این مقاله را به اشتراک بگذارید
تاج و تخت خونین
کاوه شایسته
مگافونیا" عنوان نمایشنامهای است از میلاد حسینی که سال ۹۲ برندهی رتبهی نخست اولین جشنوارهی نمایشنامه نویسی ملی ایران شد. "مگافونیا" یا "ماگوفونی" واژهای است یونانی که هرودوت مورخ بنام یونانی به کار میبرد به معنای مغ کشی. او مینویسد: " سالروز این روز برگ سرخی شد در تقویم پارسی با جشنوارهای مشهور به مگافونیا یا کشتن مغ که هنگام برگزاری آن هیچ مغی اجازه نداشت خود را نشان دهد. مغها در خانه میماندند تا روز به پایان برسد." این روز و سالروزی که در گزاره مزبور به آن اشاره شده است، مربوط است به داستانی از به پادشاهی رسیدن داریوش هخامنشی. بسیاری از مورخان به نحوه به قدرت رسیدن داریوش مشکوک بودهاند. او زمانی در ۲۹ سالگی به پادشاهی رسید که پدر و پدربزرگش زنده بودند. این مورخان بر آنند که نوشتههای تاریخ نگاران و مکتوبات کتیبهی بیستون دارای تناقضات چشمگیری است. این موضوع سرمنشأ داستانی است که در این نمایشنامه خواهیم خواند. "داریوش آنچنان که در کتیبهی بیستون نقل شده است با همدستی شش تن به نامهای آسپاتی نس، گبریاس، اتانس،اینتافرن، مگابیز و هیدارن گئومات را در قلعهای در ماد ترور میکند. در روز حمله عدهی زیادی از مغان تا قبل از غروب آفتاب در ماد کشته میشوند."
در نمایشنامهای که میلاد حسینی به رشته تحریر درآورده است کمبوجیه دوم؛ شاه پارس و پسر کوروش، بردیا؛ فرماندار ماد و پسر دیگر کوروش، آتوسا و آرتیستون؛ دو شاهدخت و دختران کوروش، داریوش یکم؛ پسر ویشتاسب، گبریاس و اتانس دو نجیب زاده ایرانی، پارمیس؛ دختر بردیا و چند شخصیت دیگر از جمله نیرنگ که به نوعی راوی این نمایش است، در قصه به عنوان شخصیتهای پر اهمیت حضور دارند.
هوشمندیِ میلاد حسینی در این نمایشنامه فرا بردن متن اثر، از متنی صرفا تاریخی است. تاریخ در این نمایشنامه، محتوایی زنده و پویاست که در ظرفهای زمان معاصر نیز قالب میگیرد. این بدین معناست که مولف این اثر پیش از برساختن رویدادی تاریخی توجه ویژهای به معنای این رویداد داشته است؛ معنایی که میتواند بر دل روزگار امروز بنشیند. زبان خوش تراش داستان ما را به دنیای ایران باستان میبرد و دیالوگهای زنده، شاداب و تامل برانگیز شخصیتها ذهن مخاطب را نسبت به وقایع جهان معاصر تیز میکند.
حرصِ تاج و تخت، دروغ، برادر کشی و جنایت مهمترین مضامین نمایشنامهی "مگافونیا" است. هر چند نویسندهی این نمایشنامه از تخیلی خلاقانه بهره برده است اما این نمایشنامه را محصول تام و تمام تخیل و قصه پردازی نویسنده ندانید. "مگافونیا" بر مبنای پژوهشهای نویسنده و تحقیقات پیشانگارشی نوشته شده است. حسینی در مقدمهی این نمایشنامه نیز پارهای از این مستندات و مبنای تاریخی رویدادهای نمایشنامه "مگافونیا" را مطرح میکند.
قطب الدین صادقی درباره این نمایشنامه حسینی نوشته است: " یکی از راههای ارج نهادن به نمایش ملی در هر فرهنگ و سرزمینی، کار بر تاریخ گذشته و سخن گفتن از حوادث و شخصیتهایی است که در طی سدهها تاثیری ماندگار از خود بر جای نهادهاند. اما هدف، تکرار معمولی یک روایت به منظور طراوت بخشیدن به حافظهی تاریخی تماشاگران نیست، بلکه بیش از هر چیز ارائهی برداشتی نو، تازه و ای بسا متضاد و نامتعارف از همان حوادث و شخصیتهاست… مطلب اساسی دیگر، آن است که هر شخصیت و حادثهی تاریخی را نمیتوان به آسانی دراماتیزه کرد."
دکتر صادقی با این مقدمه مینویسد: "میلاد حسینی، نمایشنامهای تاریخی نوشته است با نگاهی امروزی، لحنی تراژیک، ساختاری فشرده و شخصیتهایی با هویت، که روابط، موقعیتها و دگرگونیهایشان کاملا دقیق و منطقی است. از همه مهمتر او نثری پالوده و شفاف به کار میگیرد که در آن سلاست و ظرافت زبان معاصر با ضرباهنگی باستانی به خوبی در هم تنیده شدهاند."
جامباتیستا ویکو (۱۷۴۴-۱۶۶۸) فیلسوف سیاسی ایتالیایی تزی معروف در باب تاریخ و چرخش وقایع دارد مبنی بر اینکه تاریخ تکرار میشود. وقایع تاریخی هر یک بر چرخهای عظیم شکل میگیرند که در هر چرخش به شکل و نوع دیگری تکرار میشوند، مثل چرخی که تمام نقاطش به کرات با زمین اصابت میکند.
ایدهی ویکو مستقیم یا غیر مستقیم، در نمایشنامه "مگافونیا" بروز ظهور پیدا میکند. دست کم مخاطب این کتاب بعد از خواندن آن به دنبال مصداقهای دیگر جنایتهای به وقوع پیوسته در "مگافونیا" میگردد؛ مصادیقی که البته یافتنشان در جهان امروز چندان دشوار نیست.
این نمایش به نویسندگی و کارگردانی میلاد حسینی توسط گروه تئاتر آرتیمس در سال ۹۲ در سالن اصلی تالار محراب روی صحنه رفت. "مگافونیا" در خرداد ماه همان سال جایزه نخست اولین جشنوارهی نمایشنامه نویسی ملی ایران را دریافت کرد و در سی و دومین جشنوارهی بین المللی تئاتر فجر در بخشهای نمایشنامه نویسی و بازیگری زن نیز نامزد دریافت جایزه شد.
در این کتاب دو نمایشنامهی دیگر با عناوین "اردوان سوم" و "آزرمیدخت" نیز میخوانیم. "آزرمیدخت" متن برگزیده اولین فصل نمایشنامه خوانی فردا (خانه تئاتر ایران) شد و در مرداد ماه سال ۹۰ اجرای عمومی آن توسط گروه تئاتر آرتمیس روی صحنه رفت. این نمایش هم در اسفند سال ۹۰ جایزهی اول بازیگری زن و بهترین نمایش را در جشنوارهی مونولوگ مکث دریافت کرد.
بر ضمیمهی دو نمایش "مگافونیا" و "آزرمیخدت" نقدهایی نوشتهی قطب الدین صادقی و رضا آشفته میخوانید. همچنین تصاویری از دو نمایشِ این نمایشنامه نیز ضمیمه شده است.
چاپ اول این کتاب سال ۹۵ در نشر قطره منتشر شده است و اکنون چاپ دوم آن روانهی بازار کتاب شده است.
" مگافونیا و دو نمایشنامهی دیگر" به علاقهمندان تئاتر و نمایشنامه پیشنهاد میشود. اگر پیشتر مخاطب دو نمایش "مگافونیا" و "اردوان سوم" بودهاید حتما به متن نمایشنامهی این دو اجرا نیز رجوع کنید تا تفاوتهای جالب توجهی نسخهی نمایشی و حروف سربی این آثار را ببینید.
به نقل از الف کتاب
*****
«مگافونیا و دو نمایشنامهی دیگر»
نویسنده: میلاد حسینی
نشر قطره؛ چاپ دوم ۱۳۹۶
۳۰۶ صفحه؛ ۲۳ هزارتومان