این مقاله را به اشتراک بگذارید
به گزارش مدومه به نقل از ایبنا، انتشارات کتاب کولهپشتی امسال در نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران اثری از پل بیتی با عنوان «میهن فروش» را با ترجمه سمانه سیدی عرضه کرد. این کتاب برنده جایزه من بوکر و جایزه منتقدان کتاب ملی آمریکا در سال ٢٠١۶ شده و به مدت چندین ماه در لیست پرفروشهای آمازون و نیویورک تایمز قرار داشته است.
در این کتاب میخوانیم: «وقتی پدرت میمیرد، باید گریه کنی. به نظام فحش بدهی، چون پدرت به دست پلیسها کشته شده است. اگرچه من یک کشاورز سیاهپوست عزادار و نسبتاً فقیر بودم که در ایستگاه پلیسی نشسته بودم که فقط از پولدارهای سفیدپوست و ستارههای جهانی سینما حمایت میکرد، نه از رنگینپوستهایی مثل من؛ اما حتی قطرهای اشک نریختم. فکر میکردم که مرگ او یک حُقه بود؛ یک حقهی دیگر در ادامهی برنامههای پیچیدهای که او برای تربیت من داشت، برای اینکه یاد بگیرم سیاهپوستها چه محدودیتهایی دارند، برای اینکه به من الهام ببخشد که خودم دستبهکار شوم، من هنوز امید داشتم که او بلند شود، خودش را بتکاند و بگوید: ببین کاکاسیاه، اگه ممکن باشه همچین اتفاقی واسهی زرنگترین سیاهپوست دنیا بیفته، فکرش رو بکن سرِ توی ابله ممکنه چه بلاهایی بیاد. فقط اینکه یه نژادپرست مرده، دلیل نمیشه که اونا بقیه ی کاکاسیاهای جلوِ چشمشون رو دیگه نکشن.»
این کتاب طنز تلخی است که به سیاستهای نژادی در آمریکا و به ویژه هویت نژادی در لسآنجلس پرداخته است. راوی «میهن فروش»، کشاورز سیاه پوستی است که در شهری کوچک در حومه لسآنجلس زندگی میکند. او که توسط پدری مجرد و جامعهشناس تربیت شده است، کودکیاش را با شرکت در مطالعات روانشناختی پدرش درباره نژاد سپری میکند. پس از قتل پدرش در جریان نزاعی با پلیس، قهرمان کتاب یک جنبش اجتماعی رقم میزند و به تبعیض نژادی در آمریکا اعتراض میکند. حتی عنوان کتاب هم کنایهآمیز است، چون در نهایت راوی داستان را به جرم ترویج تبعیض نژادی و میهن فروشی محاکمه میکنند، محاکمهای که نتیجهاش نامعلوم است.