این مقاله را به اشتراک بگذارید
«بان»، نشری تازه در نمایشگاه کتاب
از اینجا تا ابدیت
نسیمآصف
نشر بان بهتازگی کتابهایی را چاپ یا تجدیدچاپ کرده که به حوزههای مختلفی، از تاریخ عکاسی گرفته تا سینما، مربوطاند. «مغز یک صفحه نمایش است»، عنوان یکی از این کتابهاست که گزیدهای از مقالههای ژیل دلوز را دربر گرفته و توسط پویا غلامی به فارسی ترجمه شده است. این کتاب که در فاصلهای اندک به چاپ دوم هم رسیده، متنهایی را از دو کتاب «دو رژیم جنون» و «گپوگفتها» دربر گرفته که همگی فرمی قطعهوار دارند. تمام مقالات سینمایی «دو رژیم جنون» و فصل دوم «گپوگفتها» که به سینما مربوط است در این کتاب انتخاب و ترجمه شدهاند.
عناوین بخشهای این کتاب عبارتند از: «سینما یک، نمایش نخست»، «تصویر- حرکت»، «تصویر- زمان»، «پرتره فیلسوف در مقام یک سینمارو»، «اندیشه و تصویر»، «تردیدهایی درباره امر خیالی»، «مغز صفحه نمایش است»، «سه پرسش درباره شش در دو اثر گدار»، «سه دایره ریوت»، «نامه به سرژ دنی: خوشبینی، بدبینی و سفر» و «یهودی ثروتمند». آنطور که در توضیحات مترجم آمده؛ سه متن نخست، مقدمههایی بس فشردهاند که دلوز بر دو کتاب سینماییاش نوشته است و بهعنوان مقدمهای برای ورود به جهان ابداعیاش، «تصویر- حرکت» و «تصویر- زمان»، عمل میکند؛ بعد بهترتیب، چهار نمونه از مهمترین گفتوگوهای دلوز درباره سینما، بعضی پرسشها یا کجفهمیهای احتمالی درباره کار دلوز در «سینما یک» و «سینما دو» را تا حدی روشن میکنند. سپس، تکنگاری دلوز بر کار ژاک ریوت در فیلم «دسته چهارنفره»(١٩٨٨)، نامهای از دلوز به بهانه انتشار کتابی سینمایی از سرژ دنی، و تکنگاری دیگری بر فیلم دنیل اشمیت، «سایه فرشتگان» (١٩٧۶) قرار دارند.
«بایگانی و تن»، با عنوان فرعی دو جستار در جامعهشناسی تاریخی عکاسی، عنوان کتابی است از آلن سکولا که با ترجمه مهران مهاجر منتشر شده است. این کتاب که پیشتر در سال ٨٨ توسط نشر آگه به چاپ رسیده بود، شامل دو جستار با نامهای «عکاسی در میانه کار و سرمایه: بازخوانی یک بایگانی» و «بایگانی و تن» است. نویسنده کتاب، آلن سکولا، عکاس و منتقد آمریکایی است که از دهه ١٩٧٠ به اینسو به شکل مستمر، هم در عکسها و هم در نوشتههایش، سازوکار تولید «معنای تصویر عکاسی» را بررسی میکند. آنطور که در مقدمه مترجم هم اشاره شده، سکولا عکاسی را دستگاهی فرهنگی و ایدئولوژیکی میبیند که در بستر نظام سرمایهداری صنعتی به وجود آمده و در متن تحولات همین نظام رشد و تغییر کرده است.
به اعتقاد او، عکاسی همواره میان دو قطب گفتمان مستندنگارانه و هنرمندانه در نوسان است و معنای ناقص هر عکس خاص بنا به شکل این نوسان و با توجه به بستر تولید، توزیع و دریافت آن عکس تعین پیدا میکند. در این میان، سکولا هم عکاسی مستند و ادعای آن در باب حقیقتنمایی را نقد میکند و هم عکاسی هنری و ادعای آن در باب خودبسندگی و استقلال معنایی را. آرای سکولا، متاثر از اندیشههای فوکو، مارکس و برخی مفاهیم نشانهشناسی است. او در دو مقاله حاضر در این کتاب، از منظر جامعهشناسی تاریخی مفهوم و کارکرد اجتماعی و تاریخی یک مقوله بنیادین گفتمان عکاسی یعنی بایگانی را وارسی میکند.
«معنای زندگی» عنوان کتابی است از تری ایگلتون که با ترجمه عباس مخبر منتشر شده است. این کتاب نیز در سال ٨٨ توسط نشر آگه منتشر شده بود. ایگلتون در این کتاب به مسئله معنا در جهان معاصر پرداخته و نقبی به آرای اندیشمندان و نویسندههای مختلف زده و همچنین به برخی آثار ادبی و مسئله معنا در آنها توجه کرده است. او در بخش «کسوف معنا» درباره آثار بکت نوشته است: «میتوان آثار ساموئل بکت را سرگردان در میان آثار مدرنیست و پسامدرنیست بهشمار آورد. بکت در برداشتاش از فراربودن فوقالعاده معنا یک مدرنیست کلاسیک است (زمانی گفته است که واژه مورد پسند او «شاید» است). نوشتههای او سراسر با حسی از موقتبودن در هم تنیده است، و بهگونهای طنزآمیز بر این واقعیت آگاه است که میتوانسته هرگز وجود نداشته باشد… معنا زبانه میکشد و رنگ میبازد، و تقریبا به محض آنکه سر برمیآورد، خود را میزداید و پاک میکند.»
«وزن چیزها» کتابی است از جین کازز که این نیز با ترجمه عباس مخبر منتشر شده است. «وزن چیزها» نیز پیشتر در سال ٩٢ توسط نشر آگه به چاپ رسیده بود. این کتاب که میتوان آن را به پرسشهایی درباره زندگی مربوط دانست، فصلی دارد با عنوان قلمرو دینی که به بحران تولستوی و بهطورکلی نقش دین در زندگی مربوط است. در بخشی از این فصل میخوانیم: «تولستوی، تعالییافتن را نوعی ضرورت مطلق میدانست. پیش از آنکه گرایش دینی پیدا کند، به خدا یا زندگی پس از مرگ اعتقادی نداشت و بنابراین فکر نمیکرد کسی عملا ظرفیت تعالییافتن داشته باشد. به همین دلیل بر این عقیده بود که احتمالا نمیتواند به زندگی خوب دست یابد: دلیل وضعیت فلاکتبار او و انگیزه نیرومندش به مذهبیشدن همین بود.»
و سرانجام کتابی از موریس بلانشو با عنوان «کلمات اخلالگر» که با ترجمه ایمان گنجی و محدثه زارع به چاپ رسیده است. این کتاب که شامل مقالاتی از بلانشو است، پیوند نوشتار و امر سیاسی در بلانشو را نشان میدهد: «تراکتها، پوسترها، بولتنها؛ کلمات خیابانی، کلمات بیپایان. این همان دغدغه تاثیرگذاری نیست که آنها را ضروری میکند. آنها چه تاثیرگذار باشند و چه نباشند، به تصمیمگیری در همان دقیقه خاص تعلق دارند. آنها پدیدار و ناپدید میشوند».