این مقاله را به اشتراک بگذارید
‘
«پرندگان میروند در پرو بمیرند» اثر رومن گاری ترجمه سمیه نوروزی
دروغ و راست های یک زندگی پرماجرا
حمید رضا امیدی سرور
رومن گاری نویسندهای پرکار بود که در طول زندگی داستانهای زیادی نوشت، چنان که ترجیح داد برخی از آنها را با نامهای مستعار منتشر کند؛ نامهایی که تا زمان زنده بودن او کسی از غیر واقعی بودن آنها خبردار نشد؛ چه رسد به این که از پنهان شدن رومن گاری پشت آنها آگاهی داشته باشد. معروفترین این نامها امیل آژار، باعث شد رومن گاری، برخلاف سنت موجود تنها کسی باشد که دوبار جایزه گنکور نصیب او شده است. درباره این تصمیم رومن گاری دلایل زیادی عنوان شده است. اما بگذارید این بار از این زاویه به ماجرا نگاه بکنیم که رومن گاری آنقدر که میترسید نامش تکراری شود، از تکراری شدن قصههایش نمیترسید!
رومن گاری به نسلی از نویسندگان تعلق داشت که امروزه واقعا تعداد آنها بسیار کم شده است، نویسندگانی که زندگی بسیار پرحادثه و مملوء از فراز و نشیب را پشت سر گذاشتهاند و به همین خاطر اغلب آثارشان به طور مشخص از دل تجربههای آنها در زندگی بیرون میآمدند. زندگی رومن گاری آنقدر تجربههای متنوع و جذاب داشت که فقط کافی بود یکی را انتخاب کرده و یا شروع به نوشتن کند؛ خود به خود این تجربهها و موقعیتهای داستانی به سراغش میآمدند. رومن گاری نیز از قدرت قلم و تخیلش برای باور کردن و بردن آنها به ساحت ادبیات داستانی استفاده میکرد و البته نباید از وسعت نگاه و عمق درکش از زندگی نیز غافل شد.
بی شک هر نویسندهای برای نوشتن روی داشتههای خود حساب میکند، رومن گاری نیز به این انبان پر از خاطره و تجربه زندگی متکی بود. به همین دلیل نیازی نداشت برای جذابیت بخشیدن به آثارش سراغ ترفندهایی برود که متکی به فرم یا ساختار زبانی و روایی هستند.
پس در بین نویسندگانی قرار میگرفت که اهمیت آثارشان روی درونمایه آنها استوار شده است و این نه یک نقطه ضعف که اتفاقا قوت آثار اوست. به خصوص که آثار نویسندگانی از این دست معمولا از جذابیت بیشتری برخوردار هستند، بی اینکه سطح پایینی داشته باشند دایره وسیعتری از مخاطبان را میتوانند مجذوب خود کنند. برخلاف تصور بسیاری نوشتن آنها ساده هم نیست، چون در چنین شرایطی اگر نویسنده توانایی روایتی درست را نداشته باشد ضعفهای آثارش خیلی راحت در معرض دید مخاطب قرار میگیرد.
اما یک نکته جالب دیگر در آثار رومن گاری این است که برخلاف آنها که از تجربههای زندگیشان در داستاننویسی بهره میبرند و بعدها همین آثار فرصتی را برای درک زیر و بم زندگی آنها فراهم میسازند، رومن گاری با استادی تمام چنان از هنر نویسندگیاش برای دگرگون کردن و وارونه ساختن حقایق در آثارش استفاده کرده است که این آثار عملا در رابطه با درک واقعیتهای زندگی او چندان به کار نمیآیند. اما چه باک؟! چه کسی حکم کرده که داستاننویس باید حتما راستگو باشد؟ آن هم درباره خودش. در خیلی از داستانهای رومن گاری تصورات و روایتهای دیگران درباره شخصیتهای اصلی ماجرا همین وضع را دارد. تصوراتی باطل که در انتهای داستان، حقیقت آنها به طرزی تکان دهنده برای مخاطب آشکار میشود. به عبارت دیگر آنچه دیگران روایت میکنند و یا نشانهها بر آن دلالت دارند یک چیز است و آنچه حقیقتا اتفاق افتاده یک چیز دیگر و جذابیت داستان متکی بر آشکار شدن این حقیقت است.
در مجموعه داستان «پرندگان میروند در پرو بمیرند» که با ترجمه سمیه نوروزی و به همت نشر چشمه منتشر شده است، این نکته را به روشنی میتوان دید، نکتهای که در انتهای داستان برای شگفت زده کردن خواننده راز گشایی میشود. جالب اینکه خود رومن گاری نیز در پایان زندگی امکان رازگشایی از هویت ساختگی نویسندهای که وجود نداشت اما برنده جایزه گنکور شده بود ممکن ساخت تا مخاطبان آثارش را به این شکل نیز شگفت زده کند.
در داستان اوضاع در ارتفاعات کلیمانجارو روبهراه است، ما با شاگرد سلمانی طرف هستیم که برای جاودان ساختن نام خود نزد همشهریانش و همچنین دختری که عشق ازلی و ابدیاش محسوب میشود، به ماجراجویی در اقصی نقاط دنیا میپردازد. مردی که مجسمه او را همشهریانش در میدان شهر ساختهاند. اما آن حکایتی که از کارت پستالهای فرستاده شده توسط او برمیآید و آنچه دیگران درباره ماجراجوییهای او متصور هستند، روایتهایی سرگردان میان واقعیت و دروغند که سالها بعد توسط دیگران راز گشایی میشود. همانگونه که درمییابیم وفاداری دختر به او نیز دروغی قدیمی بوده که برای راضی نگه داشتن همسر فعلیاش که به جمعآوری تمبرهایی از گوشه و کنار جهان علاقه دارد، به جوان ماجراجو تحویل داده شده است.
یا در داستانی دیگر با عنوان آدم پرست، رومن گاری بر اساس یکی از آشناترین اتفاقهایی که در جنگ جهانی دوم افتاده، داستانی با طراوت و مبتنی بر قواعد مورد اشاره را تدارک می بیند.
مردی یهودی تبار که به انسان دوستی ذاتی بشر اعتقاد دارد، در هنگامهای که هیتلر قدرت را به دست گرفته و یهودیان را سربهنیست میکند، در زیرزمین خانه دوست و شریک کارخانهاش پنهان میشود. او با این امید که روزی بالاخره ذات انسان دوست بشر غلبه خواهد کرد، سالهای جنگ را در آن زیرزمین سپری میکند، اما پس از پایان جنگ، دوست به ظاهر فداکاری که جان او را نجات داده با این دروغ که هیتلر انگلستان را اشغال کرده و فتوحاتش همچنان ادامه دارد، همچنان مرد یهودی را در آن زیر زمین به حالت زندانی نگاه میدارد و… در این آثار دروغ و حقیقت در واقع حکم تقابل خیر و شر را دارد که داستان را به پیش میبرد. در پایان نیز موقعیتهایی تراژیک با پرداختی طنزآمیز رقم میخورند. این طنز تلخ و تراژیک از خصوصیات بسیاری از آثار رومن گاری محسوب میشود.
اغلب آثار کوتاه رومن گاری در این مجموعهی خواندنی و جذاب، داستان محور هستند. این رویکردی است که در رمانهای رومن گاری نیز میتوان مشاهده کرد. در مجموع، اگرچه رومن گاری اصولا به عنوان رماننویس شناخته میشود و نه نویسنده داستان کوتاه اما در این کتاب خوانندهی آثاری کوتاه به یاد ماندنی از او هستیم.
بیش از چهل سال پیش زنده یاد ابوالحسن نجفی پنج داستان از همین مجموعه را با عنوان «پرندگان میروند در پرو میمیرند» توسط نشر معتبر زمان منتشر کرد و همراه با سروش حبیبی که رمانهای جذابی از او را با عنوانهای خداحافظ گاری کوپر و سگ سفید به فارسی برگرداند، نقش مهمی در آشنا ساختن مخاطبان فارسی زبان با رومن گاری داشتند. خوشبختانه سمیه نوروزی با ترجمهای مقبول مجموعه کامل این داستانها را در کتابی با همان نام به بازار داده است. نوروزی که در سالهای اخیر به شکلی متمرکز روی آثار رومن گاری کار کرده است، علاوه بر افزودن یادداشتهایی سودمند برای درک بهتر متن به انتهای کتاب، یکی از آخرین گفتگویهای رومن گاری را که سه سال پیش از خودکشی او انجام شده نیز به این داستانها پیوست کرده است. گفتگویی که شناخت خوبی از رومن گاری و سبک کار او به خواننده کتاب ارائه می کند.
اما بی گمان زیباترین داستان کتاب همان داستانی است که عنوان کتاب نیز از آن گرفته شده است.
داستان «پرندگان میروند در پرو بمیرند» برخلاف روایت داستان محور و برونگرای دیگر آثار رومن گاری که از طنزی تلخ برخوردارند، روایتی است درونی شده، با حال هوایی تراژیک که به جای اهمیت محتوا، اتمسفر داستان و انعکاس ذهنی آن در شخصیتهای داستان از اهمیت بسیاری برخوردار است. این داستان یکی از زیباترین فضاسازیها را در آثار رومن گاری دارد که به همراه جذابیت موضوع به اثری فراموش نشدنی بدل شده است.
‘