این مقاله را به اشتراک بگذارید
به دنبال قاتل ژانر
سیاوش رهاوی
فصل اول – مخاطب
وقتی از ژانر حرف میزنیم از چه چیز حرف میزنیم؟ مفهوم ژانر برگرفته از کلمه فرانسوی به معنای نوع، دسته و مشتق از واژه لاتین genus است. این مفهوم نقش مهمی در طبقهبندی و ارزشگذاری ادبیات ایفا کرده. در اصل میتوان ژانر را به سه شیوه تعیین کرد.
شیوه ایده آلیستی: قضاوت با استانداردها و تعاریفی که از پیش تعیینشده است.
شیوه تجربی: مقایسه رمان با رمانهایی که بهعنوان نمونههای اصیل آن ژانر شناخته میشوند.
شیوه قرارداد اجتماعی: بررسی بر اساس توافقهایی که در درون جامعه شکل گرفته است.
اما چقدر مخاطبان رمان فارسی با مفهوم ژانر و اینگونه طبقهبندی آشنا هستند؟ قطعاً بسیاری از آنها با این مفهوم تنها در سینما آشنا شدهاند و شناختی از انواع ژانرهای ادبی ندارند. مثلاً اگر قرار باشد ژانر شازده احتجاب یا ملکوت را از خوانندگان این رمانها بپرسیم با چند جواب متفاوت، اشتباه و حتی متضاد روبهرو خواهیم شد. این مسأله حتی برای رمانهای خارجی و معروفی که شهرت جهانی دارند نیز صادق است. مدتی پیش یکی از دوستانم که از خوانندگان جدی رمان است گفت که به نظرش ژانر «مرشد و مارگریتا» سوررئال است. فارغ از اینکه آیا میتوانیم سوررئالیسم را بهعنوان یک ژانر در نظر بگیریم یا نه با قطعیت میتوان گفت که ژانر شاهکار بولگاکوف سوررئالیسم نیست. حتی یک جستوجوی ساده گوگل هم میتواند ژانر این رمان را مشخص کند. پرسش اینجاست که چرا تشخیص ژانر رمانها برای خوانندگان ایرانی دشوار است. فقدان ژانر در فضای کتابخوانی در ایران زمانی عجیبتر میشود که بدانیم مفهومی که در صنعت سینما بسیار پرکاربرد است در ابتدا از ادبیات وام گرفته شده و پسازآن، هم در ادبیات و هم در سینما تغییرات زیادی در مفهوم آن و دستهبندیهای موجود در آن ایجاد شده است. قطعاً خوانندگان رمان در این مورد تقصیر زیادی ندارند. بازار کتاب ما برخلاف بازار جهانی، هیچوقت به مقوله ژانر بهطورجدی توجه نکرده و هنوز هم به آن بیتوجه است.
فصل دوم – کتابفروشی
فرض کنید برای خرید کتاب به یک کتابفروشی ایرانی میروید (قبول دارم که فرض سختی است و ما مردم کتابخوانی نیستیم اما فرض محال که ایرادی ندارد) کتاب خاصی را مدنظر ندارید و تنها میخواهید یک کتاب داستانی را که مطابق سلیقهتان است انتخاب کنید. هیچ طبقهبندی در این زمینه وجود ندارد و شما تنها با دستهبندی رمانهای خارجی و رمانهای ایرانی روبهرو میشوید. اگر کتابفروشی کمی بزرگ باشد شاید با تازههای نشر و فهرست پرفروشهای ماه روبهرو شوید و اگر خوششانس باشید با بخش ادبیات کودک و نوجوان هم روبهرو خواهید شد، اما خبری از بخشبندی برای کتابها وجود ندارد. برای یافتن کتاب مناسب ذائقهتان باید پشت جلد تکتک کتابها را بخوانید و حتی برای اطمینان، باید چند صفحه اول کتاب را هم بخوانید تا شاید به نتیجه دلخواه برسید. قطعاً ارزش ندارد برای یک فرض محال اینهمه سختی بکشید، پس بهتر است که کمی فرضمان را عوض کنیم و وارد یک کتابفروشی در اروپا شویم. پاریس، هامبورگ یا پراگ، فرقی نمیکند، حالا کار راحتی در پیش دارید. برای هر ژانر بخش جداگانهای وجود دارد؛ رمان فانتزی، جنایی، رمانس، علمی-تخیلی و ژانرهای پرطرفدار دیگر. میتوانید بر اساس میل و سلیقه در هر بخش بگردید و کتاب موردعلاقهتان را انتخاب کنید. پرسش اینجاست؛ اگر در کتابفروشیهای ایران به همین صورت بخشبندی وجود داشت بازهم فرض ما برای رفتن به کتابفروشی آنقدر بعید و دور از ذهن به نظر میرسید؟ چرا بسیاری از کتابفروشیهای ما چنین بخشبندی را ندارند؟ دلیل مشخص است، چون ناشران ما هیچوقت به چنین طبقهبندی اهمیت ندادند. وقتی ناشر اهمیت ندهد، یعنی بازار اهمیت نمیدهد و وقتی بازار به ژانر اهمیت ندهد، فروشنده کتاب هم دلیلی نمیبیند که به خود زحمت بدهد و کتابهایش را بر اساس ژانر طبقهبندی کند.
فصل سوم – نشر
در ابتدای دهه ۶۰ میلادی، مفهوم ژانر در هالیوود قوت گرفت و پسازآن با حمایت هالیوود از طبقهبندی فیلمها بر اساس ژانر، استفاده از این سیستم طبقهبندی گستردهتر شد. قطعاً کمپانیهای هالیوودی برای اجرای این سیاست تبلیغاتی منظور مهمی را دنبال میکردند که همان درآمدزایی بیشتر بود. سیاستی که بهخوبی نتیجه داد. این سیاست در بازار جهانی کتاب نیز، از سوی ناشران بزرگ استفاده شد و باعث بیشترشدن فروش کتابهای داستانی شد. هنوز هم در بازار جهانی، ناشران، کتابهایشان را بر اساس ژانر به مخاطبان خود معرفی میکنند و همین طبقهبندی در کتابفروشیها نیز رعایت میشود. جالب اینکه طبقهبندی کتابها بر اساس ژانر برای ناشران آنقدر اهمیت یافته که حتی برای کتابهای غیرداستانی نیز سعی شده از ژانر استفاده شود. تا جایی که حتی از ژانر «آشپزی» برای معرفی کتابهای آموزش آشپزی استفاده میشود. هماکنون در بازار کتاب، ناشران از بیش از ۳۰ نوع ژانر مختلف برای معرفی کتابهایشان به مخاطبان خود استفاده میکنند. حتی بعضی از ناشران کار خود را راحت کردهاند و تنها روی چند ژانر خاص کار میکنند.
اما در ایران وضعیت کاملاً متفاوت است. ناشران دستهبندی خاصی برای عرضه کتاب خود ندارند. حتی نشرهای اصلی کتب داستانی در ایران تقریباً هیچ اشارهای به ژانر رمان یا مجموعه داستان خود نمیکنند. چه در روی جلد، چه در پشت جلد و چه در معرفی کتابها اثری از ژانر دیده نمیشود. طراحی روی جلد کتابهای یک نشر هم همه مثل هم هستند. درحالیکه با نگاه به جلد یک کتاب خارجی بهراحتی میشود به ژانر آن پی برد؛ اما آیا فقط ناشران در این مورد مقصرند؟ قطعاً نه. نویسندگان و منتقدان هم مسئولاند.
فصل چهارم – نویسندگان و منتقدان
استفاده از ژانر تنها در بازاریابی کتاب خلاصه نمیشود. این طبقهبندی میتواند در عرصه نقد هم به کمک منتقدین و خوانندههای جدی رمان بیاید. قطعاً شیوه قرارداد اجتماعی برای تعیین ژانر، شیوهای است که بهصورت معمول در بازاریابی استفاده میشود؛ اما دو شیوه ایده آلیستی و تجربی در کنار شیوه قرارداد اجتماعی بیشتر درزمینه نقد ادبی استفاده میشوند. نقدهای ژانریک بیشتر طرفدار تحلیل دقیق متنی هستند و میتوانند نظریه، تاریخ و تحلیل نمادین را هم در بر بگیرند. باوجود امکاناتی که ژانر در عرصه نقد در اختیار منتقد قرار میدهد، در متون منتقدین هم جای خالی آن احساس میشود. در کمتر متن تخصصی صحبت از ژانر به میان میآید و این شبهه را به وجود میآورد که شاید منتقدین ما هم مانند خوانندگانمان از ژانر اطلاع درستی ندارند.
مشکل وقتی بیشتر میشود که به ژانرهای موجود در ادبیات داستانی امروز ایران توجه کنیم. باوجود افزایش چشمگیر چاپ رمان در ایران، بیشتر آثار ادبی ما در قالب رئالیسم اجتماعی نوشته میشوند. در میان تعداد زیاد رمانهای منتشر شده در سال گذشته چند اثر در ژانر وحشت نوشته شدهاند؟ چند رمان فانتزی داشتیم و آیا اصلاً از ژانر علمی-تخیلی خبری هست؟ امسال در نمایشگاه بینالمللی کتاب فرانکفورت آژانسهای کتاب توجه ویژهای به رمانهای علمی-تخیلی داشتند، به صورتی که برای این ژانر توصیههای مجزایی در دفترچه راهنمای آنها نوشته شده بود، دلیلش مشخص است. خوش فروش بودن کتابهای علمی-تخیلی. پس چرا نویسندگان ایرانی برای نوشتن در چنین ژانری دستبهقلم نمیبرند؟ درحالیکه همه از نویسنده تا ناشر، از فروش کم کتابها گلایه میکنند، آیا نویسنده ایرانی تمایلی به پرفروش شدن رمانش ندارد؟ این پرسشی است که برای جواب دادن به آن نیاز به فرصت دیگری است.
ایران