این مقاله را به اشتراک بگذارید
مروری بر پیدایش و زوال منصب «داروغگی»
«داروغه>؛ حاکمی کوچک
گروه تاریخ / در تاریخ اجتماعی ایران، مناصب و مشاغل دولتی و غیر دولتی بسیاری وجود داشتند که در گذر زمان جایگاه و تعاریف خود را به واژگان جدیدی داده یا در میان صفحات تقویم تاریخ به فراموشی سپرده شدهاند. این گزارش میکوشد به آغازین اشارههای تاریخی به منصب داروغه و داروغگی در لابهلای کتب، اسناد و منابع معتبر تاریخی و سفرنامه جهانگردان خارجی در مورد این واژه بپردازد.
«داروغگی» یکی از مناصب مهم نظامی و حکومتی بود که از دوره سلسله تیموریان تا اواخر سلسله قاجاریه با کارکردهای مختلف در حوزههای سیاسی، قضایی و اجتماعی ایران در جهت اداره شهرها، تأمین نظم و امنیت اجتماعی جامعه نقش مهمی را بازی میکردند. واژه «داروغه» از لغت مغولی «دارو» به معنای مهر کردن گرفته شده است.
براساس روایت یک منبع چینی به نام «افسانه نهان» کلمه «داروغه» نخستین بار به عنوان «داروغنی» در دستگاه دیوانی مغولان به کار رفته است که وظیفه او جمعآوری مالیات و نظارت بر نحوه اداره مناطق فتح شده به دست مغولان از طرف خان بزرگ بود.
در هیچ یک از منابع فارسی دوره مغولان و ایلخانان به واژه «داروغه» اشاره نشده است و در آثار آنان بسیاری از اموری که به عهده متصدی داروغه بوده، جزو وظایف «شحنه» دانسته شده است. شحنه از دوران قبل از ایلخانان وجود داشته و یکی از مناصب مهم دیوانسالاری سلسلههای سلجوقی و خوارزمشاهی بود که به عنوان نماینده حکومت اداره امور سیاسی و اجرایی مناطق و نحوه وصول مالیات و عایدات دیگر را تحت نظارت داشت. بررسی متون تاریخی نشان میدهد واژه داروغه برای نخستین بار در دوره تیموریان در منابع فارسی به جای «شحنه» مورد استفاده قرار گرفته است.(۱)
داروغه در این دوره به عنوان کارگزار رسمی حکومت تیموری به شمار میرفت که مسئول حفظ نظم و امنیت، مقابله با شورش و ناآرامی، برقراری دیوان سالاری محلی و گاه سامان دادن به اوضاع زندگی شهری، تأمین رفاه و آسایش مردم بود. او نه مسئول دریافت مالیات بود و نه بر مسند قضا مینشست.
داروغگی در دوره صفویه
پس از تیموریان حدود، اختیارات و قدرت داروغه و داروغگی بتدریج افزایش یافته و در دوره صفویه به اوج خود میرسد. در حکومت صفویه وظایف متعددی برای منصب داروغه که با حکم رسمی از سوی شاه انتصاب میشدند و عموماً از حاکمان ولایات، افراد برجسته نظامی یا از میان خانوادههای منصوب به سی و دو قبیله قدرتمند در ساختار حکومت صفوی انتخاب میشدند. در کتاب تذکره الملوک و دستور الملوک که درباره سازمان اداری عصر صفوی به نگارش درآمدهاند و در اغلب متون تاریخی و سفرنامهها، از سه نوع داروغه نام برده شده است.
داروغه در مقام صاحب منصب انتظامی ولایات و ایالات.داروغه دفترخانه. داروغه فراشخانه(۲)پروفسور «آن لمبتون» ایرانشناس انگلیسی و استاد ادبیات فارسی دانشگاه لندن درباره اشکال مختلف و اختیارات منصب داروغه در عهد صفوی مینویسد:«در دوره صفویه اصطلاح داروغه به مأموران مختلف و از آن جمله به حاکم شهر اطلاق میشده است اما چگونگی ارتباط داروغه به عنوان حاکم شهر و حاکم ایالتی که شهر در آن واقع شده بود کاملاً روشن نیست. در پارهای نقاط مثلاً قسمتهایی از گرجستان، قزوین، اصفهان،کاشان، تهران، همدان، مشهد و کرمان، خانی به عنوان حاکم استان وجود نداشت. اختیارات داروغه در این نقاط بیش از اختیارات حکام شهرها بود…شاه در هر ایالت یک نفر «دیوانبیگی» داشت و خان یعنی حاکم ایالت، یک نفر داروغه معین میکرد که زیر دست دیوان بیگی انجام وظیفه نماید و یک نفر «عسس»زیرنظر او کار میکرده است.
عسس رئیس پاسداران بوده و شبها برای جلوگیری از بینظمی و محافظت از شهر در کوچه و خیابانها گردش میکرده و تمام کسانی را که در ساعات دیروقت شب گیر میآوردند و چنانچه نمیتوانستند دلیل قانعکنندهای برای شبگردی خود ارائه کنند به زندان میفرستاد تا داروغه به حساب وکتاب آنان رسیدگی کند.»
داروغه به منزله شهردار بود و بر امنیت شهر نظارت میکرد. نظم بازار و خیابانها را نگاه میداشت و به اماکن عمومی و سایر مراکز تجمع مردم سرکشی میکرد و دستور جریمه، چوب و فلک یا به حبس و زندان انداختن مجرمان را صادر میکرد.
در این زمان داروغههای دیگری نیز وجود داشتند مانند «داروغه فراشخانه» که مأمور دریافت مالیات از اصناف بود «داروغه دفترخانه» که برکار منشی باشیها و سایر کارکنان ادارات بزرگ دولتی نظارت میکرد. «داروغه مجوسیان» که مأمور وصول مالیات از یهودیان و مجری ساختن قوانین و مقررات مربوط به آن اقلیت بود و چند داروغه دیگر… در کتاب تذکرهالملوک آمده است: «داروغه پایتخت صفوی مبلغ ۳۰۰ تا ۵۰۰ تومان رسوم یا حقوق دریافت میداشت» همچنین دوره تصدی منصب داروغگی دو سال بوده و در موارد بسیاری به صورت دائمی به یک شخص اعطا شده است.
پس از صفوی تا قاجاریه
وظایف، حدود اختیارات و قدرت داروغه در سالهای پس از عهد صفوی و سایر سلسلههای حکومتی تفاوت و تغییرات چندانی نکرده است اما آنچه قابل ذکر است اینکه در این برهه دایره اختیارات «داروغه» وسیعتر و وظایف «محتسب» محدودتر شده یا در بعضی از شهرها به کلی از میان رفته است و داروغه بتدریج تبدیل به یک مأمور نظامی میشود. در عصر قاجاریه منصب داروغگی با عناوین و اختیارات گوناگون تا اواخر دوره ناصری همچنان در تشکیلات حکومتی قاجار وجود داشت.
تفاوت داروغگی در قاجاریه در مقایسه با عصر صفوی و حکومتهای بعد از آن در حدود اختیارات قضایی و جایگاه متصدیان منصب داروغه بود که در گذشته از افراد ممتاز جامعه انتخاب میشدند اما در زمان قاجاریه بیشتر داروغهها از طبقات پایینتر و افراد گمنام انتخاب میشدند.
فرق دیگر آن که داروغهها در عصر صفوی و پس از آن دارای قدرت سیاسی بودند و حکم آنها برابر با حکم حاکم یک شهر یا ایالت بود اما داروغههای عصر قاجاریه فاقد قدرت و نفوذ سیاسی بودند.
تفاوت دیگر این که با تشکیل دستگاههای برقراری امنیت شهر در عصر قاجاریه با وجود کلانتر، کدخدا و… داروغه دیگر آن اختیارات سابق را نداشت و دیگر نمیتوانستند مانند سابق مجازات مجرمان و محکومان را برعهده بگیرند و در مواجهه با بیقانونی و خلافکاری مجرم و دوسیه(پرونده) آن را به دارالحکومه ارسال میداشتند. این امر به دلیل تشکیل مراکز ذیربط در موارد مالی، مالیاتی و سایر حوزهها نیز اجرا میشد.
داروغگی در عصر مشروطیت
«آن لمبتون» مینویسد: «حوزه اختیارات و وظایف داروغه تا زمان انقلاب مشروطیت کم و بیش به همین نهج (طریقه) باقی ماند اگرچه احتمال دارد که در عمل در شهرهای مختلف تفاوتهایی وجود داشته است. منصب داروغه در سالهای بعد با تشکیل ادارات، سازمانها و سایر نهادهای دیگر کارکرد و اهمیت خود را از دست میدهد و وظایف او بتدریج به سایر دستگاهها سپرده میشود و منصبی که روزگاری تاریخساز بود امروز باید در صفحات تاریخ بهدنبال آن گشت و درباره آنان خواند.
منابع:
۱- منصب داروغه در صفویه، شهرام یوسفیفر، محمد بختیاری، پژوهشنامه تاریخ اجتماعی و اقتصادی، شماره اول
۲- همان
منصب داروغه در دوره قاجار، شهرام یوسفیفر، حسن شکرزاده.
منصب داروغه- تاریخچه آن دکتر«آن. لمبتون» ترجمه حسن کامشاد
ایران