این مقاله را به اشتراک بگذارید
نگاهی به فرایند ساخت یابی نهاد زندان اثر یعقوب خزائی
ساختار نهاد زندان در تاریخ معاصر
ترسیم ساختار یک نهاد و نشاندادن تحدید و تسهیل عمل کنشگران در چارچوب ساختارهای موجود از جمله موضوعات مهم در حوزه علوم اجتماعی است. مهمترین وجه این تحلیل پژوهشهایی است که به تحلیل ساختاری و تحلیل فضای کالبدی نهادها میپردازند. هر نهاد اجتماعی در اصل عبارت است از «نوعی نظام متشکل از بعضی روابط اجتماعی و عناصر فرهنگی ویژه که در یک جامعه معین برای پاسخگویی به پارهای از نیازمندیهای اساسی و پایدار به وجود آمده است». نهاد زندان از جمله این نهادها است. مضاف بر اینکه زندان را میتوان در زمره نهادهای سیاسی بهشمار آورد که در مناسبات قدرت حائز اهمیت است و وجود چنین نهادی در تمام دولتهای امروزی امری الزامآور بهشمار میرود. اگرچه بررسی نهادها عمدتا در حوزه کار جامعهشناسی است، از نظرگاه تاریخی نیز میتوانند بررسی شوند. مطالعه سیر تحول نهاد زندان نیز پیوندی در حدفاصل دو علم جامعهشناسی و تاریخ قرار دارد. شاید یکی از مهمترین آثار فلسفی در این زمینه کتاب «مراقبت و تنبیه» میشل فوکو باشد.
فوکو در این کتاب به تبارشناسی مجازات در دوران قدیم و جدید میپردازد و معتقد است با ورود به دوران جدید و با ظهور اصلاحات فایدهگرایانه در آغاز قرن نوزدهم جامعه انضباطی یا مبتنیبر مراقبت شکل گرفت که مفاهیم مجازات در آن به طور بنیادین تغییر کردند. بهتازگی انتشارات آگاه کتابی با این موضوع و در زمینه تاریخی ایران منتشر کرده است که میکوشد با نگاهی تبارشناسانه به تاریخچه این نهاد در ایران، از قلعه و بندیخانه تا انبار و محبس، به گسستهای میان زندان مدرن و پیشامدرن بپردازد. درهمینحال، صورتبندی کنشها در بستر ساختار زندان با توجه به نظریه ساختیابی آنتونی گیدنز بررسی میشود. کتاب «فرآیند ساختیابی نهاد زندان: از مشروطه تا پایان پهلوی» تحولات زندانهای ایران را در دوره مشروطه و پهلوی اول، با مرور مجموعه متنوعی از منابع ادبی، اسناد رسمی دولتی، تاریخ شفاهی و… بررسی کرده، هرچند میکوشد نگاه انتقادی خود را نیز در این میانه حفظ کند. کتاب حاضر از رهگذر ابزار روششناختی و نظریهپردازانه در علوم مختلف نظیر تاریخ، فلسفه و جامعهشناسی بحث خود را پیش میبرد و درکل برای تبیین و تحلیل نهاد زندان از «نظریه» استفاده میکند.
کتاب «فرآیند ساختیابی نهاد زندان» اهمیت موضوع حاضر را از چند باب توضیح میدهد: نخست اینکه مطالعه نهاد زندان میتواند تنوع جرمها، زیست زندانیان، نوع زندانها را روشن سازد و این بررسی نشان میدهد که هم حکومت و هم جامعه مورد بحث به چه رفتارها و کنشهایی برچسب انحراف میزدند. اهمیت دیگر موضوع پیوندی است که زندان میان اقشار مختلف اجتماع با نهاد قدرت برقرار میسازد. با تحلیل نهاد زندان میتوان گوشههای ناپیدایی از مناسبات اقشار اجتماعی را با نهاد قدرت در دوره مورد نظر مشاهده کرد. دیگر اینکه با بررسی دقیق زندان در ایران میتوان ابعاد سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی بخشی از جامعه ایران را ارزیابی کرد. کتاب حاضر میکوشد به این مسائل بپردازد و نشان دهد کنشها در زندان چگونه شکل میگیرند. بدین منظور ابتدا ساختار نهاد زندان را بررسی میکند. البته نه ساختار مورد نظر ساختارگرایان، بلکه ساختار در چارچوب نظریه ساختیابی. در تبیین ساختار نیز دو مؤلفه ساختار فیزیکی نهاد زندان (نظیر کارخانه، بیمارستان، اتاق ملاقات و…) و نیز ساختارهای ذهنی عاملان و کنشگران صحنه زندان (مانند قواعد و مقررات زندان و حقوق کیفری) را در نظر دارد. سپس به بررسی کنشهای زندان میپردازد و منطق کنشها را بر بنیاد رابطه دیالکتیکی ساختار و عاملان بررسی میکند. ازاینرو، در تحلیل حاضر کنشهای زندان به جبر ساختاری زندان تقلیل داده نشدهاند و اراده و فاعلیت کنشگران در چارچوب ساختارها نشان داده شده است. بههمیندلیل در کتاب دو متغیر بنیادین ساختار و کنشگر بدون دیگری فهم نمیشود. ضمن اینکه تغییروتحولات در تکنیک و فنآوری مجازات در صحنه زندان از رهگذر نظریه ساختیابی و در زمینه تاریخیاش تبیین میشود.
در کنار ساختار نظری کتاب، منابع تاریخی آن به چند دسته تقسیم میشود که هر یک از این دستهها ویژگیهای خاص خود را دارند. بیشترین تکیه در کتاب حاضر بر خاطرات زندانیان سیاسی بوده است که اگر از طیف منابع تخصصی زندان حذف شوند یقینا پژوهش بسیار ناقص میشود: ازجمله خاطرات محبس نصرتالدوله، سیدمحمد کمرهای، پنجاهوسه نفر، خلیل ملکی، بزرگ علوی، انور خامهای و… البته دسته اول یعنی خاطرات زندانیان سیاسی خود به چند زیرمجموعه تقسیم میشود:
١- خاطراتی که در حین حبس و با رویکردی تاریخی نوشته شدهاند ٢- خاطرات و یادداشتهایی که پس از رهایی از زندان در شهریور ١٣٢٠ و طی سه یا چهار سال اولیه پس از آزادی نگاشته شدهاند ٣- خاطراتی که سالها پس از حبس بهویژه پس از انقلاب ۵٧ نوشته شدهاند. دسته دوم منابع تاریخی کتاب حاضر مشتمل بر سه اثر از علی دشتی، ملکالشعرای بهار و بزرگ علوی است که اولی با رویکرد داستانی و توسل به تخیل نوشته شده و دومی تجارب زندانی است که در قالب اشعار به رشته تحریر درآمده و سومی نیز تجربههای زندانی است که در حین حبس در قالب داستان (ورقپارههای زندان) نگاشته شده است. از آنجایی که این سه نوشته در اصل متونی ادبی، و نه البته تماما غیرتاریخی، هستند در دستهای مجزا قرار گرفتهاند. دسته سوم منابع رسمی دولتی هستند که مهمترین آنها عبارتاند از «مجله نظمیه»، «پلیس»، «نامه شهربانی» و «سالنامه پارس». در اسناد مربوط به زندان به جزئیات مسائل زندانیان و فردفرد آنها اشاره میشود، درحالیکه در خاطرات زندان شاهد جزئینگری کمتر و نگاه کلینگریم.
بااینحال، خاطرات زندانیان سیاسی را میتوان نگاهی از درون به زندان و اسناد دولتی را نگاهی از بیرون به نهاد زندان قلمداد کرد و این دو دسته از دو جنس متفاوتاند. دسته چهارم از منابع تاریخی این کتاب شامل تاریخ شفاهی و مصاحبه و دسته آخر نیز نقد و نظری بر اسناد مورد استفاده کتاب حاضر است.
شرق