این مقاله را به اشتراک بگذارید
اگر از سانسور شدن می نالیم، خود تیغ بدست نگیریم
در حاشیه چند مقاله منتشر شده در مد و مه
حمیدرضا امیدی سرور
در چند هفته گذشته انتشار چند مقاله درباره ادبیات معاصر ایران در «مد و مه»، بازتابهای مثبت و منفی مختلفی داشت، که برخی از آنها به صورت کامنت در انتهای مطالب منعکس شده اند.
اما سوای آنها، برخی از دوستان که از نزدیک با نگارنده این سطور و دیدگاه هایش آشنایی داشتند، از طریق ایمیل یا تلفن این نکته را مطرح کردند که چرا در «مد و مه» مقالاتی منتشر کرده اید که می دانیم چندان تناسبی با نظر گردانندگان آن ندارند. تکرار این صحبت ها مرا برآن داشت که توضیحی مختصر در اینباره بنویسم.
از روز نخست راه اندازی این دفتر که بیش از شش سال از آن می گذرد، برخلاف وبسایت هایی که نام صاحبان آنها معرف ماهیتشان بودند، «مد و مه» شیوه ای دیگر را برگزید. حتی برای چندی از گذاشتن نام سردبیر آن خودداری کردیم، این مهم از آن سبب بود که «مد و مه» به نام شخص شناخته نشود.
«مد و مه» قرار نیست سایت شخصی سردبیر آن باشد که نظرات مخالف خود را برنتابد که اگر این طور بود همانند برخی وب سایت ها که ترجیح می دادند نام صاحبانشان را درشت بر بالای بنر آن بنویسند، رویه ای دیگر را دنبال می کرد. البته قصد نداریم که بگوییم این درست است یا آن؛ بلکه غرض روشن شدن راه و روش این نشریه الکترونیکی است.
«مد و مه» کوشیده فضایی آزاد برای ارائه اندیشه درباب ادبیات و فرهنگ و هنر باشد. آنگونه که از روز نخست نیز گفته ایم چون در این دیار فعالیت می کند پس لاجرم بر هنجارهای متعارف حاکم برآن نیز احترام گذاشته و پایبند است. در واقع تا آنجا که امکان دارد چهارچوب های نشریات رسمی را رعایت می کند و در حال طی مراحل اداری آن نیز هست.
در «مد و مه» اگر نوشته ای به لحاظ کیفی، کف استاندارد مورد نظر دبیران هر بخش را برخوردار باشد، به لحاظ محتوایی سانسور و حک اصلاح نمی شود. حتی به رسم الخط نویسنده نیز احترام می گذارد. اما کسانی که می خواهند در این دفتر نوشته شان منتشر شود باید چهارچوب های انسانی و اخلاقی را رعایت کرده و عرصه نقد را با توهین و تهمت آلوده نکنند.
نام این دفتر را به احترام و یاد ابراهیم گلستان از عنوان اثر زیبای او وام گرفتیم. خاصه اینکه از گلستان آموخته بودیم که از نقد کردن و نقد شدن نباید هراسید. به خصوص وقتی پای بزرگان در میان باشد.
نامداران و بزرگانی که با چند نقد جایگاهشان متزلزل شود، همان به که چنین اتفاقی بیفتد. چرا که در این صورت به حق در آن جایگاه ننشسته اند. اما باور ما این است که نه صادق هدایت با دو نقد (فارغ از درستی یا نادرستی محتوای نقد ها) از جایگاه رفیعش بر خواهد افتاد و نه فی المثل احمد شاملو که خود با طرح نقد و نظرش پیرامون شاهنامه فردوسی، روزگاری بسیار نواخته شد که چرا فردوسی را چنین نقد کرده ای؟
به یاد دارم چند سال پیش در آخرین روزهای سال جشنی در گراند هتلِ تهران قدیم شهرک علی حاتمی (که از جفای روزگار شهرک غزالی می خوانند) به همت فرزاد حسنی، برای اهل قلم و ادب برگزار شده بود. من با پسرم مانی، زمانی وارد گراند هتل شدیم که دیگران به تماشای قسمت های مختلف شهرک حاتمی رفته بودند.
در گراند هتل تنها بودیم که سیمین بهبهانی وارد شد و گوشه ای تنها نشست. باور پیری چهره هایی از این دست که نزد ما محبوب هستند، دشوار است. در دل آرزو کردم عمرش دراز باشد، هرچند که می دانستم، دور نیست زمانی که خبر پروازش از خاک و جاودانگی او نیز شنیده شود. به مانی گفتم کنارش بنشیند تا عکسی به یادگار بیندازم، از او و زنی که باوردارم هیچگاه نامش از حافظه مردم آزاد اندیش این دیار پاک نخواهد شد.
برای من که چندان در شعر صاحب نظر نیستم و تنها به حکم احساس و غریزه با آن ارتباط می گیرم اگر سیمین بهبهانی تنها همان یک شعر دوباره می سازمت وطن را سروده بود، کفایت می کرد که دوستش داشته باشم.
با وجود چنین احساسی اگر نقدی به شعر او به دست من می رسد، اگر چه حفظ حرمتش را واجب می شمرم اما دلیل براین نیست که آن را کنار گذاشته و صدایی متفاوت با دیدگاه خود را حذف کنم.
همه این سالها تلاش ما و حرف این بود که بیاموزیم، باید به صدای مخالف و متفاوت احترام گذاشت. اگر از سانسور می نالیم خود نباید تیغ سانسور دردست بگیریم. اگر می گوییم نقد ناپذیری منشاء فساد و خطا خواهد شد، مانیز نباید بر همین نمط گام برداریم و آنکه دوست می داریم در جایگاه نقد ناپذیری قرار دهیم.
به گمانم بهترین روش برای مخالفت با نظری که به گمانمان به خطا رفته، برداشتن قلم و نقد آن نطر است. چنین فرصتی در «مد و مه» برای همه مهیاست. اگر با نقد دیدگاه مخالف اشتباه بودن آن را اثبات کنیم، از آن نقد فرصتی برای بزرگتر کردن آن چهره ها که دوست می داریم ساخته ایم.
3 نظر
ايمان فاني
روش مد و مه ستودنی است .
لیلا
قلم شما را بسیار دوست دارم
شاهرخ تندروصالح
درودها درود . مشی و منش شما عزیزان در نقدنگاری ، معرفی و پرداختن به موضوعات و مفاهیم ادبیات ، جذاب،پویا و ایجادکننده پرسش در ذهن مخاطب است . بی شک این مشی و منش برای ادبیات امروز ما فواید بسیاری خواهد داشت . دست و قلم شما مریزاد . مانا باشید .