این مقاله را به اشتراک بگذارید
تازه ترین فیلم کافمن از نگاه منتقدان
ترجمه امین فرج پور
آدام گراهام: آنچه فیلم را پیش میبرد این ظن گیجکننده است که شاید انسان مدرن فیلم یک موجود ماشینی است. موجودی حاصل شده از یک خط تولید؛ فارغ از هر نوع فردیت و موجودیت خاص؛ یک محصول مثل هر محصول دیگری…
آنتونی لین: یک چهرهنگاری عالی از یأسهای یک مرد میانسال سفیدپوست در جامعه امروز آمریکا…
متیو لیکونا: اینکه مایکل واقعا در آنومالیسا کم آورده و گوشهنشین شده یا اینکه دارد از این انزوا لذت میبرد، در فیلم حل نشده باقی مانده؛ اما این نکته را نمیتوان بهش شک کرد: تماشاگر تجربهای را که زمان دیدن این فیلم از سر گذرانده به این زودیها فراموش نخواهد کرد…
پرستون جونز: کافمن، مغز متفکر جان مالکویچ بودن و درخشش ابدی یک ذهن پاک؛ یک نوع ظرافت و حساسیت هنرمندانه دارد که در دیگر فیلمسازان این دوران شبیه آن را ندیدهایم. این حساسیتها تکتک کلمات و فریمهای آنومالیسا را شکل داده است…
سانی بانچ: عروسکهای این فیلم انسانیتر و پیچیدهتر از تمام انسانهای واقعی روی پرده این سالها هستند. تنهایی آنها به نحو قدرتمندی روی قلبتان فشار میآورد…
مانولا دارگیس: استعداد آقای کافمن در انتقال هراس درخشان است: او یک جادوگر در مصایب کوچک آدمهای معمولی است…
ریچارد روپر: باوجود اینکه این فیلم کاملا سبکپردازانه است و باوجود اینکه داستانش را عروسکها روایت میکنند، اما این فیلم استاپموشن دست روی احساسات و لحظاتی گذاشته که تقریبا همه ما در زندگیمان تجربهشان کردهایم…
یان فریر: آنامالیسا قلب و روح و جانی دارد که ٩٩درصد از فیلمهای زنده از آنها بیبهرهاند. این فیلم پس از گمشده در ترجمه بهترین صحنه هتل فیلمها را به تماشاگرش ارایه میکند.
استیون ریا: درخشان و منحصربهفرد؛ تنها چیزی که میتوان دربارهاش گفت…
جو مورگنسترن: آنومالیسا در رویکردی غریب تجربهای هراسناک را به تماشاگرش انتقال میدهد که عظیمترین نمایشهای ترسناک از انتقال آن عاجزند. شما وقتی به ذهن این عروسکها راه یافتید؛ دیگر راه فراری برایتان وجود ندارد…
راجر مور: آنومالیسا در عین حال که جسارتآمیز و البته سیاه و تاریک است؛ خلاقانه و سبکپردازی شده هم بهنظر میرسد؛ همچنین چنان شخصی است که تصورش را هم نمیتوان کرد. اینها همه روی هم یعنی تماشای آن چالشی بینظیر برای اذهان تنبل تماشاگران اینروزهاست…