این مقاله را به اشتراک بگذارید
ارنستو ساباتو؛ راوی انسان
مصطفی مفیدی
ارنستو ساباتو؛ یک نام بزرگ در ادبیات آمریکای لاتین؛ یک نام بزرگ با سه رمان بزرگ: «تونل» یک رمان کوتاه، و «قهرمانان و گورها» و «فرشته ظلمت» دو رمان بلند.
«قهرمانان و گورها» نخستین رمانی است از ارنستو ساباتو که به فارسی منتشر شد؛ سال ۸۴. اما در اصل دومین رمان ساباتو است. «درباره قهرمانان و گورها» شرح احوال آلهخاندرا، دختر زیبایی از یک خاندان ممتاز آرژانیتی و سه مردی است که زندگیشان به نحو غمباری با زندگی او گره خورده است. پدرش، فرناندو بیدال که مشغله ذهنی غریبی نسبت به کوران، شرارت و تبهکاری، و بیش از همه به آلخاندرا دارد؛ پس از او مارتین، عاشق جوانتر او است که رستگاری خویش را به قیمت دستشستن از عشق خود به دست میآورد؛ سپس برونو است، یک فیلسوف و نویسنده، و دوست خانوادگی آلخاندرا که عشق به مادر را در ارتباط با دختر او، یعنی آلخاندرا، میجوید. داستان در متن خیزش پرتلاطم اجتماعی و سیاسی سالهای ۱۹۵۰ آرژانتین رخ میدهد. «قهرمانان و گورها»؛ قصه انسان است، انسان اسیر سرنوشت، محکوم به جبر واقعیتهای سرسخت گریزناپذیر، که از خود اختیاری ندارد؛ نمیتوان او را محکوم کرد، نمیتوان بر او حکم کرد. نمیتوان در او داوری کرد، بل باید بر او رحمت آورد و گریست.
«تونل» هم قصه انسان است. وقتی در فصل «گزارش درباره نابینایان» از رمان «قهرمانان و گورها» باز زن و شوهری که همدیگر را دوست دارند، و خود قربانی توطئه فرقه مرموز نابینایان شدهاند – که شاید تمثیلی و نمادی است از آدمهایی که به خاطر منافع و مطامع خویش دیده بر هر حقیقیت بستهاند- مواجه میشویم یا ماجرای کاستل و ماریا ایریبارنه را –که درونمایه رمان تونل است- میخوانیم، این رویه پلید و این جنبه نفرتبار از سرشت انسانی را به وضوح مشاهده میکنیم و مانند ارنستو ساباتو، قلب و جانمان مالامال از افسوس و دلسوزی به حال انسان میشود: انسانی که باز هم باید او را قربانی دانست و اسیر سرنوشت یا شرایط اجتماعیای شمرد که او را از آنها گریزی نیست. «تونل» دومین رمان منتشرشده به فارسی (۱۳۸۶) از ساباتو است که در اصل نخستین رمان او است، که همزمان با انتشارش به انگلیسی مورد تحسین قرار گرفت: آلبر کامو «تلخی و تندی، شور و حرارات» آن را ستود، و توماس مان آن را «گیر و جذاب» خواند و گراهام گرین آن را به خاطر تحلیل روانشناختیاش ستایش کرد.
«فرشته ظلمت» سومین و آخرین رمان ساباتو است که بعد از سالها توقف در ارشاد، سرانجام در نیمه دوم سال ۱۳۹۴ منتشر شد تا سهگانه رمانهای ساباتو کامل شود: «از خودش بدش آمد که در این خانه است، از اینکه به هر شکل با این آدمها مشترک باشد. ولی راستش را بخواهیم آیا کسی میتواند به خود ببالد که از دیگری بهتر است؟ روزگاری کسی گفت که در وجود هر موجود زنده نطفهای از انسانیت هست: همه خدایان و نیز دیوهایی که تاکنون هر تمدنی تصورش را میکرد، از آنها میترسید، آنها را میپرستید در وجود فرد فرد ما یافت میشدند، و اگر حتی یک بچه کوچک بعد از بلایی که همه سیاره را نابود میکرد زنده میماند آن بچه همه شکوه و جلال خداوندگاران شکوهمند را باز میآفریند.» در این پاراگراف از «فرشته ظلمت»، ساباتو یکی از برجستهترین و درخشانترین شاخصهای نظام اندیشه و هنر خود را باز مینماید: همهچیز در انسان خلاصه میشود. انسان، این بزرگترین غول تاریخ در جهان تا آنجا که ما میشناسیم و کاوشهایمان به آن رسیدهاند، این موجود شگرف و بهتآور، تابناک و ظلمانی، بزرگ و حقیر، این دوگانه درهمتنیده، این روح شکوهمند کائنات، و چه مایه افسوس که همین موجود، آنگاه که راه پستی و فرومایگی در پیش گیرد، آنگاه که ددمنشی و درندهخویی بر او چیره شود، در آن راه هم هیچ توقف و بازگشتی ندارد! به واقع، نامتناهی است: هم در بزرگی و هم در پستی، هم در مهربانی و ایثار و هم در فرمایگی و دیوخویی. «فرشته ظلمت» قصه همین انسان است، که هر چند لحظهای بینهایت کوتاه از عمر چندهزارساله او را حکایت میکند، بیانگر هستی او از آغاز تا انجام او است.
این است همه انسان، از پای تا به سر، با همه زیبایی و شکوهمندیاش، با همه پلیدی و دیوخوییاش، از زبان و قلم نویسندهای اگزیستانسیالیست، اینبار با رافتی بیش از آنچه از نویسندهای از این مکتب انتظار میرود. چهره این انسان را در تابلویی پرتنوع و رنگارنگ، پرابهام، سرشار از رمزوراز، گاه همقدم با شاعری یا عارفی یا گاه در کنار دردمندان کشتیشکسته به تصویر میکشد.
ارنستو ساباتو در «فرشته ظلمت»، هم خالق است هم مخلوق، متمایزکردن این دو از هم دشوار است. چون هر دو زندگی و رویاهای مشابهی داشتند. نویسنده داستان را از مجرای هزارتویی روانی که ساخته خودش است روایت میکند. ساباتو، بوئنسآیرس را همچون هزارتویی ظلمانی تصویر میکند که تمامش از ذهن او برمیآید. «فرشته ظلمت» حاصل جستوجوی نویسنده است برای یافتن جایگاه خود در این جهان و رسیدن به آرامش، جستجویی که کاملا موفقیتآمیز بوده است.
*مترجم آثار ارنستو ساباتو
آرمان