این مقاله را به اشتراک بگذارید
‘
اسکار دوم اصغر فرهادی و حاشیه های آن
هنر در خلاء زاده نمی شود
حمید رضا امیدی سرور
آیا اسکار بهترین فیلم خارجی ۲۰۱۷ حق «فروشنده» بود؟ آیا فرمان های غیر عاقلانه ترامپ و واکنش روشنفکران و هنرمندان امریکایی به این فرمانها، در گرفتن این جایزه تأثیر نداشت؟ پاسخ هر دوی این سوالها مثبت است. شک نکنید که واکنشها به ترامپ یکی از فاکتور های مهم کسب این جایزه بوده است، اما این مسئله هیچ از اهمیت جایزه ای که فرهادی گرفته کم نمی کند. مخالفان فیلم شاید بگویند اگر شرایط دیگری بود امکان داشت فروشنده برنده جایزه نشود، این نیز محتمل است. مسئله این است که هریک از فیلمهای جایزه گرفته در سالهای پیش را هم به امسال بیاورید امکان دارد دیگر برنده این جایزه نشوند. مهم این است که در سال ۲۰۱۷ با مجموعه شرایطی از جنبه های مختلف داشته، فروشنده فرهادی برای اکثریت اعضای آکادمی بهترین و تاثیر گذارترین فیلم بوده است. شاید بگویند این که ربطی به ارزش های فیلم ندارد؟ از قضا این به ماجرا بسیار مربوط است. معیار های زیبایی شناختی، در هر دوره از عوامل جغرافیای مکانی و زمانی تبعیت می کنند.
بیایید به ماجرا از جنبه دیگری نگاه کنیم. هیچ به این فکر کرده اید که چرا در یک زمان نظریات اندیشمندی، برای مخاطبان بسیار تاثیر گذار است، اما در مقطع زمانی دیگر همین نظرات (بی آنکه خود گوینده اعتبارش را از دست بدهد) دیگر درست و تاثیر گذار جلوه نمی کند؟ زیرا این درستی و تاثیر گذاری تابع زمان و مکانی است که مخاطب از دل آن به این نظرات می نگرد.
در بحث های فلسفه زیبایی شناختی نیز جغرافیای مکانی و زمانی نقشی بسیار پر رنگ در میزان اقبال یک اثر هنری دارد. البته این مسئله را نباید با حکم محک خوردن یک اثر هنری در برابر گذر زمان اشتباه کرد. آن بحث دیگری است، فیلم فروشنده هنوز با چنین چالشی شرکت نشده تا ما بتوانیم درباره آن قضاوت کنیم. این بحث مربوط به آینده است. هرچند که این فیلم بعید است با گذر زمان ارزش هایش کمرنگ شود، اما در این مورد هنوزباید منتظر ماند.
جایزه اسکار بر پایه رای اعضای آکادمی داده می شود، برخلاف برخی از دیدگاه های مبتنی بر توهم توطئه، کسی در این میان رأی ها را جابجا نمی کند. اعضای آکادمی به عنوان کسانی صاحب رأی هستند، در جغرافیای امریکا و از منظر اقتضائات این زمان به فیلمها نگریسته و رأی می دهند. پس با توجه برآیند فضای سیاسی امروز، دور از انتظار نیست انتخاب های آنها به سمتی گرایش داشته باشد که تاثیر بیشتری روی آنها گذاشته و یا مارزیابی می کنند که این انتخابها می توانند بیشترین اثر گذاری را داشته باشند. فیلم در خلاء ساخته نمی شود، پس در خلاء نیز ارزش گذاری نمی شود، ارزش های زیبایی شناختی هر دوره نیز چنین شرایطی دارند. شاید بحث تروریسم که این روزها اینقدر پررنگ شده باعث جذابیت و تاثیر گذاری بیشتر یک تابلو، یک عکس و یا یک فیلم شود.
به یاد دارم که زمانی که فیلم بن افلک درباره ماجرای گروگان گیری سفارت آمریکا، جایزه اسکار گرفت و نتیجه این جایزه را نیز میشل اوباما از کاخ سفید خواند، جماعت مخالف خوانِ همیشه دلواپس، در بوق کرده بودند که اسکار بازیچه دست سیاست گذاران کاخ سفید است. با این فرض، چگونه جایزه های این دوره را می توان توجیه کرد؟ امروز که جایزه ها اکثرا مخالف سیاست های کاخ سفید داده شد؟
در آن دوره نیز نه سیا، نه کاخ سفید و نه هیچ کس دیگری در جایزه گرفتن آن فیلم دخالت نداشت، جز رأی آمریکائیانی که اشغال سفارتشان و گروگان گرفتن کارمندان آن غرورشان را جریحه دار کرده بود (همانگونه که کودتای ۲۸ مرداد غرور ما را جریحه دار کرد)، افرادی که در میان اعضای آکادمی نیز می توانند حضور داشته باشند، بنابراین طبیعی است که فیلمی که بدان ماجرا با بیانی حماسی می پردازد روی آنها تاثیر می گذارد.
خلاصه اینکه در سال ۲۰۱۷ با توجه به مجموعه اتفاقاتی که این زمانه را شکل داده، مهمترین جایزه سینمایی که در جغرافیای امریکا داده می شود به فروشنده اصغر فرهادی داده شده، فیلمی که بیشترین تاثیر را بر روی اعضای آکادمی گذاشته است.
جایزه اسکار ۲۰۱۷ حق مسلم اصغر فرهادی بوده، با شایستگی تمام و کمال در این شک نکنید. در طول سی و چند سال گذشته بعید می دانم هیچ چهره ای در ایران به اندازه فرهادی در اعتلای نام ایران در جهان تاثیر گذار و نیز در مقابله با سیاست های بعضا ظالمانه آمریکایی توانمند بوده باشد. اصغر فرهادی افتخار ماست. سینمای او برخلاف عباس کیارستمی که به دلیل متفاوت بودن شهره شد، به همان سبک و سیاقی است که امریکائیان و اروپائیان نمونه های بسیاری از آن دارند اما فرهادی نشان داده که می تواند در هین سبک و سیاق فیلمهایی به مراتب ارزنده تر از آنها بسازد.
وقایع اتفاقیه
‘
4 نظر
مخاطب
متاسفانه یک اسکار کاملا سیاسی!
تبریک به همه ی مردم ایران بابت پیروزی و حرفهای غیر نژاد پرستانه.اما به لحاظ هنری و فرهنگی این فیلم با تونی اردمن غیر قابل قیاسه.
حسین
مخاطب جان معلوم است این مطلب را نخوانده نظر گذاشته ای. طرف کلی زور زده حرفی بزند که مناسب حال نتیجه گیری های این طوری است.
مخاطب
چه ارتباطی داره حسین اقا؟مگر نظر من باید مبتنی بر این نوشته باشه؟یا برعکسش؟
این نظر شخصی منه و کاملا معتقدم جایزه غیر هنری بوده و معیار زیبایی شناختی نداشته ولی محاسنی هم داشت که در کامنت بالا عرص شد.
نوید
اصلا فیلم خوبی نیست.اگرسیاست نبود اسکاری هم نبود!!!!