این مقاله را به اشتراک بگذارید
فیلمهای جشنواره سی و پنجم فجر از نگاه منتقدان
نگاهی به شماره ۱۷ سهیلا (محمود غفاری)
ناهید پیشور
مهمترین امتیاز فیلم «شماره ۱۷ سهیلا» ساخته محمود غفاری سوژه بکر آن است، سوژه ای که در دست یک نویسنده با قریحه می توانست بدل به داستان کوتاهی درخشان شود. اما در دست یک کارگردان فیلم اولی که هنوز نتوانسته سبک و سیاق و راه خود را در سینما پیدا کند، بدل به فیلمی متوسط شده که البته ارزش یکبار دیدن را دارد. در اینکه کارگردان فیلم خوش ذوق است تردیدی نیست چنانکه بارقه هایی از آن را در کار محمود غفاری می بینیم و همچنین بازی هار خوبی که از هنرپیشه ها گرفته است. اما این قصه اگر پرورش خوبی پیدا می کرد و از پرداخت سینمای قوی تری برخوردار بود می توانست بدل به اثری آنقدر تاثیر گذار شود که در یادمخاطب باقی بماند نه اینکه صرفا فیلمی شود که بتوان آن را یکبار دید و به قریحه سازنده اش برای ساخت فیلمهای بهتر امیدوار بود، فیلمهایی که سازنده اش نه تنها راه خود را پیدا کرده باشد که با دستی باز تر و احاطه تکنیکی بهتری فیلمش را جلوی دوربین برده باشد.
فیلم بیشترین لطمه خود را از اصرار برای واقعیت گرایی شبهه مستند خوره به خصوص با دوربین روی دست که مدام پشت شخصیت ها در حرکت است و همین به شدت تماشاگر اذیت می کند. گویی دوربین از شخصیت ها عقب مانده و پایه روایت نمی تواند پیش برود. ایده پایان فیم نیز بسیار جذاب بود، اما افسوس که این ایده های بکر قربانی تلاش فیلمساز برای واقعیت گرایی شبهه مستندش شده، بخصوص با تاکید روی نداشتن تکنیک و نرفتن به سمت داستانگویی کلاسیک. چه می شد این فیلم به جای واقعیت گرایی واقعیت دنیای خود را داشت و با پرداختی سینمایی تر به تماشاگر لذت بیشتری می چشاند.
رضا حسینی / ماهنامه فیلم
از میان فیلمهایی که در دو روز اول سیوپنجمین دوره از جشنواره فجر در برج میلاد به نمایش درآمدند، ایتالیا ایتالیا (کاوه صباغزاده)، شماره ۱۷ سهیلا (محمود غفاری) و تابستان داغ (ابراهیم ایرجزاد) سه فیلم خوبی هستند که دستکم یک ویژگی مشترک دارند؛ اینکه همگی (در یک مورد با ارفاق!) اولین فیلمهای سازندگانشان هستند و نوید ظهور فیلمسازان خوشقریحهای را به سینمای ایران میدهند. البته این فیلمها به عنوان اولین تجربههای سازندگان جوانشان خالی از اشکال نیستند و شاید بعضی، از آنها به عنوان فرصتهای ازدسترفته یاد کنند، ولی نکتهی مهمتر این است که فیلمسازان خلاق و سینماشناسی را به ما معرفی میکنند که میتوانند در آینده با کسب تجربه به جایگاهها و افتخارهای بزرگتری دست یابند.
شماره ۱۷ سهیلا (محمود غفاری) دیگر فیلمی است که نهفقط ایده و شخصیت مرکزی تازه و جذابی دارد، بلکه کارگردانش در نشست پرسشوپاسخ به نزدیکی وضعیتش با شخصیتهای اثر اشاره کرد: «خودم هم در آستانهی چهلسالگی هستم و میبینم که افراد همسنوسالم چهطور درگیر مشکلهای مشابه هستند. اصلاً وقتی متوجه شدم این وضعیت در حال بدل شدن به یک معضل است، احساس کردم میتوانم داستان سینمایی جذابی را در این باره روایت کنم.» غفاری که در فیلمهای کوتاهش هم به مسائل و شخصیتهای زن توجه داشته است در ادامه از یک آگهی به نام «صندلی سپید» در روزنامه گفت و تحقیقهای میدانی که دستآخر به شکلگیری فیلم کمک کردند. زهرا داودنژاد هم که پس از سالها با هیبت جدیدی در نقش اصلی خوش درخشیده است، به سندیت و صداقت فیلمنامه اشاره کرد و آن را دلیل حضورش در فیلم دانست: «سالها بود به دلایل شخصی از سینما دور بودم؛ البته فضای قصهها هم نقش مناسبی را در اختیارم قرار نمیداد. وقتی این فیلمنامه را با محوریت زنان، دغدغهها، کمبودها و روزمرگیشان خواندم، بهشدت شیفتهاش شدم.» داودنژاد در نهایت به خاطر داشتههایش در سینما، از خانواده و بهخصوص پدرش تشکر کرد. در ادامهی نشست، غفاری هم مثل صباغزاده، بخشی از حرفهایش را به سختیهای فیلمُسازی اختصاص داد و از چهل مورد اصلاحیهی شهرداری برای فیلمبرداری در مترو گفت!