این مقاله را به اشتراک بگذارید
قاتل اهلی (مسعود کیمیایی)
کنسرتهای «قاتل اهلی» باقی بماند!
جهانبخش نورایی
امسال هیچ فیلمی را نتوانستم در جشنوارهی فجر ببینم؛ البته بجز قاتل اهلی که در پردیس سینمایی چارسو به تماشای آن نشستم. انگیزهی اصلیام از تماشای فیلم این بود که ببینم بحثهای دور و بر نسخههای تهیهکننده و کارگردان چه متر و میزانی دارد و چرا عدهای معتقدند صحنههای مربوط به کنسرتهای بهمن (پولاد کیمیایی) باید کوتاهتر شود تا فیلم سروسامان بگیرد. آن گونه که من فیلم را دیدم، کوتاه کردن بیمعنی است. در جهان فیلم، دو نیرو در برابر هم ایستادهاند. نیرویی که عربده میکشد و اسباب بقایش پول چرک و رانت و سلاح است و نیرویی که در برابر بیعدالتی فریاد میزند و اسباب سر برآوردن و بقایش شعر و عشق و موسیقی است. کم کردن کنسرتها نتیجهاش کمرنگ کردن ظرفیت جوان و در حال رشدی است که در میانهی رانت و فساد و بند و بست در جستوجوی حقیقت و هوای تازهای است. در اینکه فیلم را در مجموع میپسندم یا نه، اگر فرصتی بود در هنگام نمایش عمومی آن حرفم را خواهم زد، اما تردید ندارم که زدن از کنسرتها و ترانههای یغما گلرویی، از حجم حضور این نیروی جوان میکاهد و موازنه را ممکن است به نفع قدرت مرموز فیلم تغییر دهد و از اثر امیدبخش آن بکاهد. بازی پولاد کیمیایی (که اتفاقاً خیلی خوب به نقش او در فیلم و به پرسونای سینمای کیمیایی میخورد) و بحث ریتم و زمان فیلم شاید بهانه و توجیهی برای دیده نشدن یا کمتر دیده شدن بعضی چیزها باشد که صلاح نیست زیاده از حد بازگو شوند.
یادداشتهایی بر سه فیلم
هوشنگ گلمکانی
قاتل اهلی (مسعود کیمیایی)
چهگونه پولاد آبدیده میشود؟
مسعود کیمیایی، ثابتقدم و با عزمی راسخ در خلق همین دنیا و همین جور آدمها اصرار میورزد. از نظر برخی، این عزم و ایستادگی یک ارزش است، نشانهی مرام و مردانگی است. بحثی نیست. میشود این نگاه و استدلال را پذیرفت یا دستکم در موردش کلنجار نرفت. اما مشکل شخصیام با فیلمهای دو دههی اخیر کیمیایی (دقیقاً از گروهبان به بعد) این است که آدمها و روابطشان را درک نمیکنم. رک و راست، نمیفهمم اینها کی هستند، چه میکنند، چه میگویند، مسألهشان چیست، چه روابطی با هم دارند، دوستی یا دشمنیشان بر سر چیست و اصلاً توی یک مکالمهی یکدقیقهای، موضوع صحبتشان چیست. انگار همه دارند جملههای گنگ و نامفهوم آشنای کیمیایی را میخوانند. در قاتل اهلی هم همین جور. پرویز پرستویی چهکاره است و چه میگوید؟ معترض است یا مشکوک؟ امیر جدیدی چهطور؟ فقط همین که بدانیم نوچه است کافیست؟ حمیدرضا آذرنگ توی این قسمت داستان چه نقشی دارد؟ پدر پولاد نسبتش با بقیه چیست؟ آن حاجآقا نور پیرمرد عارف دوران اقتصاد نوین است یا دون کورلئونهی این زمانه؟ نمیدانم…
بحث سر نیمساعت کم یا اضافه هم نیست. شاید حتی نیمساعت از این نماهای خوشسروشکل هم کم بشود، ابهام بیشتر شود. اما اتفاقاً پولاد کیمیایی که حضورش در این فیلم محل جنجال و مناقشه شده است، درستترین جا را در میان فیلمهای پدر، در همین فیلم دارد. او و پگاه آهنگرانی نمایندگان نسل بعدی این پدران هستند که راهشان را از آنها جدا کردهاند. هم جایگاه شخصیتی که نقشش را بازی میکند درست است، هم حضور و بازی خوبی دارد، و هم تلاشش برای درست خواندن در نقش یک خوانندهی پاپ، احترامبرانگیز است.
***
قاتل اهلی از نگاه پرویز نوری / ۲ واکنش از منتقد همنسل کیمیایی به فیلم تازه اش
یک نظر:
لطمه های کنسرت پولاد
پرویز نوری
فیلم از مسیر اصلی به دور افتاده است. اول از هر چیز زمان فیلم است که آنگونه که دریافتم افزودن صحنههای طولانی کنسرت و آواز پولاد است و همین باعث شده تا شخصیت پرستویی در داستان کمرنگ و در بخشهایی بهکلی ناپدید شود. همچنین نقش امیر جدیدی که به نظرم گرمترین شخصیت ماجراست، در بیشترین زمان داستان، نادیده گرفته شده و تنها در قسمتهایی از انتهای فیلم حضور مجدد پیدا میکند. اما باید به یک نکته تأکید کنم که «قاتل اهلی» در زمانی کوتاهتر و فشردهتر مسلما میتواند نتیجه بهتری عاید کند.
یک نامه:
با پرستویی موافقم!
پرویز نوری
مسعودجان کیمیایی
یادداشت اعتراضآمیز آقای پرویز پرستویی را درباره فیلم «قاتل اهلی» خواندم و متأسف شدم. راستش را بخواهی من هم وقتی فیلم ١٢٠دقیقهای تو را دیدم دچار همان مشکل شدم. فیلمی که میتوانست به خاطر موضوع و پرداخت تازهاش، کار متفاوتی در کارنامهات باشد- به دلایلی که خواهم گفت- از مسیر اصلی به دور افتاده است. اول از هر چیز زمان فیلم است که آنگونه که دریافتم افزودن صحنههای طولانی کنسرت و آواز پولاد است و همین باعث شده تا شخصیت پرستویی در داستان کمرنگ و در بخشهایی بهکلی ناپدید شود. همچنین نقش امیر جدیدی که به نظرم گرمترین شخصیت ماجراست، در بیشترین زمان داستان، نادیده گرفته شده و تنها در قسمتهایی از انتهای فیلم حضور مجدد پیدا میکند. حرفهای دیگری هم درباره فیلم هست که به تصورم فعلا لزومی ندارد بگویم. اما باید به یک نکته تأکید کنم که «قاتل اهلی» در زمانی کوتاهتر و فشردهتر مسلما میتواند نتیجه بهتری عاید کند. اینها را به این دلیل میگویم که دلم میخواهد فیلم آخر تو از همیشه جذابتر و تأثیرگذارتر باشد. به امید آنکه به دل نگیری چون من هم با نظر آقای پرستویی موافق هستم.
دوستدار همیشگیات.