این مقاله را به اشتراک بگذارید
پرشین راک کجای کار است؟
روناک حسینی
در یکی، دو سال اخیر چند گروه راک ایرانی فعالیت خود را خارج از پایتخت دنبال کرده اند.
وقتی از موسیقی راک حرف می زنیم، دقیقا از چه صحبت می کنیم؟ موسیقی راک نیز مانند بیشتر مقولات هنر مدرن، تعریف مشخصی ندارد و اغلب آن را زیرمجموعه ای از موسیقی پاپ به شمار می آورند. وقتی یک قطعه موزیک راک گوش می کنید، ممکن است با صدای قوی تر و ضرب آهنگ تندتری بشنوید. استفاده از سازهایی مانند گیتار الکتریک، درامز و کیبورد در ساخت یک قطعه موسیقی می تواند صدایی تولید کند که عده ای نام موسیقی راک روی آن بگذارند.
راک را بیشتر از هر چیز یک فرهنگ می دانند؛ نوعی سبک زندگی، دغدغه اجتماعی و سیاسی و نگاهی روشنفکرانه به جامعه، همراه با شکلی از طغیان. حتی زمانی که مضمون یک قطعه راک، رمانس است، عاشقانگی کلام و صدای سازها و ترکیب بندی و تنظیم شان با گونه های دیگر گاهی تفاوت های زیادی دارد.
مخاطبان این نوع موسیقی در دنیا، شاید به اندازه مخاطبان موسیقی های پاپ و متداول زیاد نباشند؛ اما رونق موزیک راک در دنیا در دهه های ۶۰ و ۷۰ میلادی آن چنان زیاد بود که طرفداران آن با اختلاف زیادی بیشتر از هر نوع موسیقی دیگری در دنیا از آن استقبال کردند.
راک به زیرزمین می رود
موزیسین های زیادی در سراسر دنیا، دست به تجربه ساخت موسیقی راک زدند؛ اما هیچ دام نتوانستند موفقیت هایی را کسب کنند که راکرهای انگلیسی و آمریکایی در دنیا به دست آوردند. گروه های بیت ایرانی در زمان محبوبیت گروه های راک اروپایی و به ویژه بیتلز، با روشی مشابه در اواخر نیمه اول دهه ۴۰ شمسی و در نیمه دوم آن تا اوایل دهه ۵۰ به کار مشغول بودند.
نخستین کارهای گروه هایی مثل «اعجوبه ها»، «تهران بویز»، «جنجال ها»، «گردبادها» و… در صفحات ۴۵ دور ضبط شده است. آشنایی اعضای جوان این گروه ها به گواه مطبوعات آن دوران، معمولا در دبیرستان یا دانشگاه شکل می گرفته و فعالیت شان را از اجرا در کافه ها و کلوب ها آغاز می کردند. این گروه ها عمر حرفه ای کوتاهی داشتند. تعداد زیادی از اعضای آنها را اقلیت های دینی آسوری و ارمنی تشکیل می دادند.
در نیمه دوم دهه ۵۰، در میان اهالی موسیقی آن دوره، کوروش یغمایی و حبیب محبیان موفق شدند آثاری تولید کنند که به نوعی صدادهی آن با موسیقی پاپ، متفاوت بود و دست کم در میان مخاطبان آن دوره، به عنوان راک شناخته شدند. کوروش یغمایی با آلبوم «سل ۱» و حبیب محبیان در آلبوم «جنبش»، قطعاتی را اجرا کرده اند که می شد استحکام موسیقی راک را در آنها شنید.
تجربه موسیقی راک در ایران، از همان اواخر دهه ۵۰ و اوایل دهه ۶۰ خاموش ماند تا اینکه رد سال ۷۶ تعدادی از موزیسین های ایرانی تصمیم گرفتند باز هم در این زمینه دست به تجربه بزنند. کاوه یغمایی، شهرام شعرباف و رامین بهنا هرکدام در این زمینه تلاش هایی کردند.استفاده از کلام فارسی در موسیقی راک، به شیوه های مختلف، در این دوره امتحان شد. شهرام شعرباف به سراغ اشعار حافظ رفت. حاصل کار رامین بهنا به عنوان آهنگ ساز و هومن جاوید به عنوان خواننده دو آلبوم «دار قالی» و «زی با زی» بود.
شهرام شعرباف نتوانست برای پخش آلبومش مجوز بگیرد و آثارش را به شکل غیررسمی به گوش مخاطبان رساند. اواخر دوره اصلاحات، فرشاد فزونی به سراغ ایده متن های ترجمه شده رفت و ترجمه متن هایی از شل سیلورستاین را به عنوان کلام موسیقی راک انتخاب کرد. گروه ۱۲۷ هم با استفاده از کلام انگلیسی دست به تولید موسیقی راک زدند. از آن زمان به بعد، هنرمندان این سبک موسیقی ناچار شدند به دلیل برخی سخت گیری ها، فعالیت های شان را زیرزمینی دنبال کنند.
راکرهای دور از پایتخت
مدتی است گروه های جوان از تهران و شهرهای دیگر در این سبک از موسیقی دست به تجربه هایی زده و حتی توانسته اند برای آلبوم های شان مجوز دریافت کنند و آنها را به فروش برسانند. علی پرکار، یکی از این آهنگ سازان است که نام راک آذری را روی کارش گذاشته است. «آغیز یمیشی» (خوراک دهان)، نام آلبوم این موزیسین آذری است که در ساخت قطعات آن، از سازهای آذری استفاده شده و با کلام ترکی روی آهنگ های آن خوانده شده است. رامین بهنا یکی از نوازنده هایی است که در ساخت قطعات این آلبوم همکاری کرده است. ترکیش راک سبکی از موسیقی راک است که ترک های ترکیه داعیه دار آن هستند.
پرکار معتقد است موسیقی او با ترکیش راک متفاوت است؛ چرا که او به غیر از سازهای غربی، از سازهای آذربایجانی در تنظیم قطعه ها استفاده کرده است. پرکار معتقد است زبان آذری به نسبت زبان فارسی، قابلیت های بیشتری برای همراهی با راک دارد. او می گوید: «آوای زبان آذری در قیاس با زبان فارسی به زبان لاتین شبیه تر است. در حال حاضر مخاطبان این سبک از موسیقی، یا راک غربی گوش می کنند یا ترکیش راک. موسیقی آذربایجانی سال هاست که تحرکی در زمینه جذب مخاطب نداشته است. کاری که ما در آلبوم کرده ایم هویت مستقلی نسبت به راک ترکی دارد. در کار ما المان هایی از موسیقی آذربایجان به کار رفته است و مخاطب می تواند تحریرهای آذری را در قطعات آن بشنود».
از گروه های دیگری که از شهرهای ایران با داعیه موسیقی راک دست به فعالیت زده اند، «سونیچ بند» است که فعالیت هایش را در شهر ساری شروع کرده است. این گروه، پس از هشت سال فعالیت، نخستین موزیک ویدویی خود- به نام قلب خاک- را زمستان سال قبل در شبکه های مجازی منتشر کرد. زمستان سال ۸۷ اولین تمرین ها شکل گرفت و به گفته اعضای این گروه، قصدی برای تولید آهنگ وجود نداشت. پس از اینکه عده ای گروه را ترک کردند و عده دیگری اضافه شدند، سونیچ با شش عضو اصلی، یک سال روی ضبط اولی آهنگش کار کرد. اعضای گروه می گویند بیشتر کار آن در استودیویی خانگی انجام شده است. سونیچ بند، پایه و اساس کارشان را راک می دانند.
آرش، یکی از اعضای این گروه، می گوید: «مسئله مهم در سونیچ، همفکری است. ما تمام ایده های مان را با هم مطرح می کنیم. روی یک تم به توافق می رسیم و بعد هم شعری برایش گفته می شود». اعضای این گروه معتقدند گاهی تم کارهای شان اجتماعی است و گاهی انتقادی و گاهی هم مثل نخستین آهنگ شان در وصف حال و هوای شهرشان و محیطی است که در آن زندگی می کنند.
کار در شهری به غیر از تهران برای گروه های موسیقی به ویژه موسیقی راک چگونه است؟ در تولید یک اثر هنری نمی توان بدون توجه به مخاطب کار کرد. اعضای این گروه معتقدند نوع موسیقی که تولید می کنند و مخاطبانی که آن را می شنوند و فضایی که در آن زندگی می کنند، هویت کارشان را شکل می دهد. ادریس، یکی از اعضای این گروه، می گوید: «اگر مفاهیم درست را انتخاب کنید و کاری تمیز داشته باشید فرقی نمی کند در کجای دنیا کار می کنید؛ البته زندگی در ساری حال و هوای خودش را دارد و ممطئنا در آثار ما هم چیزی از محل رشدمان هست؛ اما اصل بر کیفیت کار است نه بر محل زندگی. اتفاق هایی نظیر «سونیچ» در فضای راک ساری اتفاق تازه ای است.»
این اتفاق تازه که سونیچ از آن حرف می زند، بیش از هر چیز به رده موسیقی که در آن کار می کنند، وابسته است. ادریس از اعضای این گروه معتقد است: «راک ما راک دهه های ۷۰ تا ۹۰ میلادی نیست. راک خاصی است که امروز تولید می شود. راک، کلا پیش رونده و تغییرپذیر بوده است؛ البته راک شاخه های فراوانی دارد و این بررسی تخصصی اش را ضروری می کند».
اولویت این گروه، پخش آثار در شبکه های مجازی است که مخاطبان بیشتری از این طریق با کار آنها آشنا می شوند. جای خالی کپی رایت یکی از دلایلی است که باعث می شود این گروه، نشر موسیقی شان از طریق شبکه مجازی را به ارائه آلبوم در کتاب فروشی ها و فروشگاه های موسیقی ترجیح دهند. زمانی که آلبوم فروخته شود، باز هم قطعه ها کپی خواهندشد و بازگشت سرمایه آن چنانی نصیب گروه نمی شود. این گروه معتقد است سرمایه اصلی برایش پیداکردن مخاطبان خاص خودشان و لذتی است که از ساخت، اجرا و درگیری در ارائه اثر هنری می برد.
شاید بتوان گفت دنبال کردن هدف لذت از ساخت موسیقی، آن طور که ادیب وحدانی، منتقد موسیقی می گوید، از خاصیت های گروه های راک واقعی است. وحدانی معتقد است در همه جای دنیا راک را می زنند و می خوانند تا خودشان لذت ببرند. به اعتقاد برخی راک در دنیا دیگر مخاطب سابق را ندارد و در قیاس با دهه های ۶۰ و ۷۰ میلادی و حتی جنبش های آلترنتیو و راک پیشرو در دهه ۹۰ از رونق افتاده است.
سیاوش امامی، نوازنده و آهنگ ساز، معتقد است علت این کاهش، اقبال عمومی نسبت به راک، جای خالی راک استارهایی است که روزگاری جریان ساز این موسیقی رد دنیا بودند و همین طور تغییر ذائقه موسیقایی مردم دنیا به نسبت تغییر سبک زندگی شان روی این اتفاق تاثیرگذار بوده است: «شاید نشانه هایی از بازگشت راک را به عالم موسیقی مورد پسند مورد ببینیم؛ اما واقعیت این است که هم راک تغییر کرده و هم سلیقه مردم.
در حال حاضر جامعه جهانی به سمت مصرف گرایی رفته است و آن نوع هنر خالص دهه ۶۰ و ۷۰ چندان خریداری ندارد. دیدگاه مردم به هنر موسیقی، از آن زمان تا امروز، تغییر زیادی کرده است: همان طور که در همان دهه های طلایی هم با گذشت زمان، سلیقه مردم تغییر می کرد. در هر حال تکنولوژی باعث شده آن نوع موسیقی خالص با نگاه آرتیستی اش چندان مورد پسند مردم امروز نباشد؛ لااقل نه مثل گذشته».
فارسی با راک چه نسبتی دارد
کلام فارسی در موسیقی راک یکی از چالش هایی است که موزیسین های ایرانی با آن مواجه می شوند. عده ای از منتقدان موسیقی معتقدند استفاده از زبان فارسی در موسیقی راک، تلفیق نامبارکی است؛ اما از سوی دیگر کسانی هستند که می گویند توانسته اند لحنی را پیدا کنند که با وجود فارسی بودن ترانه، باز هم بتوان از اثر تولیدشده صدای راک شنید.
مسعود دلجو، نوازنده و سرپرست گروه راک گیلانی «مون هد» معتقد است توانسته لحن مناسب را بیابد. در قطعاتی که مون هد ساخته و در زمستان گذشته آنها را در قالب آلبوم «افق رویداد» وارد بازار کرده است، کلام فارسی طوری ادا می شود که مخاطب بدون خواندن از روی راهنمای داخل بسته بندی، به سختی می توان واژه ها را متوجه شود.
مسعود دل جو این مسئله را تایید می کند و می گوید: «یکی از سخت ترین بخش های پروژه، پیدا کردن روشی برای خواندن بود که تقلیدی از دیگران نباشد و به گوش مخاطب در قیاس با نمونه های وطنی، صدایی تازه باشد. خیلی ها هستند که برای خواندن در راک یا شبیه شهرام شعرباف می خوانند یا از رضا یزدانی تقلید می کنند؛ هر چند معتقدم یزدانی برخلاف تصور خودش، راک نمی خواند.
ضمن اینکه اصراری ندارم موسیقی ام صدای ایرانی بدهد. برای من فرقی نمی کند ترانه روی موسیقی انگلیسی باشد یا پرتعالی یا هر زبان دیگری. ما بیشتر به نقش آوا تکیه داشتیم تا خواندن. خواننده را هم سازی در کنار سازهای دیگر می دانیم. اولویت، شنیده شدن موزیک است و شعر اصل ماجرا نیست. هر چند این برای مخاطب ایرانی که وکال محور است، ممکن است مطلوب نباشد.»
اما چه جور خواندنی روی این موسیقی، می تواند در این ژانر بگنجد؟ صدایی خشن؟ بی حال و حوصله خواندن یا لحن های غیرعادی که نتوان قضاوت کرد؟ هومن از اعضای گروه سونیچ می گوید: «در ایران برخلاف کشورهای غربی، راک یک موضوع تئوریک نیست و هیچ واحد نظارتی خاصی هم وجود ندارد که شاخص ها را اعلام کند. به هر صورت در چنین وضعیتی برای پر کردن این خلا کسانی وارد می شوند که شناختی از راک و شیوه های خوانندگی آن ندارند؛ بنابراین خودشان به خودشان رای می دهند و داور خودشان هستند؛ البته آموزش های جدید با سرعت خوبی از طریق شبکه های اجتماعی به ایران می رسد و ما را به بلوغ جهانی خوانندگی راک نزدیک می کند».
سیاوش امامی معتقد است گروه های داشته ایم که توانسته اند در استفاده از کلام فارسی در موسیقی راک موفق عمل کنند. او گروه های اوهام، حک، B-band و کامنت را به عنوان نمونه های موفق مثال می زند و می گوید: «البته نشاندن سیلابس های فارسی روی مزویک راک سخت است؛ اما بعضی توانسته اند تا حدی به آن برسند. در حال حاضر موسیقی راک در ایران روز به روز در حال پیشرفت است؛ اما از آنجایی که این نوع موسیقی از فرهنگ و جغرافیای دیگری آمده است، طبیعی است که ساختن نوع ایرانی آن کار سختی باشد. امکان پذیر بودن آن بسته به این است که کلمات را در جای درست بگذاریم و سعی نکنیم موقع ادای سیلابس های فارسی انگلیسی فکر کنیم».
ادیب وحدانی، منتقد و موزیسین، درباره جریان موسیقی راک در ایران نظر دیگری دارد: «موسیقی راک در ایران به همان روال موسیقی پاپ است. همان طور که موسیقی پاپ ایرانی نوع تکراری تکه ای از کل جریان موسیقی زنده پاپ آمریکا و اروپا بود و هست، جریان عمومی موسیقی راک در ایران هم فقط دنبال رو تکه ای از موسیقی راک است. با وجود دیده شدن حرکت های معدود منفرد مانند رام و گروه B-band.
در ایران کمتر آن نوع موسیقی زنده و سرزنده که پیش روی مخاطب و یا توجه به مخاطب و در حین اجراهای زنده توسط آدم های توانمند، پرانرژی، پرحوصله و علاقه مند شکل می گیرد و اجرا می شود، روی صحنه ها و در استودیوها به گوش می رسد. راک نوعی از موسیقی است که دقیقا در توازی با زندگی آدم های یقه سفید و یقه آبی جامعه تولید و اجرا می شود و به جز همین ویژگی- که تاکید می کنم پاسخ دادن به نیازهای مخاطب است- خیلی دلیلی وجود ندارد که موسیقی ای به این حد سخت و به این حد وابسته به تلاش جمع در جهت برآوردن یک حس و حال، یا خیز، زنده بماند و زندگی کند».
زندگی راک
زندگی گروهی، بخشی از فرهنگ راک در دنیا به شمار می آید. گروه هایی که موسیقی راک تولید می کنند زمان زیادی را با هم می گذرانند و بسیاری آثار از طریق همین هم نشینی ها و گفت و گوها تولید می شود. آرش از اعضای گروه سونیچ می گوید: «به خاطر ارتباط راک با گذشته اش حتما باید یک گروه در میان باشد. ولی من می خواهم شعری برای قطعه ای بگویم. با بچه های گروه در ارتباطم و همین شعر را واقعی تر می کند.
خیلی وقت ها تمی تکرار می شود و من برای آن شعری می نویسم: مثلا ما یکی از کارها را روی یک تم ساده ای که سروش برای خودش تکرار می کرد، ساختیم. تولد ترانه های سونیچ از دل گروه حس خاصی را ایجاد می کند که به آن جان می دهد. شکسته شدن ریتم ها و وزن ها در راک و رفت و برگشت ها روی وزن، از چالش های ترانه سرایی موسیقی راک است. در گروه بسیار شده که ما حتی روی کلمات و هجاها با هم بحث می کنیم.
البته صدای خواننده هم مهم است. صدا به شما می گوید چه کلمه ای بیاورید. کلماتی که در سریع ترین زمان، حس را منتقل کنند. گاهی مفاهیم ترانه ها عام تر و گاهی هم با ریشه های ادبی و فلسفی است که همه اینها در یک فرایند هم فکری به نتیجه می رسد. این چیزها واقعا زندگی گروهی را برای ساخت این نوع موسیقی ضروری می کند».
سروش از اعضای گروه سونیچ، زندگی گروهی را بخشی از کار موسیقایی شان می داند. اعضای این گروه، مدت زمان زیادی را در طول هفته در استودیوی خانگی و در کنار هم می گذرانند و معتقدند در همین فضاست که تم هایی شکل می گیرد که احساس خالص است و همان ها به ملودی تبدیل می شود. این در کنار هم بودن، حسی را ایجاد می کند که همان زندگی راک است: «زندگی در دنیای فانتزی تجربه های بی پایان».
برای مون هد هم شما به همین فضا وجود دارد. زمانی که می خواهند اثری تولید کنند، دور هم جمع می شوند و با گذراندن روزها در کنار هم، قطعه های موسیقی شان را می سازند. این با هم بودن، الزامی برای ماندن اعضا در کنار هم نیست. اغلب زمانی که نتیجه چندسال تلاش، قرار است به شکل آلبوم با چند تک قطعه به مخاطب عرضه شود، می شنویم که اعضای فعلی، همان هایی نیستند که کار را با رویای شنیده شدن در کشور یا حتی خیال جهانی شدن آغاز کرده اند.
بعضی از گروه ها هم ممکن است با انتشار یک آلبوم به کار گروهی شان خاتمه دهند و حتی حاضر نباشند دلایل این پایان را برای کسی توضیح بدهند. گروه«فوتومات» یکی از گروه های راک جوانی بود که بعد از انتشار اولین و تنها آلبومش تمام شد؛ البته اعضای گروه با دیگران در کارهای شان همکاری می کنند یا به تنهایی به کار نوازندگی ادامه می دهند.
رویای جهانی شدن
گروه فوتومات شاید به دلیل انتخاب ترانه به زبان انگلیسی با سایر گروه های راک ایرانی متفاوت بود. انتخاب زبان انگلیسی برای اثر موسیقایی، شاید نشانی باشد از رویای داشتن مخاطبانی در دنیا؛ هرچند اعضای این گروه می گویند هدف شان از کار، انتشار آلبوم بوده و دغدغه شهرت نداشته اند.
سیاوش امینی، یکی از اعضای این گروه که اکنون به صورت مستقل به کار تولید موسیقی مشغول است، می گوید برای راه یافتن به صنعت نشر جهانی، هنرمندان مستقل راه به نسبت آسان تری پیش رو دارند. مذاکره با لیبل ها و شرکت های کوچک نشر موسیقی از طریق اینترنت، مسیری است که برای جهانی شدن باید طی کرد.
شرکت هایی که آثار موزیسین های مستقل و تجربی را منتشر می کنند، اغلب شرکت های کوچکی هستند که برای شان تولید موسیقی در نقاط مختلف دنیا جذابیت دارد؛ اما از آنجایی که موسیقی راک چندان تجربی نیست و گاهی گرایش های پاپ دارد، راه سخت تری برای جهانی شدن دارد. هرچقدر موسیقی به آثار متداول موزیسین های دنیا نزدیک تر باشد، رقابت میان اهالی موسیقی بیشتر می شود و شانس دیده شدن کمتر.
امینی می گوید: «البته راه های میانبری هم وجود دارد؛ مثلا اینکه برای اثرتان تبلیغات سیاسی کنید یا در شبکه های ماهواره ای حرف های ژورنالیست پسند بزنید. در این صورت، صرف نظر از اینکه چه اثری تولید کرده اید، به شهرت بیشتر و در نتیجه فروش بیشتر می رسید.»
سیاوش امامی، نوازنده گیتار الکتریک که سابقه همکاری با نوازندگان خارجی، از جمله بسیسیت گروه Camel را دارد، معتقد است برای داشتن مخاطبان جهانی باید موزیک و نوازنده ها و ضبط و میکس و خلاصه صفر تا صد تولید اثر در سطح استانداردهای جهانی باشد: «راک از فرهنگی متفاوت با فرهنگ ما برخاسته. شاید بتوانیم موسیقی ملی خودمان را در قالب راک به مردم معرفی کنیم؛ هرچند شاید امروز محبوبیت گذشته را ندارد.»
همه چیز از گروه حاصل می شود
«از سال ۸۰، یک عده ۶۰، ۷۰ نفری را که فکر هم نمی کردیم به این تعداد برسیم، جمع کردیم دور هم. گفتیم هر کس که عنوان راک روی خودش می گذارد- حالا تشخیص اینکه واقعا هست یا نیست دغدغه ما نبود- دور هم جمع کنیم. اسم این جمع را گذاشتیم جمراگ؛ جمعیت موسیقی راک گیلان. جلسه های گروهی برگزار می کردیم و در عین حال کسانی که هارش کار می کردند یا جاگو یا آلترنتیو، با هم سبکان خودشان جلسات جداگانه هم داشتند. بعد از چند جلسه تعدادمان به صد نفر رسید. عده ای در این گروه مقالات تخصصی می خواندند و عده ای هم کارهای شان را اجرا می کردند».
بعد از یک سال، جمراگ پراکنده می شود و از دل آن سه، چهار گروه راک بیرون می آید. مون هد، خروس و The name، گروه هایی حاصل همین جمع هستند که در حال حاضر به تولید و ارائه آثارشان مشغول اند. یکی از ویژگی های اعضای جمراگ این است که کسی خودش را ملزم به کار در تنها یک گروه نمی داند و اعضای گروه های برای ساخت قطعات همدیگر نوازندگی می کنند.
مسعود دلجو می گوید جمع کردن و کنار هم قرار دادن افراد برای تشکیل گروه در گیلان کار سختی است؛ نوازنده ها زیادند، اما گروه نمی شوند؛ هرچند اجرا در بعضی شهرهای گیلان از جمله رشت، انزلی و لاهیجان به گفته دلجو کار سختی نیست؛ اما این شهرها مخاطبانی به اندازه شهر شلوغی مثل تهران ندارند. نوازندگی در کافه هایی با ۱۰، ۱۵ نفر یا در شلوغ ترین حالت، ۷۰ نفر، شاید برای کسانی که می خواهند بیشتر شنیده شوند، چندان راضی کننده نباشد.
با وجود این، حال و هوای شهر رشت و روزهای بارانی اش، به اعتقاد اعضای این گروه، روی آثار تولیدی شان تاثیرگذار بوده است. دلجو می گوید: «در رشت برای جمع شدن و کارکردن سختی نمی کشیم. با طبیعت زیاد در تماسیم و این باعث می شود موسیقی ما زیاد صدای شهری ندهد. پاتوق های مان جاهایی است که حتی صدای عبور یک ماشین هم شنیده نیم شود. آدم ها در رشت گاهی ممکن است به خاطر بارش های پی در پی باران، روزهای متوالی جز برای انجام کارهای ضروری از خانه بیرون نیایند.
محیط باعث شده آدم ها درون گراتر باشند و این خاصیت موسیقی ما نیز هست. موسیقی ما چندان هیجانی نیست و بیشتر از آن که درگیر دغدغه های اجتماعی باشد، بر رابطه فرد با محیط اطرافش تمرکز دارد. گمان می کنم جنبه معترض راک در مناسبات اجتماعی را نداریم و بیشتر دغدغه های فردی داریم.»
دلجو معتقد است گروه او راک آلترنتیو تولید می کند؛ هم از این جهت که تحت تاثیر جریان آلترنتیو دهه ۹۰ است و هم از این رو که مسیر متفاوتی را برای خودش انتخاب کرده؛ مسیری که مثل معنای نام آلبوم موسیقی شان، آینده ای نامعلوم دارد؛ افق رویداد؛ خمیدگی فضا- زمان که نمی دانید بعد از آن نیست می شوید یا به چیزی غیر از آنچه در آغاز بودید تبدیل خواهید شد.
جامعه پویا