این مقاله را به اشتراک بگذارید
دیدار به قیامت، دیکتاتور!
مسعود عباسزاده
‹‹ریکاردو اُریزیو››، روزنامهنگار ایتالیایی در کتاب ‹‹گفت و گو با شیاطین – دیدار با هفت دیکتاتور››، تلاش کرده با نوعی خاص از دیدگاه ژورنالیستی، زندگی و روزگار این هفت دیکتاتور شناخته شده را مورد بررسی و تأمل قرار دهد: ‹‹فیلد مارشال حاجی دکتر عیدی امین داد››، دیکتاتور اوگاندا، ‹‹انور خوجه›› دیکتاتور آلبانی، ‹‹بوکاسا›› دیکتاتور آفریقای مرکزی، ‹‹ژنرال ویسی یچ یاروزلسکی›› دیکتاتور لهستان، ‹‹ژان کلود دوالیه›› دیکتاتور هائیتی، ‹‹اسلوبودان میلوشوویچ›› دیکتاتور یوگسلاوی و بالأخره، ‹‹سرهنگ منگیستو هیل مریم›› دیکتاتور اتیوپی. او نیز تلاش میکند مانند سلف خود، خانم اوریانا فالاچی که مصاحبههایی با برخی دیکتاتورها مانند محمدرضا پهلوی داشته، به تحقیق روزنامه ای – میدانی پیرامون دیکتاتورهای یادشده بپردازد.
گرچه مصاحبه های او و اوریانا فالاچی، نمونههای بارزی از متون روزنامهای برتر و تک نگاریهای تاریخی و ژورنالیستی پیرامون پژوهش و تحقیق در حوزه دیکتاتورشناسی، شناختنامه و خاطرات محسوب می شود، ولی وجود نوعی محافظه کاری ناخودآگاهانه نزد روزنامهنگاران غربی به طور عام و روزنامه نگاران ایتالیایی به طور خاص، نشان می دهد که آن ها علاقه ویژه ای برای اشاره مستقیم به وجود سرسپردگی دیکتاتورها در کشورهای موسوم به جهان سوم به قدرت های مستبد زمانه خویش نداشته باشند. با اینحال تلاش قابل تقدیر «ریکاردو اُریزیو» در کنار ترجمه خوب و یکدست مترجم «خجسته کیهان»، باعث شده است که مؤلف کتاب در لابهلای اثر و در بزنگاههایی از نوشتهها، سنتشکنی کرده و اشاراتی به سوابق تاریخی دخالت و حمایت قدرتهای جهانی و عمدتاً غربی و شرقی وقت داشته باشد. باوجود این اما همچنان در این نوع نوشته و نوشتههای مشابه، محافظه کاری توأم با ملاحظهکاری دیده میشود تا نشانی از نقش جدی دولتهای استعمارگر و متخاصم در شکلگیری این دیکتاتورها و اعمالشان دیده نشود.
«ریکاردو اُریزیو» در درج نامه «ژنرال مانوئل آنتونیو نوری یگا»، ریاست جمهوری اسبق پاناما که با کودتای آمریکایی از قدرت خلع و به اتهام قاچاق مواد مخدر، تبعید شد، متن نامه را با زیرکی خاصی چنین گزینش کرده و آورده است: «به جناب آقای اُریزیو؛ از این که کتاب تان ‹‹قبایل سفید گمشده›› را برایم فرستادید، سپاسگزارم… در مورد تقاضای مصاحبه برای پروژه کتابی درباره بعضی از ‹‹افراد فراموش شده››، نمی دانم، زیرا خداوند بزرگ، آفریننده جهان، کسی که همواره راست، ولی گاه با خطوطی کج می نگارد، هنوز آخرین واژه را درباره مانوئل ا. نوری یگا ننوشته است. برای نامه زیبا و سخاوتمندانه تان در ماه ژوئن ممنونم هم چنین برای تلفن به دون آرتور و بلانکو. با احترام؛ مانوئل آنتونیو نوری یگا».
در هرصورت شیوه نگارش «ریکاردو اُریزیو» از هر جهت قابل تأمل بوده و توانسته است زوایای مبهم و گنگ بسیاری از زندگی، زمامداری و عملکردهای این ۷ دیکتاتور و مناسبات فوق سری آنان را با قدرتهای وقت نمایان سازد. به نظر میرسد، مطالعه کتاب «گفت و گو با شیاطین – دیدار با هفت دیکتاتور»، علاوه بر خوانندگان علاقهمند به تاریخ، میتواند برای خوانندگان و دانشجویان مقاطع مختلف رشتههای جامعه شناسی، علوم سیاسی، علوم ارتباطات اجتماعی و روزنامه نگاری مفید و به عنوان نمونه های موفقی از تک نگاری (مونوگرافی) روزنامه نگارانه مطرح باشد.
کتاب «گفت و گو با شیاطین – دیدار با هفت دیکتاتور»، میکوشد به خوانندگانش نشان دهد که بر دیکتاتورهای تاریخ معاصر جهان به طور عام و ۷ دیکتاتور یاد شده در این کتاب به طور خاص، به عنوان کسانی که مسئول یکی از هولناکترین فصول آن بودند، چه می گذرد؟ و حالا که از قدرت خلع و برکنار شدهاند، آیا همچون هنگامی که بر سر قدرت بودند، وحشت انگیز به نظر میرسند؟ برخی از این دیکتاتورها به عنوان رؤسای جمهور خونخوار و تمامیتخواه در برخی از کشورهای منطقه پیرامون خود مانند عربستان سعودی به سر میبرند و همچنان تلاش میکنند که بر امور و اوضاع کشور خود مسلط شده و یا حداقل، دخالتهای آشکار و پنهانی در بحرانها، تنشها و جنگهای قدرت و خونریزانه کشورشان و یا همسایگانشان داشته باشند.
گفته می شود، برخی از دیکتاتورها که با خود شیفتگی تلاش میکردند مقام و منزلت خویش را در حد حواریون حضرت مسیح (ع) ارتقا بخشند، مدعی بودند با پاپ زمان خود گفتگو کرده و درصدد کسب تأیید او برای سرپوش گذاشتن بر جنایات و تبهکاریهای هولناک خود برآمدهاند. برخی هم که تا سالهای نگارش و انتشار کتاب «گفت و گو با شیاطین – دیدار با هفت دیکتاتور» زنده بودند، تلاش کردند از روشهای حکومتی خود دفاع نموده و حتی مشکلات به وجود آمده بعد از زمامداری خویش را که البته ناشی از عواقب و آسیبهای دوران دیکتاتوری آنان بود، به عدم رعایت اصول زمامداری دوران آنان توسط اخلاف شان نسبت دهند.
در این میان برخی از دیکتاتورهای چپ که از حکومت اتحاد جماهیر شوروی وقت ارتزاق کرده و مشروعیت خود را نه به واسطه حمایت مردم که به واسطه سرسپردگی به نظامهای استالینیستی به دست آورده بودند، همچنان از تز و اندیشه دیکتاتورمآبانه خویش دفاع کرده و آن را بهترین گزینه در دوران حکومت خود و حتی دوران پس از خود میدانستند.
برخی از دیکتاتورهای آمریکای مرکزی و حوزه دریای کارائیب نیز تلاش می کردند با پیوند زدن فعالیتهای حکومت دیکتاتوری خود به اندیشه های جان گرایانه (آنیمیستیک) و بتهای موجود در مذاهب محلی چون «مذهب ودو» و قدرت گرفتن از مظاهر طبیعت مانند انرژی لایزال خورشیدی، شیوه حکومت دیکتاتورمابانه خود را الهی و برگرفته از خدایان کشور خود عنوان نمایند و بلاها و مصیبتهایی که به واسطه غارت و چپاول ثروت ملی کشورشان به وجود آمده را به ناشکری مردمان و خشم خدایان از افکار عمومی و آزاد اندیشان مخالف خود نسبت دهند.
این امر، نشانگر آن است که دیکتاتورها حتی در دوران خلع از قدرت نیز به بلاهت و ناآگاهی جامعه چشم دوختهاند تا لااقل بتوانند در مقام سخن از بنیانهای پوشالی قدرت دیکتاتوری خود دفاع کنند.
در این میان، برخی دیکتاتورهای شبه مدرن تر، می کوشند تا بر بنیان های ایدئولوژیک حکومت خود که براساس تعالیم مارکس و سنت سوسیالیسم بنا نهاده شده، تأکید ورزیده و همچنان راه نجات جهان را از دست تندبادها و ناملایماتی مانند سرمایه داری و افراط گری، چنگ زدن به دامن نوسوسیالیسم و نوکمونیسم می دانند تا بلکه بتوانند بار دیگر خیمه حکومت دیکتاتوری خویش را برپا نمایند.
در هر صورت، «ریکاردو اُریزیو»، روزنامه نگار ایتالیایی در کتاب «گفت و گو با شیاطین – دیدار با هفت دیکتاتور»، به جستجوی این دیکتاتورهای سقوط کرده پرداخته و زندگی روزگار پس از قدرت افرادی را که نام شان مترادف با وحشت و مرگ است، برملا کرده است.
به نقل از الف کتاب
***
«گفتوگو با شیاطین»
نویسنده: ریکاردو اُریزیو
مترجم: خجسته کیهان
ناشر: قطره، چاپ اول ۱۳۹۵
۲۵۴صفحه، ۱۷۰۰۰ تومان