه پسند شکل گرفته بود که با توجه به کسوت و لباس شخصیت اصلی یک سری جذابیت های خط قرمزی هم به آن افزوده شده بود و اکبر عبدی هم از عهده خنداندن تماشاگر بر می آمد. اما در رسوایی ۲ این مهم بر عهده حاج شریف (محمد رضا شریفی نیا) و راننده او (امیر نوری) قرار گرفته که توفیق چشمگیری در نمک پاشی در سطح فیلم ندارند.
رسوایی ۲ دارای مشکلاتی اساسی که نشان می دهد یا دهنمکی از این چند سال حضور در سینما چندان اندوخته ای بر نگرفته و یا اینکه موفقیت های تجاری فیلمهایش بسیار اعتماد به نفس او را بالا برده چنانکه در رسوایی ۲ بدیهی ترین اصول خلق درام و کشش داستانی را نادیده گرفته است. انگار که ده نمکی یکی از خرده روایت های رسوایی یک را که می توانست نشان دهنده کرامات روحانی فیلم باشد، با چاشنی مقدار زیادی شعار سیاسی و اخلاقی نچسب به اندازه یک ساعت و نیم کش داده است جوری که حتی مزه پرانی های خط قرمزی معمول در آثار ده نمکی هم کمکی به رفع خستگی و کسالت تماشاگر نمی کند.
این درست که در رسوایی ۲ ده نمکی تا حد زیادی از اصول و قواعد رایج در فیلمفارسی دور شده اما با حذف آن الگوهای برآمده از فیلمفارسی برای خلق درام، ایجاد تضاد و تقایل و خلق نیروی محرکه جلو برنده قصه فیلم که در رسوایی۱ وجود داشت و خوب هم تماشاگر عام را جذب می کرد، در رسوایی ۲ عملا چیزی جایگزین آن عوامل جذابیت بخش نشده یعنی حتی آوردن یک بازیگر زن مثلا خوش بر و رو هم کاملا تحمیلی و به دور از منطق به نظر می رسند. فرض را براین بگذارید که شخصیت خبرنگار فیلم به جای یک دختر جوان بزک کرده، یک مرد مسنِ کچل بود واقعا چه تغییری در فیلم به وجود می آمد به غیر از آنکه راننده حاج شریف نمی توانست آن چند شوخی مورد دار (شبهه جنسی) را به واسطه حضور او ترتیب بدهد.
همینطور حذف شخصیت حاج شریف در این فیلم و جایگزینی آن با شخصیت دیگر. شخصیت حاج شریف خوب یا بد، پرداخته شده یا تیپیکال، هر چه بود در رسوایی یک در منطق روایی فیلم می گنجید اما لزوم تکرار آن در این فیلم آن هم بد و اینکه در منطق روایی فیلمنامه رسوایی ۲ از جای درستی برخوردار باشد لزومی ندارد جز اینکه ده نمکی خواسته با آوردن شریفی نیا لااقل بر جذابیت های ظاهری فیلمش بیفزاید.
رسوایی ۲ شاید فیلمفارسی نباشد، اما فیلم خسته کننده و کندی ست که یک بیانیه سیاسی اخلاقی را به صورتی اغراق شده و گل درشت به خواننده ارائه می کند.
هرچند که ده نمکی با همان رندی های روزنامه نگارانه خود کوشید مثل همیشه آنچه در درون فیلم ندارد از بیرون و به صورت حاشیه ای در آن تزریق کند و با اشاره به اینکه در رسوایی ۲ انتخابات مجلس دهم و خبرگان را پیش بینی کرده به آن اهمیت و وقارِ فیلمی برآمده از مناسبات سیاسی اجتماعی این روزگار را بدهد.
اما واقعا فیلم هیچ چیز قابل اعتنایی ندارد، حتی به لحاظ تکنیکی جلوه های ویژه آن هم توی ذوق می زند و به جای آنکه تصاویر مربوط به وقوع زلزله چنین تصور و حسی در تماشاگر به وجود بیاورد احساس سرگیجه به تماشاگر دست می دهد.